در سالروز شهادت قهرمان ملی افغانستان و (شیر دره پنجشیر) روایت محمد حسین جعفریان، فلم ساز ایرانی از روزهای همنشینی با این شخصیت برجسته کشور خواندنی است.
به گزارش انصار به نقل از خبرنگار دفتر منطقهای فارس، 18 سنبله سالروز شهادت احمد شاه مسعود فرمانده شجاع کشور است که در سال 1380 خورشیدی توسط گروه القاعده در شمال افغانستان به شهادت رسید.
احمد شاه مسعود از معروفترین شخصیتهای جهادی افغانستان است که جنگهای کم نظیری در دره پنجشیر با نیروهای متجاوز شوروی و طالبان داشت.
محمدحسین جعفریان، شاعر و مستندساز ایران که در طول 2 دهه متمادی بارها به افغانستان سفر کرده، از جمله کسانی است که بیش از یکماه به صورت شبانهروزی در کنار احمد شاه مسعود بوده است و تمام حوادث و رفتارهای او را در فلم مستند (حماسه ناتمام) به ثبت رسانده است.
در سالروز شهادت این فرمانده، پای صحبتهای محمد حسین جعفریان نشستیم تا احمد شاه مسعود را بهتر معرفی کند.
شما از حدود 20 سال پیش تاکنون چندین بار به افغانستان سفر کردهاید و در یکی از سفرهای خود بیش از یکماه شبانهروز در کنار احمد شاه مسعود بودهاید، از خاطرات آن شب و روزها برای ما بگویید؟
جعفریان: من در دهکده کوچکی در شمال افغانستان خدمت ایشان رسیدم، در زمانی که طالبان قریب به 90 درصد خاک افغانستان را در اختیار داشت و بخش محدودی در دست مسعود باقی مانده بود و تنها فرماندهای بود که به طور جدی با آنان میجنگید، من چند شبانه روز برای ساخت سریال مستند (حماسه ناتمام) در کنار او بودم.
مسعود ویژگیهای فروانی داشت و یکی ازخصوصیات اخلاقی او علیرغم آنکه خود فرمانده جنگ بود، باور قدرت فرهنگ در مقابل جنگ بود.
روزی در خط مقدم جنگ با طالبان بود و در حالی که عملیات را هدایت میکرد و این که توپخانه کدام قسمت را هدف بگیرد، ناگهان بحث ما در مورد شعر کلاسیک و سپید بالا گرفت، او خیلی از شعر سپید و شعر نو خوشش نمیآمد و من برایش دلایلی آوردم و نمونههایی از شعرسپید افغانستان را خواندم و وی خیلی خوشش آمد و بحث خیلی جدی شد و در عین حال جنگ هم به شدت ادامه داشت و او باید عملیات را هدایت میکرد.
جنرالها و فرماندهان نظامی جمع بودند و مرتب اشاره میکردند و میگفتند: (بحث را تمام کن که (آمر صاحب) باید عملیات را هدایت کند، ولی آمر صاحب ادامه میداد و سؤال میپرسید و من پاسخ میدادم و این بحث تمام نمیشد.
عاقبت (ملا قربان) را که خیلی به مسعود نزدیک بود، متقاعد کردند به احمدشاه مسعود بگوید بحث را تمام کند، وی نزدیک ما آمد و گفت: آمر صاحب شما به فکر ادبیات هستید نه عملیات، قهرمان ملی افغانستان در پاسخ ملا قربان گفت: مگر نمیفهمی که کلگی (تمام) این عملیات از خاطر (برای) ادبیات است.
شما به عنوان یک ایرانی مدتی در کنار احمد شاه مسعود بودید، نظر او در مورد ایران و ایرانیها چگونه بود؟
جعفریان: از جذابیتهای احمد شاه مسعود این بود که به مباحث ایران علاقه بسیاری داشت.
در تمام حوزهها مسائل ایران را دنبال میکرد، در آن روستا که مستقر بودم برق و امکانات اولیه نبود اما یک روز صبح زمانی که شب قبل بازی تیم استقلال تهران با تیم کوریای از شبکه 3 پخش شده بود، با لحنی طنزآمیز به من گفت: (دیشب فوتبالیستهای شما مثل اینکه نان نخورده بودند، دویده نمیتوانستند(نمی توانستند بدوند)).
این برایم خیلی عجیب بود که این مرد حتی در خط مقدم جبهه با آن کمبود شدید امکانات، چگونه تلویزیون ایران و حتی مسابقه تیم فوتبال استقلال را میبیند.
احمد شاه مسعود گویا به مطالعه هم خیلی علاقه داشت و پیش از این شما گفته بودید که یک کتابخانه مفصل داشته، کمی در مورد این کتابخانه برای ما بگویید، شما خودتان این کتابخانه را از نزدیک دیدهاید؟
جعفریان: بله من این کتابخانه را از نزدیک دیدم، کتابخانه احمد شاه مسعود برای من بسیار جالب بود، در کتابخانه مفصل او بیش از یک لاری کتاب جای گرفته بود و در هنگام عقبنشینی اول کتابهایش را منتقل میکرد.
من در کتابخانه مسعود سری کتابهای (استاد شهید مطهری) و (دکتر علی شریعتی) و بسیاری از کتابهای دینی و ادبی را که در ایران منتشر شده بود دیدم.
دیوان شاعران بزرگ زبان فارسی هم در کتابخانه او بود و با این آثار ارتباط نزدیکی داشت و چیز عجیبی بود که چگونه آن مرد میتوانست در آن شرایط مطالعه کند.
گویا به ادبیات و شعر هم خیلی علاقه داشت؟
جعفریان: بله خیلی زیاد، با شعر فارسی و ادبیات کلاسیک فارسی با حافظ و سعدی بسیار مأنوس بود و این مرد جزء معدود مردان سیاسی بود علاقه زیادی به شعر داشت.
در حوزه شعر فوقالعاده بود و شاعران معاصر افغانستان را کاملاً میشناخت.
من بخشهایی از مثنوی (پیاده آمده بودم)، (محمدکاظم کاظمی) را خواندم و او اصرار داشت که من حتماً این شعر را برای او پیدا کنم و آن زمان من از طریق تلفون ماهوارهای به چند جا زنگ زدم و نتوانستم کاظم کاظمی را پیدا کنم.
آنچه تاکنون از احمد شاه مسعود دیدهایم بیشتر سیمای یک فرمانده نظامی و جنگی بوده، به هر حال مسعود یک فرمانده مسلمان جهادی بود که علیه شوروی و طالبان جنگهای فروانی کرد. او از نظر اعتقادی چگونه مردی بود و در کل بگوید او را چگونه مسلمانی یافتید؟
جعفریان: آنچه که بیش از همه، من در شخصیت احمد شاه مسعود دیدم، دیانت وی بود و این مرد به معنی دقیق کلمه یک مسلمان و سیاستمدار زاهد بود.
او صبح پیش از همه محافظان و اطرافیانش برای نماز صبح پیش از اذان بلند میشد و در یک چادر دیگر نمازهای مستحبی میخواند و اذان را که میگفتند با یک کلید به تیرک چادر میزد و با صدای بلند فریاد میکشید: (نماز، نماز) و همه محافظان را برای نماز صبح بیدار میکرد و پس از اینکه نماز تمام میشد و بقیه میخوابیدند وی همچنان بیدار بود.
این فرمانده مسلمان رحلی داشت که با آن بر فراز تپهای مینشست و قرآن میخواند.
در افغانستان، سالها جنگهای داخلی جریان داشت و بسیاری از رهبران و فرماندهان نظامی از جمله احمد شاه مسعود هم در این جنگهای داخلی مشارکت داشتند، در مدتی که شما از نزدیک با او همراه بودید در این خصوص هم با او صحبت کردید؟
جعفریان: بله، در افغانستان جنگهایی در گرفت که در بخشی از آنها مسعود هم شرکت داشت و این به آن معنی نیست که ما بتوانیم شخصیتی را در افغانستان محکوم یا تأیید کنیم.
همه رهبران شناخته شده افغان درگیر این جنگها بودند و مورخان باید تاریخ را بنویسند.
من شخصاً از مسعود در این رابطه سؤال پرسیدم و به وی گفتم، خیلیها تو را آغاز کننده برخی جنگها میدانند در جواب مادر یکی از کشتههای این جنگها چه میگویی؟ و مسعود با لحن زیبای دری گفت: (این که عدهای چه فکر میکنند و چه میگویند این را به قیامت میگذاریم و من قسم میخورم - و قسم جلاله خورد- که من جنگ نکردم مگر برای اعتلای (کلمه ا...) و برای وطنم.
من معتقدم ما باید نسبت به بزرگان خود و آنهایی که ثابت کردند متفاوت بودند کمی نرمش و از خودگذشتگی نشان دهیم تا بتوانیم چهره حقیقی آنان را برای نسل آینده ترسیم کنیم.
من معتقدم که شخصیت احمد شاه مسعود حقش بیش از اینها بود و این شخصیت شگرف در دود و باروت و وضعیتی که در جنگهای داخلی در افغانستان به وجود آمد متأسفانه کمی مخدوش شد.
انشاا... که این پیرایهها زدوده شود و این فرد مثل بزرگان دیگری که در افغانستان بودند و باید جدای از این کشمکشهای سیاسی آنها را بنگریم، مثل شهید (عبدالعلی مزاری) و شهید (سیدمصطفی کاظمی)، باید به اینها پرداخت و آن را در جامعه ایرانی و افغانی و حتی در دنیا به عنوان اسطوره که لیاقت هم دارند معرفی کرد.
میدانید که فرانسویها به مسعود علاقه زیادی دارند و حتی دولت فرانسه در سال 2003 یک قطعه تمبر با چهره احمد شاه مسعود به قیمت نیم یورو منتشر کرد، که این اولین چهره یک غیر اروپایی بر روی تمبرهای اروپا بود. فکر میکنید علت این همه علاقه در چه چیز است؟
جعفریان: در مورد فرانسویها باید گفت که آنها بیش از 2 دهه دنبال احمد شاه مسعود بودند، از زمانی که در جوانی فوتبال بازی میکند و کارهای دیگر وی تا زمان شهادتش و تا زمانی که مسعود به فرانسه رفت و آن استقبال تاریخی از او شد.
مستند (شیر افغان) را که (دوپا نفیلی) فرانسوی ساخت، من فکر میکنم علت علاقه فرانسویها به مسعود شده بود، به هر حال شخصیتی مثل آن فلمساز بیش از 2 دهه خود را فدا کرد تا شخصیتی مثل احمد شاه مسعود را به جامعه خود بشناساند.
شما هم مستند (حماسه ناتمام) را در مورد احمد شاه مسعود ساختید، که در تلویزیون ایران و افغانستان تاکنون بارها پخش شده، در این اثر خیلی هم به او نزدیک شده بودید که حتی ما در مستند (شیر افغان) هم این همه نزدیکی به مسعود را ندیدهایم، کمی در مورد این مستند بگوید؟
جعفریان: در بهار و تابستان سال 1380 من مشغول کار روی این مستند شدم و بیش از یکماه شبانه روز با کمره خود در کنار مسعود بودم و او به من اجازه داده بود که از تمام فعالیتهای جنگ و فعالیتهای روزمره او و حتی کارها و فعالیتهای شخصی وی تصویربرداری کنم و فقط به من گفت: وقتی با خانوادهام تماس میگیرم کمره ات را خاموش کن و از محل دور شو. (خانواده مسعود آن زمان در تاجیکستان زندگی میکردند.)
این مسئله پیش از آن برای هیچ مستندسازی که درباره مسعود فلم ساخته بود اتفاق نیفتاده بود، حتی آن فلم ساز فرانسوی هم متعجب شده بود که من چگونه این همه به مسعود نزدیک شدم.
من ابتدا قرار نبود با این همه نگاه مثبت در مورد مسعود این فلم را بسازم ولی این گونه از کار درآمد و مسعودی که من دیدم این طوری بود و روی مخاطب خودش واقعاً تأثیر میگذاشت چنان که بر روی من گذاشت.
امیدوارم که هم افغانها قدر بزرگان خود را بدانند و هم جامعه ایرانی به مسعود به عنوان یک چهره بزرگ خانواده فارسیزبانان بنگرند.
شناخت جامعه ایرانی از احمد شاه مسعود چه مقدار است؟
جعفریان: در ایران هم در جامعه ما مسعود چهرهای شناخته شده است.
آن (پکل) معروف افغانی را همه ایرانیان با نام (کلاه احمد شاه مسعود) میشناسند و بسیاری از ایرانیان آن را آن خریداری کرده و استفاده میکنند و نیز در برخی تیشرتهای چاپی در ایران تصویر احمد شاه مسعود به چشم میخورد و این نشان میداد که کمی ذهنیت تصحیح شده بود، اما کافی نبود.
من فکر میکنم که ما نسبت به او به عنوان یک اسطوره کمکاری کردیم و ما باید در گام نخست تمبری از وی منتشر میکردیم و در سالگرد شهادتش، بزرگترین یادوارهها را برای او برگزار میکردیم و به نظر من شخصیتی مثل مسعود و شهید مزاری، تنها متعلق به این کشور نیستند، آنان را باید از عادات و رفتار سیاسیشان جدا کرد، آنان شخصیتهایی فراتر از قومیت ملی خود هستند.
البته همین مقدار هم که مسعود در ایران شناخته شد، بیشتر فعالیتهای فردی برخی از بچههایی بود که به وی علاقه داشتیم و شخصیتش را از نزدیک درک کرده و با او مصاحبه کردیم و باعث شدیم رسانهها کمی به وی بپردازند و نسل جوان ایرانی با او آشنا شود اما نسل فعلی مملکت نسبت به شخصیت وی و نسبت به اینکه که بود و در نبردهایش با شوروی چه کرد، بسیار تشنه هستند.
اکنون کارگردانان بزرگی حاضرند برای این مرد کار کنند که یکی از این شخصیتها (بهروز افخمی) است که با ایشان سفری به افغانستان و پنجشیر داشتیم و بر سر مزار احمد شاه مسعود نیز رفتیم.
احمد شاه مسعود برای جامعه فرهنگی ما به عنوان یک فارسیزبان این ارزش را دارد که هم به لحاظ فرهنگی و هم به لحاظ نزدیکی بیشتر 2 ملت به شخصیتش بیشتر پرداخته شود و بهتر است برای ادای دین به او هم که شده پیش از دیگران در این زمینه اقدام شود.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/661