بطور اساسی نظر دولت افغانستان ، طالبان و آمریکایی ها راجع به مذاکرات چیست؟
دولت افغانستان طی سالهای گذشته از وقتی که بحث صلح مطرح شد، دنبال این است که طالبان را در ساختار قدرت خود شرکت دهد. نشست های سه جانبه که ابتدا در کابل و بعد در اسلامآباد در همین رابطه برگزار شد،به دلیل کشته شدن ملاعمر ،بدون نتیجه ، رها گردید. در همین راستا دولت با حکمتیار وارد مذاکره شد و در مهر ماه سال گذشته به یک توافق صلح دست یافتند و حکمتیار در پایتخت افغانستان مستقر گردید. دولت و آمریکائیها این توافق را بنوعی یک دست آورد برای خود می دانستند. اما طالبان با حمله به قندوز و تصرف آن خواست به دولت و آمریکائیها اثبات کند که گروهی که با آن توافق صلح نموده اید آنقدر ضعیف است که حتی نمی تواند از پایگاه سنتی خود یعنی قندوز دفاع نماید. خواست به آنها بگوید که این توافق یک دست آورد قابل توجه نیست. در واقع ، حکمتیار از جمله به دلیل اختلافات داخلی در حزب اسلامی، از قدرت چندانی برخوردار نیست. از دیگر اهداف صلح با حکمتیار این بود که طالبان را به مذاکره و توافق سوق دهند. اما موفق نشدند.
آمریکائیها میخواهند در افغانستان حضور خود را ادامه دهند. آنها مذاکره ای را قبول دارند که در آن به طالبان - بعنوان یک گروه شورشی- امتیاز ندهند بلکه آنها را تسلیم خواسته های خود نمایند.آمریکائیها می گویند طالبان باید با دولت مذاکره نماید.دولت ترامپ معتقد است که آنقدر باید طالبان را تحت فشار قرار داد تا حاضر به مذاکره و قبول خواسته های آمریکا شوند.
اما طالبان دولت افغانستان را به رسمیت نمی شناسند؛ آن را مهره و دست نشانده آمریکا می دانند که از خود اختیاری ندارد. طالبان می گویند با آمریکا مذاکره می کنند. چون آنها هستند که زمین و هوای افغانستان را در اختیار دارند. شاخه های اصلی طالبان هم نظرشان در این رابطه یکی است. اگرچه گاه بیانیه ها و اعلامیه های جعلی منتشر می گردد که اختلاف نظر طالبان را در این راستا نشان دهند.
طالبان اگرچه قبل از این اعلام میکردند، تا نیروهای خارجی از افغانستان خارج نشوند مذاکره نخواهند کرد، اما در حال حاضر میگویند حاضر به مذاکره هستیم؛اما یک برنامه زمان بندی تهیه شود که زمان خروج نیروهای خارجی مشخص گردد. این موضوع در یکی دو سال گذشته اعلام شد و طالبان به این نتیجه رسیدند که خروج فوری نیروهای آمریکایی نه امکان پذیر است و نه به نفع افغانستان می باشد.
نشست دیروز کابل:
آمریکایی ها پس از این که استراتژی جدید خود را در مورد افغانستان اعلام کردند، دولت پاکستان را تحت فشار قرار دادند و اعلام کردند که کمک مالی را به پاکستان تا زمان تغییر رفتار این کشور و عدم حمایت از تروریسم در افغانستان تعلیق خواهند کرد. در نتیجۀ همین فشارها بود که مجدداً نشست های دوجانبه میان نمایندگان دولت افغانستان و پاکستان شروع شد، نشست اول در پاکستان بود و نشست دوم در افغانستان روز چهار شنبه گذشته برگزار شد. آمریکاییها نیز در این نشست ها حضور رسمی ند ارند اما نظارت و کنترل دارند.
در نشست اخیر در کابل اشرف غنی اعلام کرد که حاضر است با طالبان مذاکره کند و در این ارتباط طرحی را ارائه داد که از جمله شامل این محورها بود: به رسمیت شناختن طالبان بعنوان یک حزب سیاسی ، دادن برخی پستهای سیاسی به طالبان،برقراری آتش بس و آزادی زندانیان،برگزاری انتخابات، اصلاح قانون اساسی با همکاری طالبان. طرح اشرف غنی مشروط به این بود که طالبان قانون اساسی را به رسمیت بشناسد و حکومت را دولت قانونی اعلام کند.
اما طالبان در واکنش نشست کابل را توطئه اعلام کرد و آن را به رسمیت نشناخت. طالبان اعلام نمود با وجود سلطه آمریکا برافغانستان و کشتارمردم این کشور همچنین حمایت آنها از تروریسم و داعش، امکان صلح وجود ندارد.
آمریکاییها در این رابطه معتقند که طالبان راهی ندارند جز پذیرش شرایط مورد نظر آمریکا. یکی از دیپلمات آمریکایی با نام «بارنت روبین»، در این مورد اعلام کرد که طالبان باید نسبت به مذاکرات و استقلال افغانستان تعهد داشته باشند. این گروه بر حقانیت رویکردشان تاکید دارند، در حالی که آن ها عامل ناامنی در افغانستان هستند. روبین گفته است که طالبان باید به مذاکرات و استقلال تعهد واقعی نشان دهند. وی بیان نمود که آمریکا برای پایان دادن به بحران در افغانستان باید با خود طالبان وارد مذاکره شود و این گروه هستند که میتوانند جنگ را در افغانستان به پایان برساننند.
از سوی دیگر طالبان در نامهای در واکنش به بیانات روبین گفته است که افغانستان اشغال شده است و پیشنهاد برای مذاکره با دولت کابل و مشروع دانستن آن، همان راهبرد آمریکا برای پیروزی در جنگ است.
بجز روبین، سازمان ملل نیز از طرح اشرف غنی استقبال کرده و این طرح را بهترین مسیر دانسته و گفته طالبان باید از فرصت پیش آمده استفاده کند.
نماینده اتحادیه اروپا نیز از طرح اشرف غنی حمایت کرده است.
بوناما(دفتر سازمان ملل برای امور افغانستان) گفته است که صلح از طریق گذاشتن سلاح بر زمین ممکن است.
امرالله صالح رئیس پیشین امنیت ملی افغانستان گفته است که راه صلح از کابل و کابینه می گذرد . دشمن(طالبان) با ساختاری که رهبری اش زیر فشار نیست، چگونه می تواند صدای حکومتی را که کابینهاش فغان از گسست و چندپارگی دارد، جدی بگیرد؟ در واقع گفته است که اگر می خواهید طالبان را وادار به صلح کنید اول باید در کابینه، صلح برقرار کنید و از چند دستگی در داخل کابینه افغانستان دوری نمایید.
این یک واقعیت است که در درون دولت افغانستان در رابطه با بحث طالبان و مذاکره با آنها اختلاف نظر اساسی وجود دارد.بخشی از کابینه، طالبان را عامل تروریسم می دانند و قائل به مذاکره با آنها نیستند و برخی دیگر از اعضای دولت به دلیل اشتراک قومیتی(پشتون بودن) گرایش به طالبان دارند و از مذاکره با طالبان حمایت میکنند.
احمد ولی مسعود نیز از کارشناسان افغانستان- که با حکومت افغانستان قبلا همکاری می کرد- گفته است که در نبود تعادل و تفاهم داخلی و ضعف توان و اعتماد ملی، نمی توان پروسه کابل(مذاکرات فعلی صلح) را به موفقیت رساند.
به نظر شما مشکلات اساسی در مسیر مذاکره و صلح کدامند؟
اولین مشکل، وجود اختلاف نظر در دولت افغانستان است. از سال 2005 و 2006 بحث مذاکره با طالبان مطرح بوده و در کشورهای مختلف کنفرانسهایی برگزار شده اما نتیجه ای در بر نداشته است. تنها راه این است که دولت با یک رویکرد واحد وارد قضیه گردد.بخشی از دولت گرایش به طالبان دارند و حامی آنها می باشند و بخشی مخالف بوده و آنها را تروریست می دانند. خوداشرف غنی گرایش به طالبان دارد و حتی نشستهای پنهانی با آنها برقرار می کند. وی که خود نیز پشتون است، تمایل دارد طالبان را وارد قدرت نماید و با کمک یکدیگر، تاجیکها و شیعیان را به حاشیه برانند. این در حالی است که تاجیک ها و حزب جمعیت اسلامی هیچ گاه قبول نمی کنند که طالبان که همواره ترور انجام داده الآن در قالب ساختار دولت قرار گیرد. آنها می دانند با ورود طالبان به دولت، به حاشیه رانده خواهند شد. بخش عمدهای از اختلاف میان اشرف غنی و عطا محمد نور، رئیس اجرایی جمیعت اسلامی نیز به همین دلیل است.
مشکل دوم بحث پاکستان است . تا زمانی که پاکستان از طالبان و گروه های افراطی حمایت می کند مذاکرات به نتیجه نخواهد رسید. هدف حمایت پاکستان از طالبان، از جمله مسئله اختلافات مرزی با افغانستان است. هیچیک از دولتهای افغانستان تا کنون مرز دیورند را به رسمیت نشناخته اند.پاکستان نگران قیام پشتونهای افغانستان در همین رابطه است. در نتیجه از طریق حمایت از طالبان بدنبال تداوم بحران و تضعیف دولت افغانستان می باشد تا افغانها را به دلیل درگیری و ضعف از مطالبات مرزی دور نماید.
سومین مشکل،آمریکایی ها هستند. آمریکایی ها می خواهند در افغانستان حضور داشته باشند.طالبان مخالف حضور آنها می باشند. در نتیجه ، آمریکائیها اساساً یا دنبال مذاکره نیستند و یا مذاکرات را در صورتی قبول می کنند که در واقع طالبان شرایط و خواسته های آمریکا را بپذیرند. از جمله،کنار گذاشتن سلاح و چشم پوشی از مسئله خروج آمریکائیها از افغانستان. در حالی که طالبان هم چنین چیزی را نخواهند پذیرفت.
لذا با چنین وضعیتی، هیچ گاه صلح در افغانستان به نتیجه نخواهد رسید.
آیا افق و چشم اندازی در مورد گفگتوهای صلح در افغانستان وجود دارد؟ چه اتفاقی باید رخ دهد تا مذاکرات صلح ددر افغانستان به نتیجه برسد؟
اولاً لازم است رویکرد دولت و همه گروهها و احزاب سیاسی در افغانستان یکدست شده و اختلافات داخلی کنار گذاشته شود. تا زمانی که این اختلافات وجود دارد این گفتگوها به جایی نخواهد رسید. البته بعید است که در افغانستان شاهد رویکرد یکدست و وحدت نظر در مورد طالبان باشیم. بویژه در شرایطی که بازیگران خارجی به اختلافات داخی در این کشور دامن می زنند.
در عین حال انتخابات سال آینده که قرار است برگزار شود، چنانچه تقلب نشود و گروههای سیاسی حق همدیگر را به رسمیت بشناسند و زیاده خواهی و تمامیت طلبی وجود نداشته باشد، میتوان امید داشت که دولت بتواند رویکرد واحدی را در قبال طالبان اتخاذ نماید. زمان حامد کرزی وضعیت دولت به مراتب بهتر از وضعیت فعلی بود . اما دولت اشرف غنی در این زمینه، بشدت دچار اختلاف است.
همچنین اختلافات مرزی افغانستان و پاکستان مهم است. اگر به هر شکل، این اختلافات حل و فصل گردد، می توان گفت 50 درصد مشکلات حل شده است.
نکته بعد، مسئله آمریکاییهاست. تا زمانی که آمریکاییها در افغانستان حضور دارند هیچ گاه صلح در افغانستان بوجود نخواهد آمد.چون همانگونه که گفته شد،آنها صلحی را قبول دارند که در واقع، شکست و تسلیم طالبان و قبول خواسته های آمریکائیها از طرف آنها باشد.در حالی که طالبان چنین چیزی را نخواهد پذیرفت.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/9476
تگ ها: