شاعران کلاسیک ترکمن در خصوص فرا رسیدن نوروز و درخشش طبیعت با رنگ سبز و همچنین جان گرفتن هر جانداری در این عید، ابیات و اشعاری زیبا را با استادی تمام سرودهاند.
به گزارش خبرگزاری انصار به نقل از فارس، علاقه مردم ترکمن به عید نوروز و شگفتیهایی که در این فصل پدیدار میگردد، همیشه مورد توجه شاعران ترکمن بوده است.
مختومقلی شاعر بزرگ ترکمن در شعری زیر با عنوان (جهان پیدا) میگوید:
وقتی نوروز فرا میرسد، جهان رنگین پدیدار میشود
ابرها غرش نموده و در کوهها مه پدیدار میشود
بی جانان جان گرفته، حیات پدیدار میشود
پوشیده جامه به تن، سبزه و روان پدیدار میشود
در روی زمین چیزهای نهان پدیدار میشود
زبان در دهان گنجشکها پدیدار میشود
سرودی صدا کند، تمام جهان آباد است
مغروری، حاکم مشو، جهان خراب میشود
کسانی که در راه عشق (به خدا) هستند، بانید برای همیشه زندهاند
اگر در دل هر کسی عشق به خداوند نباشد در روز قیامت عذاب میکشد.
تا سپری شدن بهار، روز بروز سبزهزارها زیاد میشوند
خشم قیامت است، دنیا جایگاه تلاش است
روزگار همدم انسان است، در دنیای درون جان پدیدار است
روزگار همدم انسان است، در دنیای درون جان پدیدار است
همچنین "شیدایی" شاعر دیگر ترکمنستان در شعری تحت عنوان (باغ و بوستان است امروز) میگوید:
نوروز فرا رسید، جمله جهان گلستان است امروز
گلها شکوفا شد و عندلیب نغمه سرایان است امروز
بنمای ذوق و شادی، روز شادی است امروز
تمام انسانها در سبزهزار سیر میکنند امروز
لالهها شکفتند، صحرا باغ و بستان است امروز
نوروز آمد با ناز و کرشمه، طبیعت به گلزار مبدل شد
رنگ سفید و قرمز و انواع رنگهای زرنگار طبیعت را پوشانید
از رحمت خداوندی طبیعت سبزه و لالهزار شد
در روز بیمنتها، کی مست هست و کی بیاختیار
عیب نپندارند دوستان (همدمان) که عاشقان مستانند امروز
سپری شد نوروز، گل و رخسار گل
لذت و لعل و لب و سخنان شیرین گفتار گل
گر نقاب از چهره بگشاید، صورت یار زیبا و قامت او همانند سرو است
خونخواران روز صد هزار جنایت میکنند
در راه عشق و عاشق (عشق به خداوند) مردن آرزویی است امروز
"غایبی" شاعر دیگر ترکمن نیز تحت عنوان (دوباره مرغزار شد) میگوید:
چونکه نوروز فرا رسید جهان دوباره گلزار شد
غنچههای گل شکفت و دوباره مرغزار شد
سبزههای رنگ و با رنگ روییده از زمین، بخوردند هر که بود آن وقت
جهان خوش مزین دوباره لالهزار شد
با تماشای دوباره گل بلبلان نغمه سر دادند
نوشیدند از جام گل دوباره مست و خمار شد
گنجشکان نغمه سر داده و لایزال را حمد و ستایش کردند
هر که از برای خود شاد است، چه کسی دوباره بیقرار است.
(ملانپس) شاعر دیگر ترکمن نیز در شعری تحت عنوان (امروز) میگوید:
شاه و پری به سیر و سیاحت رفتند، چمن ریحان است امروز
طوطیها نغمه و آواز سر دادند و بلبلان زبان درآوردند امروز
تفاوتی نیست بین شاه و گدا، برای همه یکسان است امروز
بردهها را بند بگشودند، همه جا در امان است امروز
در آسمان ماه مبارک نمایان شد، که ماه تابان است امروز
بعضیها بدون نقابند، بعضیها خرقهپوش
گفت نظر افکند هو الحق، که باشد درویش او
در آسمان بی انتها آن پرنده قمری پرواز کرد و نشست
تا وقتی که بازار هست، بسی به یاد نمیافتد زمستان و بهار
عاشق گر به معشوق رسد، آرزویی نماند امروز
اشعاری همانند اینها که به نظم سروده شده در آثار کلاسیک ترکمن بس فراوان است. شعرهای کلاسیک شاعران ترکمن در خصوص نوروز که از اول استقلال شروع شده در آثار شاعران معاصر این کشور همچنان نیز ادامه دارد.
حاصل سخن آنکه، عید نوروز پس از استقلال ترکمنستان از درخشش ویژهای برخوردار شد، عید نوروز در زمان حاضر به جشن دوستی، برادری و همبستگی تبدیلشده است. این مطلب را با ذکر شعری که در اولین نوروز پس از استقلال به وسیله خانم "آق گل توقتامرادوا" به آواز برگردانده شده و ساز آن را نیز موسیقیدان معروف (خداینظر آرمان گلدیاف) نوشته است، به پایان میبریم:
بنوازید شادیان
باشید شادمان
عید و جشن است
که دلهای مردم را زنده میدارد
دلها باز شود
گرهها باز شود
کسی که قهر کرده
آشتی کند امروز
انتهای پیام
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/5734
تگ ها: