اکنون که وضعیت امنیتی در افغانستان آشفته است و هر روز نیروهای امنیتی شاهد نبردی شدید با مخالفان مسلح هستند و همواره تلفات سنگینی را متحمل میشوند [رهبران حکومت] نباید مخالفان و آنانی که تا دیروز در مقابل ایشان میرزمیدند را از زندانها رها سازند. آیا حکومت اشرف غنی میتواند تضمین کند که افراد رها شده از زندانهای افغانستان که خود را اعضای حزب اسلامی میدانند فردا دوباره تفنگ [به دست] نگیرند و علیه نیروهای امیتی نرزمند؟
اخیراً دولت افغانستان ۵۵ زندانی حزب اسلامی افغانستان را به این دلیل که رهبر این حزب به روند صلح پیوسته است آزاد ساخت. اگر [این اقدام] از یک طرف تعهد دولت را در قبال موافقتنامه صلح با حزب اسلامی نشان میدهد و سبب اطمینان خاطر حامیان حزب اسلامی از عمل شدن این موافقتنامه میشود، از طرف دیگر رهاسازی این زندانیان که بدون شک در ریختن خون دها شهروند بیگناه دست دارند مردم را نگران میساز و این کار حکومت به نحوی نادیده گرفتن و بیتوجهی نسبت به مردم و قربانیانی است که زندگی و داشتههای خود را در پی دهشت آفرینیهای اعضای حزب اسلامی از دست دادهاند.
هرچند پیوستن حکمتیار به روند صلح گامی نیک است و شاید بتواند تا حدی در تأمین ثبات در افغانستان کمک کند، اما نباید بخاطر این امید، آینده این مردم را دوباره با رهاسازی آنانی که همواره دهشت آفریدند و تنها کارشان دهشت آفرینی است با خطر مواجه کرد و مجالی بیشتر از این به آنها داده شود، که بدون شک سبب ویرانگری بیشتر و دهشت آفرینی بیشتر خواهند شد. حزب اسلامی به دلایل متعددی دیگر قدرت قبلی خود را ندارد و یکی از دلایل پیوستن این حزب به حکومت نیز بیچارگی و درماندگی این حزب به خصوص رهبر این حزب حکمتیار است.
حکمتیار امروز درک کرده است که نیروهای امنیتی افغانستان توان مبارزه با گروهکهایی مانند حزب اسلامی و طالبان را دارند و از این به بعد مجال این را نخواهند داد تا حزب اسلامی یا طالبان از راه جنگ و دهشت آفرینی بر این کشور حکم برانند. از این رو حکمتیار با هوشیاری تمام هم بخشی از حامیان حزب خود را مسلح ساخت و هم افراد و شخصیتهای کلیدی حزب اسلامی را که در چند سال اخیر عامل بسیاری از کشتارها و هراس افگنیها بودند از زندانهای افغانستان رها کرد.
اکنون که وضعیت امنیتی در افغانستان آشفته است و هر روز نیروهای امنیتی شاهد نبردی شدید با مخالفان مسلح هستند و همواره تلفات سنگینی را متحمل میشوند [رهبران حکومت] نباید مخالفان و آنانی که تا دیروز در مقابل ایشان میرزمیدند را از زندانها رها سازند. آیا حکومت اشرف غنی میتواند تضمین کند که افراد رها شده از زندانهای افغانستان که خود را اعضای حزب اسلامی میدانند فردا دوباره تفنگ [به دست] نگیرند و علیه نیروهای امیتی نرزمند؟ آیا اشرف غنی و سایر سران حکومت میتوانند ثابت کنند که این افراد واقعاً اعضای حزب اسلامی هستند و وابسته به گروهای طالبان یا دیگر گروههای تروریستی نیستند؟ بدون شک حکومت هیچکدام را تضمین کرده نمیتواند و اینجاست که ادامه این وضعیت مردم را نسبت به آینده با ثبات ناامید میکند و همچنان تأمین عدالت اجتماعی را برای شهروندان به رؤیا تبدیل میکند.
مردم افغانستان در زمان حکومت حامد کرزی [نیز] شاهد رهایی بسیار از افراد طالبان بودند، دیری نگذشت که افراد آزاد شده عامل حملههای مرگباری شدند که جان بسیار از هم وطنان ما را گرفت. هرچند کرزی بخوبی میدانست که این جماعت دست از جنگ و انتحار و هراس افگنی برنخواهند داشت اما بدون اینکه به آینده این مردم و این خاک فکر کند و بدون اینکه هیچ جزایی را برایشان در نظر بگیرد آنها را رها ساخت و خیانت بزرگی را در حق مردم افغانستان مرتکب شد. تا اکنون [نیز] مردم افغانستان پاسخ ندانم کاریها و گذشتهای بیجای کرزی را با قربانی کردن زن و فرزند خود میدهند.
قانون برای همه یکسان است و باید یکسان تطبیق شود، کسانی که در زندانها بسر میبرند بیگناه نیستند و اگر بینگاه باشند هرگز زندانی نمیشدند، وقتی [آنها] حمله انتحاری و دهشت افگنی را بر مردم ما روا داشتهاند باید جزای اعمال خود را ببینند و بدون اینکه به سزای اعمال خود رسانده شوند نباید به هیچ دلیلی از زندان رها گردند. همانطوری که قبلاً تذکر دادم، رهایی این زندانیان که به هیچ وجه به ارزشهایی که در چند سال اخیر مردم افغانستان به آنها دست یافتهاند باور ندارند و همواره با این ارزشها در ستیزند، نه تنها سبب تأمین ثبات نمیشود بلکه خطر جدی برای آینده حکومت خواهند بود. همین اکنون ما شاهد توزیع سلاح به اعضای حزب اسلامی در بعضی از ولایتها و مرکز هستیم که ادامه این وضعیت یک جنگ داخلی دیگر را بر مردم افغانستان تحمیل خواهد کرد.
صحبتهای گلبدین حکمتیار در نخستین روزهای حضورش در بین مردم بگونه آشکار بیانگر این است که وی هدفهای نیک و سازندهای برای افغانستان ندارد، بطور مثال میتوان از تأکید وی بر شکل دهی یک نظام متمرکز قومی که این دیدگاه وی شبیه سایر فاشیستان است که همواره خود را بر تمام اقوام و مردم افغانسان برتری دادهاند و حکومت و قدرت را منحصر بخود میدانند و مورد دیگری که حکمتیار به آن پرداخت که بدون شک هدف شوم و تباه کنندهای پشت آن هم نهفته است، دفاعیهٔ وی نسبت به اقلیتهای سنی در جمهوری اسلامی ایران بود که [با این دفاعیه] به نحوی میخواهد احساسات مردم را برانگیزد و با استفاده از احساسات پاک این مردم، جنگ مذهبی را راه اندازی کند. او بخوبی میداند که احساسات مردم پشتون را از کدام طریق برانگیزد و خود را سوار بر این احساسات نماید. اما شاید حکمتیار از این بیخبر باشد که مردم افغانستان در این مدت که او مغاره نشین بوده است تا حدی توانستهاند آگاه شوند بزودی دیگر فریب این گونه مهرههای سوخته و پوسیده را نخورند. برمردم ماست تا با هوشیاری تمام بر دهن نفاق افگن مشت محکم خود را بکوبند و نگذارند دوباره با سرنوشت شان بازی شود.
سید حسین موسوی
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6457
تگ ها: