در سال ۱۹۶۸ نیروهای امریکایی در قریه ای به نام «می لای» واقع در جنوب ویتنام دست به کشتار مردم ملکی زدند. ۵۰ سال پس از وقوع این حادثه نام این قریه به مظهر قساوت های جنگی ایالات متحده تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری انصار به نقل از دویچه وله، به تاریخ ۱۶مارچ سال ۱۹۶۸، گروهی از سربازان امریکایی به یک منطقه پرجمعیت در منطقه ساحلی شمال شرق ویتنام جنوبی وارد شدند. آن ها دستور داشتند که علیه جنگجویان ویت کُنگ دست به حمله بزنند. اما این گروه نظامی فقط با اشخاص ملکی مواجه شدند. نیروهای امریکایی زنان، مردان مسن تر و اطفال را در این روستا سلاخی کردند، دست هایشان را قطع کردند، گلوی شان را بریدند و مردم را با شلیک گلوله و نارنجک به قتل رساندند.
نیروهای امریکایی نه تنها این کشتار را پنهان کردند، بلکه آن را به عنوان پیروزی جلوه دادند. بعد از گذشت بیش از یک سال از این واقعه، مردم امریکا از آن آگاه شدند. سیمور هرش، گزارشگر امریکایی از این رویداد پرده برداشت و قتل عام «می لای» به مظهر قساوت جنگی امریکایی ها در خارج تبدیل شد.
هرش، چند سال پس از نخستین گزارش هایش در این باره، در مقاله ای که در سال ۱۹۷۲ در مجله «دی نیویارکر» چاپ شد، نوشت: «بسیاری به گروه های کوچک تقسیم شده و به ضرب گلوله به قتل رسیدند. دیگران ... به آب انداخته شده و با شلیک گلوله به قتل رسیدند و بسیاری دیگر در گوشه ای یا در نزدیکی خانه های شان کشته شدند. به برخی از زنان جوانتر و دختران تجاوز جنسی شد و سپس آن ها به قتل رسیدند».
در نهایت، شش تن از مردان این گروه در برابر محکمه نظامی قرار گرفتند و فقط یکی از آن ها، ویلیام کالی جونیور، سرباز درجه دار به قتل ۲۲ تن محکوم شد. نام کشته شدگان در «می لای» و قریه های مجاور بر یک دیوار مرمرین سیاه ثبت شده است. این جا می توان اسامی ۵۰۴ قربانی را خواند که به ترتیب سن بر روی دیوار حک شده اند، از کودکان خوردسال گرفته تا کهن سالانی که در دهه های ۸۰ زندگی شان بوده اند.
هرش در مصاحبه با دویچه وله گفت، نام می لای فراموش نمی شود، چون مردم این قریه بدون هیچ دلیلی و به طور تصادفی هدف نیروهای امریکایی قرار گرفتند و این بسیار قابل توجه است. او ادامه داد: «بیشتر قتل عام های وحشتناک در جنگ رخ می دهند. این کشتار حتی در نزدیکی میدان جنگ هم رخ نداد، بلکه قتل عامی بی دلیل در یک قریه بود».
واقعه «می لای» دو دستگی ملتی را که در اواخر دهه ۱۹۶۰عمیقا میانش اختلاف افتاده بود، تشدید کرد. امریکایی هایی که مخالف جنگ در ویتنام بودند، می گفتند که این قتل عام نشاندهنده مسیر اشتباهی است که امریکا در ویتنام روی آن پا گذاشته است. افزون براین واقعه «می لای» نشان داد که یک گروه نظامی در میدان جنگ قادر است که به چه کارهایی دست بزند.
هاوارد جونز، یک پروفسور بازنشسته در دانشگاه الاباما می نویسد: «هیچ چیز در مورد این گروه عجیب و یا غیرعادی نبود». این پروفسور امریکایی نویسنده کتاب «می لای: ویتنام ۱۹۶۸ و نزول به تاریکی» است که در سال ۲۰۱۷ چاپ شد.
«می لای نباید دوباره رخ بدهد» - جنجال ابوغریب
هنوز هم در این باره بحث می شود که آیا اعمال نیروهای امریکایی انحراف از خط مشی رفتار جوانمردانه امریکایی در جنگ است و یا نشانه ای است از سقاوت های غیرقابل تصوری که مردم عادی در زمان جنگ قادر به انجام آن هستند.
فرد بورش، تاریخ شناس امور نظامی می گوید: «من فکر می کنم که مردم امریکا در سال ۱۹۶۸ واقعا اعتمادشان را به اردو به حیث یک نهاد از دست دادند». اردوی امریکا خیلی زحمت کشید تا اعتماد عمومی را دوباره به دست بیاورد.
او می گوید، پس از واقعه «می لای» اردو مجبور شد بر هرگونه عملیات نظامی نظارت قانونی داشته باشد و به این خاطر در همه سطوح از وکیلان حقوقی استفاده می کرد. به این ترتیب فرماندهان نظامی برای هرگونه ماموریتی مشاور قانونی در کنارشان دارند.
ویلیام کالی به خاطر نقشی که در کشتار می لای داشت، به حبس ابد محکوم شد. اما او فقط سه سال و نیم در حبس بود.
اما هرش، گزارشگری که از واقعه «می لای» پرده برداشت، می گوید که در اردوی امریکا اصلاحات جدی برای جلوگیری از تکرار این واقعه انجام نشده است. او می گوید، می دانسته که نیکسون (رئیس جمهور وقت) پس از نشر گزارش او درباره «می لای» دیگر نمی تواند ادعا کند که جنگ ویتنام را با رعایت اصول اخلاقی پیش می برد.
هرش این ایده را رد می کند که اصلاحات جدی برای رسیدگی به مشکل انجام شده است. او می گوید که می دانسته نتایج کوتاه مدت گزارش دهی او جلو ادعای نیکسون (رئیس جمهور وقت) را که ادعای اکثریت اخلاقی را داشت، می گیرد: «من می دانستم که او دیگر نمی تواند به هیچ کس اعتماد کند. به خصوص پس از آن که همقطاران نظامی کلاَ به مقصر بودن او در قتل افراد ملکی شهادت دادند». هرش می گوید، هیچگاه امیدی به این نداشته که واقعه «می لای» تاثیر درازمدتی بر سیاست های امریکا بگذارد.
می توان گفت که واقعه «می لی» در حال محو شدن از حافظه عمومی امریکایی ها است، فقط برخی اوقات در کلاس های درس راجع به آن صحبت می شود.
به گفته بورش، تاریخ شناس امور نظامی، امروز دیگر کسی در اردوی امریکا باقی نمانده که جنگ ویتنام را تجربه کرده باشد. اما هاوارد جونز، پروفسور بازنشسته از دانشگاه الاباما می گوید، باید به اردوی امریکا در این باره درس داده شود و آن ها را از آن چه که در «می لای» رخ داده است، آگاه شوند.
جونز گفت: «وقتی که ما وارد جنگ (نخست) خلیج فارس شدیم، یک فرمانده نیروهای امریکایی رویش را به سوی سربازانش کرد و گفت: «می لای نباید دوباره رخ دهد». البته ما می دانیم که در افغانستان و در زندان ابوغریب عراق چه رخ داده است.» منظور او بدرفتاری سربازان امریکایی با محبوسین زندان ابوغریب واقع در بیرون از بغداد بود.
انتونی کوردسمن که در مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی واقع در واشنگتن کرسی دارد، می گوید، پس از می لای، ایالات متحده امریکا تقلا کرد تا برای جلوگیری از وقوع چنین جنایات جنگی در آینده، هرکاری را که از دستش برمی آید، انجام دهد. او می گوید: «یک بار که چنین چیزی رخ داد، شما باید هرکاری را که می توانید انجام دهید، تا چنین اتفاقی دوباره تکرار نشود».
نظر مردم برای نیروهای مسلح مهم است
کوردسمن به تفاوت ها میان جنگ ویتنام و فعالیت های کنونی ایالات متحده امریکا اشاره می کند. او می گوید که امروز خدمت در اردو برخلاف ۵۰ سال پیش داوطلبانه است و فعالیت های نظامی در امریکا با نظر مردم گره خورده است. نیروهای نظامی باید همیشه مراقب این باشند که با فعالیت های شان چه تاثیری بر روی مردم می گذارند.
امروز ایالات متحده امریکا مسئول آموزش نیروی محلی کشورهای دیگر است و به آن ها مبارزه در میدان جنگ را می آموزد.
کوردسمن می گوید، نیروهای امریکایی سعی می کنند به نیروهای کشور میزبان بیاموزند که دست به کشتار نزنند و یا باعث مرگ بی دلیل اشخاص ملکی نشوند.
هرش می گوید، شاید «می لای» یک مورد استثنایی باشد، اما امریکا هنوز هم قطب نمای اخلاقی اش را پیدا نکرده است: «ما هیچ کار دیگری نکرده ایم که مشابه (با می لای) باشد. اما به طور قطع هر روزه شهرها را بمباران می کنیم».
اما برای خانواده های صدها فرد ملکی که پنج دهه پیش در می لای زندگی شان را از دست دادند و یا آن هایی که امروز بهای منازعات مسلحانه ایالات متحده را می پردازند، این که امریکا از یک فصل سیاه در تاریخش درس گرفته است، تسلی ناچیزی است.
کلیر ریچاردسون
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/9675
تگ ها: