نویسنده: احمد كاظمزاده
موشكی امریكا به پایگاه هوایی الشعیرات سوریه كه از آن برای پوشش هوایی علیه گروههای مسلح و تكفیری استفاده میشد با توجه به اینكه اولین نوع از این اقدام محسوب میشود از ابعاد مختلف قابل بررسی و تحلیل است.
یكی از این ابعاد كه تجاهل یا آلزایمر مقامات و رسانههای غربی را نیز آشكار میكند این است كه سوریه اساساً فاقد تسلیحات شیمیایی است كه از آن برای توجیه حملات موشكی استفاده میشود و سوریه درابتدای بحران برای اینكه بهانه دولت اوباما را برای حمله نظامی به سوریه از دستش بگیرد بنا به درخواست روسیه همه تسلیحات شیمیایی خود را در اختیار هیئت نظارت سازمان ملل قرار داد و این تسلیحات توسط امریكا از سوریه خارج و روی عرشه ناو در دریا نابود شد و سازمان ملل نیز در مهر/میزان 1393 طی گزارشی نابودی این تسلیحات را تأیید كرد و باراك اوباما نیز در ثور/اردیبهشت ماه 1394 در اظهاراتی تصریح كرد كه نابودی تسلیحات شیمیایی سوریه و همكاری دولت این كشور مانع از این شد كه دولت وی به اقدام نظامی علیه سوریه متوسل شود.
بر این اساس میتوان گفت كه هم مقامات دولت ترامپ و هم مقامات سایر كشورهایی كه از حملات موشكی امریكا به سوریه حمایت كردهاند به خوبی میدانند كه دولت سوریه در آنچه كه حمله شیمیایی به خان شیخون واقع در حومه ادلب (كه بعد از حلب به مركز استقرار مخالفان مسلح و همپیمانان تكفیری آنها تبدیل شده است) نقشی نداشته و آنچه كه ساخته و پرداخته شده بخشی از پروژهای است كه از سوی ائتلاف برانداز طراحی و اجرا شده است.
این ائتلاف از زمان تشكیل با افت و خیزهایی همراه بود، به گونهای كه در ماههای اخیربه مرحله نابودی رسیده بود و حتی كار به جایی رسید كه تركیه نیز برای مدتی راه خود را از آن جدا كرد و در اقدامی پیشدستانه به روسیه به عنوان یكی از همپیمانان بینالمللی سوریه نزدیك شد. در واقع ائتلاف برانداز با تلاشهای مشترك راستگرایان صهیونیستی و بازهای سعودی جان تازهای گرفت و ساخت جدید قدرت در امریكا نیز (كه در آن نقش راستگرایان صهیونیستی و بازهای سعودی بارز به نظر میرسد) به این روند كمك كرد.
هر چند در ابتدا ترامپ در راستای شعارهای انتخاباتی خود كه عمدتا با هدف زیر سؤال بردن عملكرد دولت اوباما صورت میگرفت وعده مبارزه جدی با داعش را سر میداد كه تصور نزدیكی امریكا به روسیه و سوریه را ایجاد میكرد اما به مرور دولت ترامپ از مواضع اعلامی خود فاصله گرفت و كار را به جایی رساند كه ترامپ در بحبوحه پایان برنامه یكصد روزه خود دستور حملات موشكی را به دلایل واهی و اثبات نشده به سوریه صادر كرد كه این ضمن اینكه استفاده ابزاری ترامپ را از جنگ سوریه برای فرافكنی مشكلات و چالشهای داخلی امریكا نشان میدهد به نوعی تكرار حوادث جرج بوش پسر را در اذهان تداعی میسازد كه امریكا را بر اساس اطلاعات دستكاری شده درباره سلاحهای كشتار جمعی مورد ادعای امریكا به جنگ عراق و اشغال این كشور سوق داد. در آن مقطع مشخص شد كه اطلاعات مربوط به تسلیحات كشتار جمعی عراق به وسیله عوامل نفوذی در نهادهای اطلاعاتی و نظامی امریكا دستكاری شده بود كه در آن رد پای صهیونیستها آشكار بود و همین عوامل بار دیگر در پی قدرتگیری ترامپ به این دستگاهها نفوذ كردهاند و بر این اساس به روشنی میتوان نقش عوامل نفوذی صهیونیستی را در فریب دولت ترامپ در خصوص حملات شیمیایی منتسب به سوریه در خان شیخون مشاهده كرد كه به عامل توجیهی حملات موشكی امریكا تبدیل شده است.
آنچه در این میان مشخص است اینكه همچنانكه دستكاری اطلاعات تسلیحات كشتار جمعی عراق دولت بوش را در باتلاق عراق گرفتار كرد كه به قول ترامپ خروج از آن برای امریكا 5 تریلیون دالر هزینه برداشت، اكنون نیز میتوان گفت راستگرایان صهیونیستی با كمك بازهای سعودی دقیقاً همان آش را برای دولت ترامپ میپزند و میخواهند آن را به عامل و ابزار سیاستهای خود تبدیل كنند اما این امر به هیچ وجه از مسئولیتهای دولت ترامپ در تجاوز نظامی به سوریه نمیكاهد و در نهایت این دولت ترامپ و امریكاست كه درباره عواقب خطیر این اقدامات مسئول است.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/5984