امشب فرزندی دیده به جهان میگشاید که زمین و آسمان به یمن وجودش چراغانی میشود و ولولهای عاشقانه در افلاک و کهکشانها میافتد.
امشب عشق سر میزند، در مأذنه عرفان، در خانه ولایت و گلی میشکفد در بوستان علوی.
امشب بلبلان، نغمه خوان ترنم عشق میشوند و فطرس ملک به پایکوبی بزم آسمانیها در سرور ظهور خون خدا میپردازد.
امشب سقف بلند آسمان میشکافد و نوری از خانه علی به سدرة المنتهی میتابد و آسمانها و زمین را روشنی میبخشد.
امشب فرشتگان هلهله کنان، کف زنان و پای کوبان به پابوسی مظهر عشق میآیند و بر گرد کعبه رخش به طواف بر میخیزند.
امشب فرزندی دیده به جهان میگشاید که زمین و آسمان به یمن وجودش چراغانی میشود و ولولهای عاشقانه در افلاک و کهکشانها میافتد.
امشب عطر دل انگیز سیب بهشتی، قرار از دلهای بیقرار میستاند و حلول ماه زهرا(س) انجم و قمر را شرمگین رخ نورانی عشق میسازد.
امشب نسیم بهشتی در دنیا میپیچد و ملائک بهشتی سجده کنان، بر درگاه دوست به تهنیت میآیند و شادباش حلول ماه علوی را در گوش زمینیان فریاد میزنند.
امشب سجاده عشق با نام(حسین) گشوده شده و باران مهر الهی بر اهل زمین باریدن میگیرد تا دریای مهرو عطوفت، کویر خشک دنیازدگی را طراوتی دوباره بخشد.
امشب خانه عشق علی(ع) و فاطمه(س) بهاری شده است و ملائکه سر بر آستان این مأمن الهی کشیده و تبریک گویان، بزم محبت را به نظاره مینشینند.
امشب عشق سر زده است و قنداقهای بهشتی بر دستان علی(ع) دل از عالمیان میبرد.
(حسین) این یگانه معشوق هستی، گیتی را مزین به قدوم بهشتی اش ساخته و ستارگان به پییشوازش سر خم میکنند و ماه از نور وجودش، روشنی میگیرد.
امشب فصل شکفتن گل خوشبوی ولایت است و بلبلان در این بزم عشق نغمه مستی سر میدهند و چکاوکان سرود شیدایی زمزمه میکنند.
نفس عشق در گرماگرم طلوع خورشید محبت، جانی دوباره مییابد و زمین، فسردگی را به باد فراموشی میسپارد و نغمه طراوت سر میدهد، هیاهوی عشق در رگهای زمان میجوشد و ثانیههای دلدادگی در انتظار آمدنت در پوست خود نمی گنجند.
زمین بر آسمان مفاخره میبرد و آسمان بر زمین تهنیت میگوید و فانوس عشق حسین(ع) بر منارههای شیدایی آویخته میشود و رنگین کمان لباس خوش رنگ عشق بر تن میکند و به پیشگاه امیر عاشقان به طواف میآید و تلألؤ وجودش را از نور وجود او به عاریت میگیرد.
مدینه امشب غرق نور و سرور است؛ امشب افلاک، پرشورترین نغمههای عشق را به پیشگاه (خون خدا) به ودیعت میآورد.
امشب (حسین) این یگانه هستی رخ نمود و افق تیرگی را از پیشانی فسرده زمین کنار زد و تمام کائنات به یمن طلوعش به پا میخیزد.
(حسین) با کوله باری از عشق و محبت میآید تا در راه ماندگان طریق عشق را دستگیری نماید و تمام پنجرههای دنیا را به روی بهار عشق و عطوفت بگشاید.
صدای اذان عشق پیامبر(ص) در گوش زمان میپیچد و قنداقهای از نور بر دستان رسول (ص) دل از کائنات میبرد و نقش عشق بر پیشانی تاریخ مینوازد.
خیل بشر هم پای ملائک، هلهله کنان به بزم عشق و سرور مینشینند و دمیدن سپیده دم عشق را نظاره میکنند.
(حسین) معنای عشق میشود و طریق نجات انسان؛ ترجمان بهار میگردد و خورشید گرمابخش مهر و عاطفه.
آری! بهار سر زده است تا جانهای به خزان نشسته را بر انگیزد و جوانه عشق را در وجود انسانیت به بار معرفت بنشاند.
وجود تمام عاشقان، مدینهای شده است که انتظار قدوم منجی خود را میکشد و پای کوبان به پیشواز عشق میرود.
نام (حسین) تا همیشه دوران بر تارک عشق میدرخشد و دل میرباید از آسمانها و زمین.
و اینک این دل خفته در غبار دنیازدگی، فریاد بر میآورد و ندای عشق سر میدهد و (حسین) این گلواژه عشق و دلدادگی است.
ای دل، تو نیز امشب همپای کائنات، دل به دریای عشق بسپار و نبض عشق را در سینه افلاک حس کن و وجودت را به نور حسینی منور بساز تا در زمره طالبان عشق الهی درآیی.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6369