این در حالی است طی هفته گذشته ایالات متحده به همراهی دو دولت اروپایی انگلیس و فرانسه با حمله موشکی به برخی مراکز نظامی در سوریه عملاً جهان را تا آستانه آغاز جنگی با ابعاد گسترده پیش برد اگرچه ترس از واکنش روسیه، ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، مانع از حملات گسترده تر آمریکا و متحدانش به خاک سوریه گردید. در این شرایط این پرسش مطرح میشود که اهداف آمریکا از ارائه چنین طرحی چیست و تا چه اندازه این طرح قابلیت اجرایی شدن را داراست؟
طرح خروج نیروهای آمریکایی از سوریه طی هفتههای گذشته حداقل دوبار از سوی دونالد ترامپ مطرح شده است. این امر همچنین از سوی امانوئل مکرون رییس جمهور فرانسه نیز مورد تایید قرار گرفت. البته مکرون اعلام کرد که در گفتگو با ترامپ وی را متقاعد کرده است که از این تصمیم منصرف شود اما پس از آن سارا ساندرز، سخنگوی کاخ سفید 15 آوریل، مجدداً تاکید کرد که: "هدف ایالات متحده تغییر نکرده است رئیس جمهور به وضوح اعلام کرد که قصد دارد در آینده نزدیک نیروهای نظامی این کشور را از سوریه خارج کند". با وجود اینکه ترامپ در دوران رقابتهای انتخاباتی نیز چنین مسئلهای را مطرح کرده بود اما واقعیت آن است که نظامیان آمریکا در طول یک سال گذشته به مرور هم حضور نظامی خود در سوریه را تقویت کردهاند و هم دامنه عملیات نیروهای موسوم ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا در سوریه بیشتر شده است.
ایالات متحده در حال حاضر در دو نقطه اصلی در خاک سوریه حضور نظامی دارد: یکی در جنوب و در مرز با اردن و دیگری در شمال شرقی سوریه در ناحیه تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) که عمدتا کردها هستند. همچنین این واقعیت رابه وضوح میتوان مشاهده کرد که واشنگتن به ساخت پایگاه های نظامی در خاک سوریه ادامه می دهد. ایالت متحده آمریکا چند پایگاه نظامی در مناطق شمالی سوریه از جمله ’الطبقه’، ’رمیلان’، ’کوبانی’، ’الحکسه’ و ’تل ابیض’ احداث کرده است. این کشور که به صورت غیر قانونی و بدون اجازه دولت سوریه و یا مجوز شورای امنیت در سوریه حضور یافته است پس از آزاد سازی استان نفت خیز دیر الزور از دست گروه تروریستی داعش نیز ساخت یک پایگاه نظامی بزرگ را در این استان آغاز کرده است. در همین رابطه میتوان به سخنان مهدی کوبانی سخنگوی رسانه ای نیروهای دموکراتیک سوریه در اواخر ماه مارس گذشته (2018) اشاره کرد که اعلام کرد: آمریکا در حال احداث یک پایگاه نظامی بزرگ در استان ’دیر الزور’ واقع در شرق سوریه است.
از بعدی دیگر این واقعیت وجود دارد که ایالات متحده در تدوین راهبرد منطقهای خود در غرب آسیا همواره منافع رژیم صهیونیستی را به دلایل مختلف از جمله نفوذ گسترده آنها در ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی (رسانهای) در اولویت قرار میدهد که این امر در دولت ترامپ که روابط خانوادگی بسیار نزدیکی با هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی دارا هستند بسیار تقویت نیز میشود. طرح موسوم به معامله قرن که تایید بر دههها اشغالگری و تضییع حقوق فلسطینیان علی رغم مخالفتهای گسترده جهانی و سازمان ملل می باشد یکی از نمونههای آشکار این اولویتبندی در راهبرد منطقهای آمریکا است. بر این اساس سیاست خروج آمریکا از سوریه در شرایطی که دولت بشار اسد در حال شکست کامل گروههای تروریستی و بازپسگیری تمام مناطق اشغالی این کشور میباشد، به هیچ وجه مورد رضایت و قبول تلآویو که طرح ناامنی و سپس تجزیه سوریه را دنبال میکند نیست. از سوی دیگر آمریکا، دولتهای غربی و متحدین منطقهای آنها در طول 7 سال گذشته هزینههای فراوانی برای براندازی نظام سوریه و از این طریق تضعیف مقاومت و تنگتر کردن کمربند امنیتی به دور روسیه انجام دادهاند و ترک یکباره سوریه نمیتواند توجیه سیاسی و استراتژیک داشته باشد.
بر این اساس میتوان اهداف آمریکا و شخص ترامپ را از اعلام این مواضع دو هدف عمده دانست. در ابتدا نخستین علت طرح این موضوع را میتوان تاکید و فشار ترامپ برای دریافت هزینههای مالی حضور نظامیان آمریکا از کشورهای عربی ثروتمند منطقه در راستای رویکرد تجاری وی به مسائل عمده بین المللی میباشد. بر این اساس ترامپ برای دوشیدن بیشتر این کشورها و وادار کردن دولت های عربی برای دادن دلارهای بیشتر نفتی برای ماندگاری آمریکا در سوریه مخالفت با تداوم حضور نظامیان آمریکا را اعلام میکند.
بعد دیگری که میتوان از آن به عنوان هدف پشت پرده اعلام این موضوع مطرح کرد، مسئله کاهش حساسیتهای روسیه و ترکیه میباشد. روسیه در طی ماههای اخیر بویژه پس از شکست و فروپاشی خلافت خودخوانده داعش در سوریه و عراق، به صورت مداوم خواستار خروج نیروهای ائتلاف ضد داعش و در واقع آمریکا از سوریه شده است که بدون مجوز قانونی شورای امنیت و دعوت دولت سوریه در این کشور حضور دارند. مقامات روس با غیر قابل توجیه دانستن تداوم حضور نیروهای آمریکایی در سوریه پس از نابودی داعش، هدف اصلی آمریکا را تلاش برای تجزیه سوریه اعلام میکنند و بر خطر رویارویی نظامی دو کشور در آینده تاکید دارند. از این رو مقامات کاخ سفید برای کاهش حساسیتهای روسیه، چنین طرحی را با علم به اجرایی نبودن آن اعلام میکنند.
از جنبه ای دیگر اتحاد نظامی آمریکا با کردهای سوریه در قالب نیروهای دموکراتیک سوریه که بخش اعظم آنها را شبه نظامیان ی پ گ تشکیل میدهند که ترکیه آنها را تروریست و شاخه سوری حزب پ ک ک میداند، روابط آنکارا- واشنگتن را به سردترین و پرتنشترین دوران خود سوق داده است. در جدیدترین تحولات دولت ترکیه و شخص اردوغان آمریکا و کشورهای غربی را به حمایت از تروریسم و نادیده گرفتن ملاحظات امنیتی ترکیه برخلاف روح همکاری های نظامی و امنیتی دو طرف در قالب ناتو متهم میکند و به همین منظور برخلاف تاکیدات کشورهای غربی، ارتش ترکیه طی دو نوبت با عملیاتهای «سپر فرات» و «شاخه زیتون» شهرهای جرابلس و عفرین را در شمال سوریه به اشغال خود درآورد. ترکیه اکنون اعلام کرده است که این عملیات به این دو منطقه محدود نخواهد ماند و در ادامه ماموریت برای آنچه رفع تهدید حضور «ی پ گ» در جوار مرزهای با ترکیه عنوان شده است به سمت منبج حرکت خواهند کرد. لذا در این شرایط آمریکا که پیشتر از کردها به عنوان مهمترین گزینه برای تامین امنیت مناطق آزادشده از داعش و مقابله با بازگشت این گروه تروریستی در آینده یاد کرده بود اکنون با اعلام طرح استفاده از نیروهای عربی برای این منظور به نوعی در پی اعلام این پیام به ترکیه است که آمریکا اولا قصد تشکیل کشور مستقل کردی در شمال سوریه را ندارد و ثانیاً برای رفع نگرانیهای ترکیه همکاریهای خود با کردهای سوریه را کاهش خواهد داد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/9877
تگ ها: