اشرف غنی؛ رئیس جمهور برای شرکت در نشست سران کشورهای اسلامی- عربی و امریکا روز شنبه ۳۰ ثور عازم عربستان سعودی شد.
در خبرنامه منتشر شده از سوی ارگ ریاست جمهوری آمده که آقای غنی در کنار این نشست که قرار است امروز برگزار شود، با ملک سلمان؛ پادشاه عربستان سعودی و شماری دیگر از رهبران کشورهای اسلامی و عربی دیدار خواهد کرد.
آقای غنی ساعاتی پس از آن عازم عربستان شد که دونالد ترامپ؛ رئیس جمهوری امریکا نیز در نخستین سفر خارجی خود روز شنبه وارد ریاض؛ پایتخت عربستان شد.
ترامپ قرار است روز یکشنبه (۳۰ ثور) در ریاض با ملک سلمان؛ پادشاه عربستان و سران بیش از ۴۰ کشور مسلمان دیدار کند.
در خبرنامه ارگ ریاست جمهوری آمده که آقای غنی را در این سفر وزیر مالیه، مشاور ارشد رئیس جمهوری در امور زیربناها و نماینده خاص رئیس جمهور در امور سیاسی همراهی میکنند.
آقای غنی پیش از این نیز بارها پس از به قدرت رسیدن، به عربستان سعودی سفر کرده است؛ سفرهایی که تابعی از رویکرد سنتی کابل به ریاض به عنوان مرشد و رهبر معنوی ماهیت ایدئولوژیک نظامهای سیاسی مسلط بر افغانستان در طول سالهای متمادی بوده است.
افزون بر این، اشرف غنی انتظار دارد که با جذب سرمایه گذاریهای سنگین شاهزادههای ثروتمند دودمان سعود، رونق اقتصادی را به افغانستان بازگرداند و به کالبد مرده اقتصاد بیجان افغانستان، حیاتی دوباره بدهد.
با این حال، در برابر، رژیم سعودی نیز از کابل همان انتظارهایی را دارد که از بسیاری دیگر از دولتهای مسلمان دارد: همراهی با ریاض برای ضدیت با تهران.
محور اصلی نشست ریاض نیز همین امر است: تأیید و تقویت سیاست خارجی مبتنی بر مثلث سیاه ترور، تکفیر و تفرقه به رهبری عربستان سعودی و به منظور مهار قدرت روزافزون ایران از سوی سران ۴۰ کشور مسلمان.
با این حال، به نظر نمی رسد که این رویکرد، چنانچه در نخستین مراحل خود نیز نشان داده است، بتواند موفقیتی برای رژیم آل سعود و تامین و تعمیم سلطه آن بر سراسر منطقه، کسب کند؛ زیرا به جز ایران که سعودیها آن را دشمن درجه یک خود در منطقه میخوانند، هیچیک از دیگر کشورهای مستقل منطقه نیز اجازه نخواهند داد که خاور میانه سراسر به جولانگاه آل سعود بدل شود.
از جانب دیگر، این رژیم در حالی کشورهای دیگر را در ادعایی مضحک متهم به (حمایت از تروریزم) میکند که خود بزرگترین مولد و حامی تروریزم در جهان است و از سوی دیگر، اعمال و رفتار این رژیم نیز درست در راستای اهداف و برنامههایی است که آل سعود در اختیار گروههای تروریستی مانند داعش و النصره و القاعده و دیگران قرار داده است.
مثلا رژیم سعودی در حالی ایران را متهم به حمایت از تروریزم در منطقه خاور میانه میکند که ایران در چندین جبهه از عراق تا سوریه و لبنان، با تروریزم درگیر است و تنها جنگ واقعی در خاور میانه میان ایران و تروریستهای داعش و النصره و القاعده است؛ پس چگونه میتوان باور کرد که ایران از تروریزم حمایت میکند و شگفت انگیزتر اینکه کسی که این حمایت را درک کرده، رژیم تروریست پرور سعودی است؟
این سیاست تهاجمی، تفرقه انگیزانه و جنگ طلبانه رژیم سعودی، هیچگاه به سرانجامی که کسانی مانند سلطان سلمان و محمد بن سلمان و عادل جبیر، پیش بینی کرده اند نخواهد رسید؛ زیرا شکست این رژیم در تجاوز نظامی به یمن از یکسو و مقاومت دولتهای ملی در عراق و سوریه و لبنان و یمن و... در برابر تروریستهای مورد حمایت وسیع آل سعود و هم پیمانان منطقه و بین المللی آن از جانب دیگر، نشان داده است که این رژیم کوچکتر و ضعیفتر از آن است که بتواند برنامهای به وسعت جنگ افروزی و تروریست پروری در خاور میانه را به نفع خواستها و اهداف خود و اربابان غربی و اسراییلی اش مدیریت کند و در پایان، همه چیز را به نفع خود خاتمه دهد.
این رژیم همچنین تصور میکند که با هراس افکنی و ترور و کشتار مردم شرق عربستان میتواند ریشههای انقلاب و خیزش مردمی را در درون مرزهای خود بخشکاند و از سوی دیگر، با آتش افروزی جنگ طلبانه در بیرون، امنیت و مصونیت آل سعود را برای همیشه تضمین خواهد کرد؛ اما این تصور بسیار بیشتر از آنچه فکر میشود خوش بینانه و غیر واقعی است. آینده چنین نتیجه ای را عینا نشان خواهد داد.
بنابراین، انتظاری که از افغانستان در شرایط شکننده کنونی میرود این است که با احتراز از درافتادن به دام سیاست های مزورانه مبتنی بر ترور و تکفیر و تفرقه آل سعود، وضعیت جاری در افغانستان را بیش از این به سمت تبدیل شدن به میدان رقابت قدرتهای متخاصم منطقهای هدایت نکند و برای به دست آوردن سرمایههای سنگین شاهزادگان پولدار خاندان سعود، بهایی چندین برابر سنگینتر از آن را به جان نخرد.
محمدرضا امینی/خبرگزاری جمهور
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6674
تگ ها: