تلاوت قرآن، حضور بهموقع در نمازهاى پرفیض جماعت، شرکت در کلاسهاى آموزشى ویژه رمضان، حضور درمجالس معنوى، تشکیل جلسات قرآنخوانى دورهاى در مساجد و مراکز دینى و منازل، از مهمترین برنامههاى رمضان است که شخص مسلمان خود را به درگاه احدیت مقرّب مىسازد.
ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، ماه مغفرت و آمرزش، ماه جود و کرم، ماه بخشش و نیکوکارى، ماه ایثار و از خود گذشتگى، ماه جهاد و کوشش، ماه سعى و تلاش، ماه رحمت و سازندگى و ماه ضیافت الله است. رمضان ماه تهذیب نفس، کسر شهوت، غلبه و چیره شدن بر نفس، ماه صبر و استقامت و بالاخره ماه خودسازى و اصلاح جامعه است. این ماه دانشگاه انسانسازى است؛ بله رمضان دانشگاه علمى و عملى، آموزشى و پرورشى و تربیتى و اصلاحى است. تلاوت قرآن، حضور بهموقع در نمازهاى پرفیض جماعت، شرکت در کلاسهاى آموزشى ویژه رمضان، حضور در مجالس معنوى، تشکیل جلسات قرآنخوانى دورهاى در مساجد و مراکز دینى و منازل، از مهمترین برنامههاى رمضان است که شخص مسلمان خود را به درگاه احدیت مقرّب مىسازد.
* رمضان در یک نگاه
ماه رمضان، نهمین ماه از ماههاى قمرى و بهترین ماه سال است. واژه رمضان، از ریشه (رمض) و بهمعناى (شدت تابش خورشید بر سنگریزه) است. نقل است چون به هنگام نامگذارى ماههاى عربى، این ماه در فصل گرماى تابستان قرار داشت، ماه رمضان نامیده شد. از دیگر سو، رمضان از اسماء الهى است. این ماه، ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شبهاى قدر در آن قرار دارد.
برخى حوادث و رویدادهاى این ماه عبارتند از:
- وفات حضرت خدیجه(س) در دهم رمضان سال دهم بعثت.
- ولادت امام حسن مجتبى(ع) در نیمه رمضان سال دوم هجرت.
- جنگ بدر در سال دوم هجرت.
- فتح مکه در سال 8 هجرت.
- مراسم عقد اخوت و پیمان برادرى میان مسلمانان و ایجاد اخوت اسلامى میان پیامبر(ص) و على(ع).
- بیعت مردم با ولایتعهدى امام رضا(ع) در سال 201 ه. ق.
- شهادت حضرت على(ع) در شب 21 ماه رمضان.
* توصیههاى میرزاجواد آقاملکى تبریزى به هنگام آغاز ماه مبارک رمضان
فرصتها زودگذرند و چهبسا تکرارناپذیر. پس باید از این لحظهها استفاده بهینه کرد. ماه مبارک رمضان، یکى از این فرصتهاست که هر سال، فقط یک بار رخ مىدهد. آنان که به تکرار فرصتها اطمینان ندارند، نه تنها مراقب چنین فرصتى هستند، بلکه از چنین فرصتى بیشترین بهره را مىبرند؛ زیرا مىدانند شاید این فرصت دیگر تکرار نشود و در نتیجه، براى همیشه به اندوه و حسرت گرفتار آیند. ماه رمضان، یکى از آن نسیمهاى ربانى است که چون مىوزد، باید خود را در معرض آن قرار داد که پیامبر گرامى اسلام(ص) مىفرماید: ان لربکم فى ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها لعله ان یصیبکم نفحه منها فلا تشقون بعدها ابدا. بهدرستىکه در روزگار شما، پروردگارتان نسیمهایى مىوزاند. آگاه باشید که در این هنگام، خود را به آن نسیمها بسپارید، شاید نسیمى به شما برخورد که پس از آن، هرگز گرفتار بدبختى و شقاوت نشوید.
بعضى از فرصتهایى که توجه به آنها در ماه مبارک رمضان به رشد معنوى انسان کمک مىکند، عبارتند از:
الف. رمضان، فرصت توفیق و تلاش
در ماه رمضان زمینههاى زیادى براى ارتباط بهتر انسان با خدا، پرورش روح و رشد و تعالى انسان فراهم مىشود. این زمینهها را توفیق مىنامند که اگر با تلاش و کوشش انسان همراه شود، بىشک موفقیت بهدست خواهد آمد.
ب. رمضان، فرصت برنامهریزى و تنظیم وقت
از مهمترین مشکلات جامعه امروز، ضعف برنامهریزى دقیق در برنامههاى فردى، خانوادگى و اجتماعى است که نتیجه این ضعف، هدر رفتن سرمایهها و امکانات مادى و نیروى انسانى و از دست رفتن فرصتها و نرسیدن به هدفها است. در ماه رمضان همه کارها در زمان مشخص انجام مىشود که همین وضعیت، انسان را به نظم و برنامهریزى فرا مىخواند. نمونه آن، بیدار شدن در سحرها و پرهیز از خوردن و آشامیدن در زمانهاى مشخص است.
ج. رمضان، فرصت پیوند با ولایت
در ماه رمضان با وجود شرایط ویژه مانند برگزارى محافل توسل و ذکر فضایل و مناقب اهل بیت(ع) و بیان جایگاه ایشان در جهان هستى و وظایف ما در برابر ایشان، زمینه بسیار مناسبى براى شناخت و معرفت صحیح و تحکیم پیوند با این خاندان فراهم است و این معرفت، فراتر از شناخت نامها و لقبها است.
د. رمضان، فرصت آشتى با خدا
ماه رمضان، ماه برکت، رحمت و مغفرت است. از سویى، یکى از مظاهر رحمت و مغفرت الهى این است که در توبه را براى بندگانش گشوده است. بنابراین، این ماه از فرصتهاى مناسب براى بازگشت بهسوى خدا است. هرگاه بنده تأمل کند که بهسبب نافرمانى و ترک بعضى از واجبات چه فرصتهایى را از دست داده و چه عاقبتى در انتظار اوست، خودبهخود مىکوشد گذشته را جبران کند.
ه. رمضان، فرصت رفع کدورتها
ماه رمضان، بهترین زمینه براى رفع هرگونه کدورتى است که ریشه در هواهاى نفسانى و حبّ و بغضهاى دنیوى دارد. چنانچه انسانها در این فرصت مبارک به آثار محبت در راه خدا توجه کنند و پىآمدهاى سوء کینه و کدورت را در نظر داشته باشند، بىشک، این بیمارى روحى درمانپذیر خواهد بود.
و. رمضان، فرصت تغییر و اصلاح ظاهر
ماه مبارک رمضان، فرصت خوبى براى تمرینِ داشتن ظاهر خداپسندانه است تا در پى آن، زمینه تحول باطن افراد فراهم آید؛ زیرا انسانها با انتخاب هر نوع ظاهرى مانند لباس، رفتار، سخن و...، زمینه اثر آنرا در باطن خود فراهم مىکنند چراکه اسلام بر اصلاح ظاهر فرد تأکید مىکند و حفظ شعایر دینى را زمینهساز تقواى قلبها مىداند.
ز. رمضان، فرصت خوب شدن
معمولاً انسانها در برابر این پرسش که چرا آدم خوبى نمىشوید یا خوب و درست عمل نمىکنید، مىگویند نمىشود، ممکن نیست. ماه رمضان بهخوبى نشان مىدهد که همه مىتوانند خوب باشند. همچنان که در ماه رمضان آمار خوبىها، خیرات و انجام عبادتها، بالاتر و نیز آمار بدىها و تجاوز به حقوق دیگران، پایینتر از دیگر زمانها است.
وسایل و ابزار خوب شدن عبارتند از: خواست، نیت، همت و اراده انسان و ارتباط با خدا که این ابزار به ماه رمضان محدود نمىشود. هرچند در این ماه، زمینه آن بیشتر فراهم مىشود. اگر این مراقبت در دیگر ماهها نیز پیگیرى شود، انسانها مىتوانند خوبىها را در تمام طول سال تجربه کنند.
* تمرین غلبه دادن روح بر جسم
انسان همواره در کشمکش میان روح و تن بهسر مىبرد. روح یا همان بخش فرازین وجود انسان، وى را به پاکىهاى معنوى فرا مىخواند و جسم یا همان بخش فرودین او، وى را به ناپاکىهاى پست مادى دعوت مىکند. بعضى، روح را به مجنون و جسم را به ناقهاى تشبیه مىکنند که مجنون، سوار بر این ناقه بهسوى پروردگار در حرکت است، ولى این حرکت مجنون بهسوى خدا، آسان نیست.
روزه بهعنوان یکى از بهترین مصداقهاى عبادت، از اثرگذارترین عوامل در چیره شدن خواستههاى روحى بر کششهاى جسمانى و از کارآمدترین شیوهها براى تقویت اراده روح و غلبه آن بر خواهشهاى نفسانى است. امام خمینى(ره) در اینباره مىفرماید: یکى از اسرار و نتایج عبادات و ریاضات، آن است که اراده روح در ملک بدن، نافذ گردد و مملکت تن، یکسره در تحت کبریاى روح درآید و قواى بدن و غرایز جسم، از عصیان و سرکشى و عنانیت و خودسرى بازمانند و تصمیم ملکوت باطن قلب شوند، بلکه کمکم تمام قوا در ملکوت فانى شوند و امر ملکوت در ملک بدن جارى و نافذ گردند و اراده روح قوت گیرد و زمام مملکت را از دست شیطان و نفس اماره بگیرد.
امام خمینى(ره)، اثر عبادتى مانند روزه را بسى بالاتر از چیرگى اراده روح بر جسم دانسته، غلبه اراده خداوند را بر اراده و خواستههاى روح و جسم انسان، بالاترین ثمره عبادت معرفى کرده است.
* ماه رمضان و قرآن
قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده است، پس ماه رمضان، ماه قرآن است. بنابراین، روزهدار در این ماه، بیش از هر ماه دیگر باید با قرآن مانوس باشد و با تامل و تدبر، آنرا قرائت کند. نقل شده است امام خمینى(ره) در ماه رمضان، هر روز ده جزء قرآن مىخواند؛ یعنى هر سه روز، یک مرتبه قرآن ختم مىکرد. بعضى از برادران خوشحال بودند که دو دوره قرآنرا در این ماه خواندهاند، ولى بعد متوجه مىشدند که امام، ده یا یازده دور قرآنرا در طول این ماه شریف خوانده است.
امام در ماه مبارک رمضان، وقتى نجف بودند، هر سه روز یک دوره قرآنرا ختم مىکردند و زمانى که در جماران بودند، بهخاطر کهولت سن، هر ده روز یکبار، قرآنرا ختم مىکردند. در ایام سال، ماهى یکبار قرآنرا ختم مىکردند. ایشان همواره با قرآن مانوس بودند. یک جزء قرآنرا هشت قسمت کرده و هر قسمت را در زمان خاصى قرائت مىکردند. گاهى مدتها روى یک آیه قرآن، مکث مىکردند.
* برخی جلوههای ویژه ماه رمضان
روزه اولىها
از زیباترین و به یادماندنىترین ماههاى رمضان، ماه رمضان روزه اولىهاست؛ کسانىکه تازه به سن تکلیف رسیدهاند و نخستین ماه رمضانى است که روزه مىگیرند. نخستین روزه، بهویژه براى دخترها که زودتر از پسرها به بلوغ مىرسند و سن و سال کمترى دارند، لذت و خاطره بیشترى دارد. آنها هیچگاه نخستین ماه رمضان خویش را از یاد نخواهند برد و براى آنها شیرینترین ماه رمضان خواهد بود. ازاینرو، پدر و مادر باید براى شکل گرفتن بهترین و خاطرهانگیزترین ماه رمضان براى فرزند نو بالغشان، همه شرایط را فراهم آورند.
* مساوات بین غنى و فقیر
انسان روزهدار در هنگام گرسنگى و تشنگى، فقرا و بینوایان را یاد مىکند و در نتیجه به کمک آنها مىشتابد. امام حسن عسکرى(ع) درباره علت وجوب روزه مىفرماید: (تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتیجه به نیازمند کمک کند.)
اکرام محرومان و مستمندان، پیام جاودانه همه ادیان توحیدى بهویژه دین مبین اسلام است. آیات و روایات فراوانى در زمینه کمک به محرومان و نیکوکارى آمده است که در آنها پاداش نیکى، خیر و جزاى بدى، شر دانسته شده است. انسانهاى نیکوکار و باایمان، خود را در همه حال در محضر الهى مىبینند و کارها و رفتار خود را در راه رضاى خداوند انجام مىدهند. شکرگزار نعمتهاى پروردگار هستند و یکى از نمودهاى سپاسگزارى از نعمتهاى الهى را کمک به محرومان مىدانند.
* دولت اسلامى؛ دولت محرومان
مهمترین هدف تشکیل دولت اسلامى، برپایى عدالت اجتماعى است. عدالت اجتماعى بهمعناى استقرار عدل و از میان بردن فاصله و شکاف عمیق طبقاتى در جامعه و جلوگیرى از برخوردارىهاى نابهحق از ثروت است. نخستین ارزش در دولت اسلامى، تأمین عدالت اجتماعى است و بدون تأمین عدالت اجتماعى و رسیدگى به حال محرومان و مستضعفان نمىتوان جامعه را اسلامى نامید. با اجراى عدالت، حقوق انسان، کرامت و ارزشهاى بشرى هم تأمین مىشود و انسانها به حقوق خود مىرسند. به عبارتى، عدالت، محور همهچیز است و بىعدالتى، ریشه تمامى بدىها و پلیدىهاست که قربانیان فراوانى از میان افراد جامعه بهویژه طبقه محروم و مستضعف مىگیرد. بنابراین، ضرورى است براى رفع محرومیت مستضعفان و محرومان که همواره مطمئنترین و وفادارترین مدافعان انقلاب هستند، حرکتى جدى و صادقانه انجام گیرد؛ زیرا هدف اصلى نظام جمهورى اسلامى این است که بتواند در میان مردم، عدالت، اخلاق، معنویت و رفاه مادى بهوجود آورد و ثروت ملى را میان همه افراد جامعه عادلانه تقسیم کند.
* اکرام محرومان در نگاه امام خمینى(ره)
یکى از مهمترین آرمانهاى امام خمینى(ره)، تحقق عدالت اجتماعى، کم شدن فاصله طبقاتى و حمایت از محرومان و فقرستیزى بود. ایشان همواره مستضعفان را صاحبان اصلى انقلاب مىدانست. امام خمینى(ره) در عمل نیز نشان داد که جهتگیرى اقتصاد اسلامى در راستاى حفظ منافع محرومان و گسترش مشارکت عمومى آنان است و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهىدستى بهشمار مىرود. ایشان به مجلس و دولت سفارش مىکند قدر ملت را بدانند و در خدمتگزارى به آنان، بهویژه مستضعفان و محرومان فروگذارى نکنند. از نظر ایشان، هدف اصلى توسعه پس از حفظ اسلام و کشور اسلامى، محرومان و ستمدیدگان هستند و در این مورد، سخنان ارزندهاى دارند که به برخى از آنها اشاره مىکنیم: طریق اسلامى این است که مستضعفین را حمایت کنند. گمان نمىکنم که عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. به همه در کوشش براى رفاه طبقات محروم وصیت مىکنم که خیر دنیا و آخرت شما در رسیدگى به حال محرومان جامعه است.
رمضان؛ تقواى سیاسى عوام و خواص
یک سیاست شیطانى و یک سیاست رحمانى داریم، بر اثر تبلیغات گوناگون، فضاى سیاسى تاریک مىشود، انسان نمىداند که کدامیک از سیاستها درست و کدام نادرست است، اینجاست که الهام الهى باید سراغ انسان بیاید و راه صحیح را به او معرفى کند.
بین سیاست رحمانى و سیاست شیطانى فرق است. سیاست هم باید با تقوا باشد. یکى از شاخههاى تقوا، تقواى سیاسى است همهچیز باید در سایه تقوا باشد.
سیاست شیطانى سیاستى است که مقید به ابزارى نیست. هر ابزار و وسیلهاى براى رسیدن به خواسته سیاسى جایز است، حتى سیاستمدارانى که سیاست شیطانى داشتند، فرزندشان را هم در مسیر سیاست شیطانى به قتل مىرسانند.
در میان رهنمودهاى ائمه دین(ع) درباره ضرورت فعالیتهاى خالصانه اجتماعى و سیاسى در ماه مبارک رمضان و نقش روزه در تسهیل آن، دعاى حضرت امام سجاد(ع) را یکى از نمونهها و مصادیق تأملبرانگیز مىیابیم.
امام سجاد(ع) در بخشى از دعاهاى مربوط به ماه مبارک رمضان اینگونه با حضرت پروردگار مناجات مىکند:
(اى خداوند! در این ماه ما را موفق دار که به خویشاوندانمان نیکى کنیم و به دیدارشان بشتابیم و همسایگانمان را به بخشش و عطاى خویش بنوازیم و اموالمان را از هرچه بهناحق برآن افزودهایم پیراسته داریم و با اداى زکات پاکیزه گردانیم و با آنان که از ما گسیختهاند بپیوندیم و با آنکه در حق ما ستمى روا داشته به مقتضاى انصاف رفتار کنیم و با آن کس که با ما دشمنى ورزیده، دوستى کنیم جز آن کسانىکه بهخاطر رضاى تو با آنان دشمن شدهایم که با چنین دشمنى هیچگاه سخن از دوستى نگوئیم و همدل نشویم.)
به وضوح در این دعا هم در قالب دستوراتى که تأثیر سازنده در فضاى سیاسى دارند و هم تبیین دوستى و دشمنى در راه خدا که از اساسىترین بستر مسائل سیاسىباشد به موضوعات سیاسى پرداخته شده است.
الف) تقوا، رمضان، سیاست
* سیاست شیطانى
سیاست شیطانى سیاستى است که مقید به ابزارى نیست. هر ابزار و وسیلهاى براى رسیدن به خواسته سیاسى جایز است، حتى سیاستمدارانى که سیاست شیطانى داشتند فرزندشان هم در مسیر سیاست شیطانى به قتل مىرسانند. درباره فرعون در قرآن کریم مىخوانیم هر فرزند پسرى که از بنى اسرائیل متولد مىشد آنها را ذبح مىکرد و دختر را براى کنیزى و کمک کردن نگه مىداشتند. این سیاست، سیاست شیطانى بود.
هماکنون این سیاست شیطانى در دنیاى امروز اجرا مىشود. غربىها، داعشى که وحشىترین جمعیت روى زمین در تاریخ هستند این گروه را تقویت مىکنند، این ابزارى براى رسیدن به اهدافشان است. در جنگ تحمیلى 8 ساله غربىها (آمریکایىها و اروپایىها) به صدام سلاح شیمیایى دادند، سلاحهاى شیمیایى را در شهر حلبچه ریختند و یک شهر را با این سلاح نابود کردند. براى رسیدن به اهدافشان هیچ شرط و قید و بندى نیست.
* سیاست رحمانى
على(ع) در جنگ صفین بودند. شامیان و لشگر معاویه را ورود آب فرات را به روى لشگر مولا بستند. به حضرت گفتند که چه کار کنیم، فرمود بهوسیله یک گردان قوى به فرماندهى امام حسین(ع) آب را از دست اینها بگیرید. آنها با لشگر معاویه جنگ کردند و بعد از شکست آنها راه آب باز شد. عرض کردند بگذارید که ما هم با آنها مقابله به مثل کنیم این حق ماست. على(ع) فرمود آبى را که براى همه حلال کرده من آب را از اینها دریغ نمىکنم و لشگر دشمن را با تشنگى از پاى در نمىآورم، این سیاست من نیست. سیاست من رحمانى است و با دشمن که مبارزه مىکنیم با اخلاق انسانى باشد.
شبیه همین مسأله نیز در دوران پیامبر اکرم(ص) واقع شد. پیامبر(ص) با لشگر اسلام آمدند تا خیبر را فتح کنند. قلعه خیبر محکم و ورود به آن مشکل بود، یکى از اصحاب به پیامبر گفت آب جارى که از بیرون قلعه به داخل آن وارد مىشود را مسموم کنیم اینها از آب مىخورند و مىمیرند و ما وارد مىشویم. پیامبر اکرم(ص) حاضر نشد که آب دشمن را مسموم کند.
* تفاوت سیاست رحمانى و شیطانى
بین سیاست رحمانى و سیاست شیطانى فرق است. سیاست هم باید با تقوا باشد. یکى از شاخههاى تقوا، تقواى سیاسى است همهچیز باید در سایه تقوا باشد. حضرت على(ع) فرمود اگر تقوا نبود من مىتوانستم کارى کنم که تمام دشمنان من محکوم شوند، ولى تقوا به من اجازه نمىدهد که از هر وسیلهاى استفاده کنم.
به حضرت على(ع) ایراد مىکردند که چرا اجازه نمىدهى معاویه سر کار باشد، حضرت مىفرماید من او را بهسر کار بگذارم، اطراف او اشخاصى همچون منافقان هستند و آمدند دور او را گرفتند، آیندهاش براى مسلمانان معلوم نیست. تقواى من، تقواى سیاسىام به من اجازه نمىدهد.
* تقواى سیاسى در آینه ماه رمضان
توجه به وجوه گوناگون تقوا ازجمله تقواى سیاسى در ماه مبارک رمضان از آنجا بیش از ماههاى دیگر مورد توجه قرار مىگیرد که به تعبیر قرآن کریم تقوا روح روزه است؛ آنجا که نداى قدسى، انسان را میخواند که (یا ایهاالذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الذین من قبلکم لعلکم تتقون)؛ و پس از سفارش به گرفتن روزه مانند آنان که پیش از ما بودهاند، تأکید کرد: (باشد که پرهیزگار شوید.) تقواى سیاسى هرچند بارها و بارها از سوى رهبر معظم انقلاب مورد تأکید قرار گرفته و در هر تأکید اظهارنظرها درباره بایدها و نبایدهاى این عبارت صدر اخبار رسانهها را به خود اختصاص داده، اما درباره فقدان مصادیق آن کمتر سخن گفته و شنیده مىشود.
* تقواى زمامداران
رعایت تقوا از سوى زمامداران و مسؤولان حکومتى که امروز با اصطلاح تقواى سیاسى شناخته مىشود، موضوعى است که به کرات در خطبهها و نامههاى حضرت امیر در نهجالبلاغه دیده مىشود، این تأکید شاید از آن جهت از سوى انسان کاملى چون امیرالمومنین صادر شده که (الناس على دین ملوکهم)، مردم بر دین فرمانروایان خودند و وقتى تقوا میان فرمانروایان سکه بىمقدار باشد، این نگاه بر فضاى عمومى جامعه سایه خواهد انداخت.
* ماه رمضان ماه تقواى سیاسى
مسیر رسیدن به تقواى سیاسى در ماه مبارک رمضان سهل و هموار است، چراکه او این ماه زمینه تقوا را در همه ابعاد ازجمله تقواى سیاسى فراهم مىکند. آیه (لاتقفُ ما لیس لک به علم) (آنچه را که نسبت به آن علم ندارى دنبال نکن) مىفهماند از مصادیق تقواى سیاسى آن است که رجال سیاسى در گفتار خود آگاهانه سخن بگویند ورعایت همه جوانب را بکنند.
بسیارى از مشکلات کنونى جامعه در عرصه سیاسى، معلول بىتقوایى در گفتار است. تقواى سیاسى یعنى آنکه سیاسیون در تصمیمگیرى بر محور تقوا حرکت کنند. نمایندگان در قانونگذارى گرایشهاى سلیقهاى خود و گروهشان را دخالت ندهند و مصلحت عمومى جامعه را در نظر بگیرند. تقواى سیاسى یعنى مجریان قوه مجریه در عزل و نصبها، در همه ابعاد تصمیمگیرى از منافع شخصى و گروهى به نفع منافع عمومى صرف نظر کنند.
* اختلاف علت و معلول بىتقوایى سیاسى
بر اساس حدیث حضرت امیرالمومنین على(ع) مبنى بر اینکه (کسانىکه خصومت مىورزند و نزاع مىکنند، نمىتوانند باتقوا باشند) یکى از پیامدهاى بىتقوایى، اختلاف و تفرقه در جامعه برشمرده مىشود و تأکید مىشود: خصومتها بىتقوایى مىزاید و بىتقوایىها بر حجم خصومت مىافزاید. این عبارت شاهدى براى علت و معلول بودن اختلاف براى بىتقوایى و بهطور خاص بىتقوایى سیاسى است. همچنین نفوذ جریانهاى نوگراى همراه با بدعت در دین، دیگر ویژگىهاى جامعه بىتقوا است و ترویج خرافات و بعضى مسلکهاى نادرست و به انحراف کشیده شدن و تحریف برخى از حقایق دینى، مواردى است که در جامعه بىتقوا زمینه ظهور و بروز آن فراهم مى شود. تنها راه پیشگیرى از ابتلاى جامعه به بىتقوایى، بازگشت افراد به مسیر حق و رعایت تقواى عام است.
* سیاست بدون دیانت، ضلالت
مهمترین پیام ماه مبارک رمضان به مردان سیاسى جامعه این است که سیاست را با دیانت بیامیزند و از سیاست بدون دیانت پرهیز کنند. به گفته میرتاجالدینى، فاصله گرفتن از قرآن و آموزههاى دینى، فاصله گرفتن از آموزههاى معنوى و اخلاق، قدرتطلبى، قدرتمدارى و دنیاطلبى از عوامل رواج بىتقوایى در جامعه است.
* اباحهگرىهاى ویرانگر، توجیه وسیله با هدف
در تقواى سیاسى هدف وسیله را توجیه نمىکند و قدرت تنها ابزار است نه غایت. نباید اینطور باشد که گاهى اهداف خاص سیاسى، برخى رفتارها و شیوههاى نادرست را توجیه کند، بلکه شایسته است خطوط قرمزى که اسلام بر آنها تأکید کرده و بایدها و نبایدهایى را که تعریف کرده در همه فعالیتها و رفتارهاى سیاسى مورد توجه قرار بگیرد. حداقل رعایت تقواى سیاسى اولا سالم بودن فعالیت سیاسى و احصاى اهداف سالم و دوما انتخاب راههاى سالم براى رسیدن به این اهداف و مرتبه بالاترى را نیز در تقواى سیاسى مىتوان تعریف کرد و آن اینکه رفتارها و تلاشهاى سیاسى افراد و جریانها تنها باید براساس انگیزههاى الهى رقم بخورد.
ب) تقواى سیاسى، رمضان، دعا
* تقواى سیاسى عمومى در قالب دعاهاى رمضان
در میان رهنمودهاى ائمه دین(ع) در باره ضرورت فعالیتهاى خالصانه اجتماعى و سیاسى در ماه مبارک رمضان و نقش روزه در تسهیل آن، دعاى حضرت امام سجاد(ع) را یکى از نمونهها و مصادیق تأملبرانگیز مىیابیم. امام سجاد(ع) در بخشى از دعاهاى مربوط به ماه مبارک رمضان اینگونه با حضرت پروردگار مناجات مىکند: (اى خداوند! در این ماه ما را موفق دار که به خویشاوندانمان نیکى کنیم و به دیدارشان بشتابیم و همسایگانمان را به بخشش و عطاى خویش بنوازیم و اموالمان را از هرچه بهناحق برآن افزودهایم پیراسته داریم و با اداى زکات پاکیزه گردانیم و با آنان که از ما گسیختهاند بپیوندیم و با آنکه در حق ما ستمى روا داشته به مقتضاى انصاف رفتار کنیم و با آن کس که با ما دشمنى ورزیده، دوستى کنیم جز آن کسانىکه بهخاطر رضاى تو با آنان دشمن شدهایم که با چنین دشمنى هیچگاه سخن از دوستى نگوئیم و همدل نشویم.)
در این دعاى شریف هم گرایشات اجتماعى و هم رویکردهاى سیاسى را مىتوان به تعمق گذاشت.
سطح اول، دستورات سازنده در فضاى سیاسى: درست است که پیوند خویشاوندى و همسایگى و پیراسته نمودن اموال با پرداخت زکات، در ظاهر دستوراتى فردى یا اجتماعى با برد محدود به نظر مىرسد اما با کمى دقت مىتوان آثار مهم و جدى آنها در عرصه سیاسى را نیز دریافت که چنین آثارى در رعایت انصاف در برخورد با کسىکه به ما ستمى روا داشته با وضوح بیشترى قابل درک مىباشد که مثال آنرا مىتوان در ستمهایى که جریانات و یا جناحها و احزاب داخل چارچوب نظام نسبت به یکدیگر و یا در ارتباط طرفینى میان آنها و دولتمردان رخ مىدهد مشاهده نمود.
سطح دوم دوستى و دشمنى براى خدا: در دعاى شریف حضرت امام سجاد(ع) تعابیر دیگرى نهفته است که هم داراى مصداقهاى اجتماعى مىباشند و هم میتوان مصادیق سیاسى این عبارات را بهخوبى به نظاره نشست.
آنچه امام(ع) در انتهاى دعاى خویش بهصورت درخواست از خداوند مطرح مىکند را مجددا مرور مىکنیم: (خداوندا ما را موفق بدار با آنکه در حق ما ستمى روا داشته است به مقتضاى عدل و انصاف رفتار کنیم و با آن کس که با ما دشمنى ورزیده، دوستى کنیم جز آن کسان که بهخاطر رضاى تو با آنان دشمن شدهایم که با چنین دشمنانى هیچگاه سخن از دوستى نمىگوئیم و همدل نمىشویم.)
موضوع اول در این بخش از دعا (ستمگران) هستند که هم مصادیق اجتماعى دارند و هم مصادیق سیاسى. دو سطح از مسائل سیاسى در این فقره قابل تفکیک و تمییز است.
موضوع دوم در این بخش از دعا (دوستى و دشمنى در راه خدا) مىباشد که در صحنههاى مختلف حیات سیاسى در ابعاد داخلى و خارجى تحقق مىیابد. دشمنى در راه خدا علاوه بر ابعاد سیاسى داراى ابعاد اجتماعى نیز مىباشد که مخالفان دین خدا تنها نظامهاى سیاسى و حکومتى باطل نیستند و دشمنان اجتماعى دین خدا یعنى ملحدان و فاسقان و فاسدان و قاتلان و باندهاى تبهکار و برهم زنندگان امنیت اجتماعى در داخل جامعه اسلامى از مصادیق دعاى امام سجاد(ع) بهشمار مىروند لکن باید توجه داشت که دشمنان سیاسى اسلام بهویژه در سطح خارجى فراوان و این نوع عداوت و دشمنى با دین خدا داراى وسعت و گسترش خاص مىباشد و از همینروست که تعالیم قرآن و رهنمودهاى پیشوایان دین بهطور وسیع با مطرح کردن اصل دوستى و دشمنى در راه خدا به رعایت این اصل و قانون توسط اهل ایمان فرمان مىدهند.
قرآن کریم ضمن توصیههاى مکرر به دشمنى و جهاد و مبارزه با دشمنان دین خدا، مسلمانان را از دوستى با آنان نهى مىفرماید و بهصراحت اعلام مىکند: (اى اهل ایمان مبادا کافران را به دوستى گرفته و مومنان را رهاکنید. آیا مىخواهید خدا را بر (مجازات عصیان و سرکشى خود) حجتى آشکار گردانید.)
حضرت امام سجاد(ع) دردعاى خویش تصریح مىنماید که ما در راه رضا و خشنودى خدا با افراد و گروهها و جریانها و حکومتهایى که در نقطه مقابل دین اسلام قرار دارند، دشمنى مىورزیم. این تأکید در دعاى امام(ع) به همراه آیات و روایاتى، بهوضوح این حقیقت را به اثبات میرساند که اولااسلام دین (صلح کل) نمىباشد و آنگونه نیست که با همه افراد و نظامها و حکومتها دوستى و مودت بورزد و در شرایطى که آنان سرزمینهاى اسلامى را در معرض تعدى و تجاوز قرار دادهاند، سکوت اختیار کند و به دفاع از دین و ملل مسلمان نپردازد و به جهاد و مبارزه با دشمنان اهتمام نورزد و به دیپلماسى لبخند و سازش و تسامح و تسلیم و ذلت روى آورد و بر متاع عظیم و بزرگ و گرانبهاى هویت دینى و استقلال سرزمینهاى اسلامى چوب حراج بزند. ثانیا اهمیت دفاع و جهاد مقدس و دشمنى با دشمنان دین خدا آنگونه در نگرش تعالیم جامع اسلام عمیق و حساس و حیاتى است که در دعاها ازجمله دعاى امام سجاد(ع) در ماه مبارک رمضان به توجه و عمل دقیق به آن تصریح مىشود و از همینجاست که ماهیت برخى از جریانهاى فکرى و اعتقادى مدعى اسلام و احزاب و جمعیتهاى سیاسى بهظاهر دینى در داخل و خارج از مرزها که همواره به تبلیغ و ترویج (اسلام صلح کل) مىپردازند و در صدد حذف تعالیم و قوانین روشن این دین مبین مىباشند و با شگردها و ترفندهاى تبلیغاتى مرموز و فریبنده به ترویج (اسلام آمریکایى) در میان جوانان مسلمان کشورهاى اسلامى همت مىگمارند، مشخص مىشود که اینان دشمنانى هستند که در لباس دوست رفتهاند و نقاب نفاق بر چهره زدهاند و باید آنان را شناخت و از این طریق راه را براى رفع تفرقه و تشتت و تحقق قدرت و وحدت مسلمین صاف و هموار نمود.
انتهای پیام
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6737
تگ ها: