یکی از نقشههای شوم برای مهار قدرت زیاد حزب جمعیت، تلاش در راه دامن زدن به اختلافات درون حزبی میباشد که اینک نیز به شدت آن افزوده شده است. اکنون باید به انتظار نشست که آیا دسیسه مخالفان حزب جمعیت پیروز میشود و آنان به اهداف خود میرسند؟ و یا اینکه، اعضا به خصوص اشخاص شناخته شدهای حزب جمعیت با هوشیاری و از خودگذری، دسیسه مخالفان شان را خنثی میکنند؟!
این روزها بزرگترین، فراگیرترین، موفقترین و محبوبترین حزب تاریخ افغانستان حال و روز خوشی ندارد.
بعد از تشکیل دولت وحدت ملی و تقسیم حکومت بین اشرف غنی و عبداله عبداله، به عنوان کاندید حزب جمعیت و احزاب متحدش، با وجود گذشت بیش از دوسال از عمر حکومت ائتلافی اختلافات سیاسی بین دو نیمه قدرت دولت همچنان ادامه داشت. این تنشها از سالگرد دوسالگی حکومت وحدت ملی به اوج خود رسید. به نظر میرسد که اختلافهای اصلی بر پنج موضوع است: استخدامهای دولتی، تقسیم قدرت، اصلاح نظام انتخاباتی، برگزاری لویه جرگه تغییر قانون اساسی و توزیع شناسنامههای الکترونیک. البته موج جدید اختلافها با انتصاب یوسف نورستانی رئیس پیشین کمیسیون انتخابات از جانب اشرف غنی به سفارت اسپانیا و مخالفت صلاحالدین ربانی وزیر خارجه و از حامیان عبداله آغاز شد. تیم عبداله به هیچ وجه قبول ندارد که نورستانی سفیر شود. نورستانی مسئول تقلب گسترده و سازماندهی شده در انتخابات ۱۳۹۳ در جامعه شناخته میشود. در ادامه این کشمکشها در ماه سنبله با انتقاد داکتر عبداله از عملی نشدن توافقنامه و متهم نمودن داکتر اشرف غنی به بیحوصلگی، اختلافات دو طرف به اوج خود رسید؛ اما پس از آن جلساتی بین اشرف غنی و عبداله برگزار شد. هم حزبیهای داکتر عبداله معتقدند که رئیس اجرائیه نتوانسته است در مذاکرات موفق باشد و سهم حزب جمعیت و متحدانش را از جانب مقابل بدست بیاورد. این عده عبداله عبداله را به ضعف در مقابل اشرف غنی متهم میکنند. البته مثالهای را نیز در ناکام بودن عبداله عبداله میآورند: عدم تقسیم متوازن قدرت، مثلا انتصاب نادر نادری به جای احمد مشاهد، از اعضای حزب جمعیت اسلامی به ریاست کمیسیون اصلاحات اداری، عدم برگزاری لویه جرگه و عدم توزیع شناسنامههای الکترونیکی و...
به همین دلایل بود که حزب جمعیت تصمیم گرفت تا باب مذاکرات و مطالبه حقوق حزب جمعیت و متحدینش را به استاد عطامحمد نور واگذار نماید؛ لذا مذاکراتی بین رئیس جمهور و سرپرست ولایت بلخ برگزار شد. جدای از نتایج مذاکرات که تا کنون کاملا پوشیده است، وزنهای عطامحمد نور در نزد رئیس جمهور سنگینتر از عبداله عبداله به نظر میرسد. سفر اشرف غنی به ولایت تحت حاکمیت عطامحمدنور و برخوردها و سخنان بیان شده رئیس جمهور در ولایت بلخ حکایت از این موضوع دارد. اما اکنون در داخل حزب جمعیت سروصداهای بر علیه تحرکات اخیر استاد عطامحمدنور به گوش میرسد، میتوان گفت سروصداها حتی به نشستهای شبانه تبدیل شده و عدهای رسما علیه رئیس اجرایی حزب جمعیت موضع میگیرند.
این روزها با دسیسههای عدهای از اشخاص کج اندیش، میرود تا در درون حزب بزرگ جمعیت اسلامی که نه متعلق به تاجیکان و یا یک مذهب و قوم، بلکه با رفتار و کرداری که استاد شهید ربانی و شهید احمدشاه مسعود، قهرمان ملی کشور از خود برجا گذاشته بودند، حزب جمعیت متعلق به اهل سنت و شیعه و تمام اقوام افغانستان است؛ اختلافات و تفرقه ایجاد کنند.
البته متأسفانه بعد از شهادت استاد، عدهای خودشان را وارث جمعیت و اختیاردار عام و تام حزب میدانند. اینان تصور میکنند که حزب جمعیت به مثابه یک مِلک و یا شیئی است که بخشی از سهام آن به این عده به میراث رسیده باشد! در حالی که یک حزب سیاسی ریشه دار و بزرگی مثل جمعیت را نه میتوان متعلق به شخص و یا اشخاصی خاصی دانست و نه هم مربوط به یک یا دو ولایت خاص. حزب جمعیت نه از یک خانواده است و نه هم مربوط به ولایت خاصی میشود که عدهای بنشینند و پیرامون آیندۀ حزب جمعیت، جلسه دایر کنند!
حزب جمعیت دارای اساسنامه، تشکیلات و قوانینی است که با اجرای آن هرگونه بن بست حل میشود، البته بماند که متأسفانه با سهل انگاری هنوز کنگره حزب را برای برگزیدن ریاست حزب تشکیل نداده اند. اما اکنون وقت آن است که سروسامانی به این حزب بزرگ داده شود. بهتر این خواهد بود تا آن عدهای که از آدرس حزب، فقط به دنبال رسیدن به قدرت و لقمه نانی هستند، جای خودشان را به جوانانی بدهند که با انرژی و عقیدۀ پاک، جا پای شهدای این حزب گذاشته اند. جوانانی که در سرما و گرما از بزرگان شان اطاعت کردند و با وجود تحصیلات وتواناییهای زیاد، اما بیتوجهی کسانی که با پشتیبانی این جوانان به کرسیهای دولتی تکیه زدند، هنوز هم از طریق همین حزب به اسلام و کشور خدمت میکنند؛ جوانانی که از جیب شخصی شان مایه میگذارند و در سخت ترین شرایط و باوجود بدترین مشکلات به داد بزرگان حزب رسیده اند، اکنون باید به اینان میدان داده شود.
هم چنین اعضای حزب جمعیت باید بدانند که موفقیت آنان بستگی به اتحاد و برادری اعضای حزب دارد. این یک اصل است که باید همیشه در ذهنها باشد، هر اجتماع، حزب، گروه و یا تشکیلاتی برای ادامه حیات خودش اولین و ضروری ترین نیازشان حفظ وحدت اعضا به خصوص اشخاص تصمیم گیرندۀ آن جمع میباشد.
به هر حال، تفرقه و جدایی اعضای حزبی چون جمعیت اسلامی، زیانهای فراوانی برای مردم و کُل کشور دارد. مخالفان عزت و قدرت حزب جمعیت همواره در صدد ایجاد اختلاف و جدایی بین اعضای حزب بودهاند؛ و یکی از نقشههای شوم برای مهار قدرت زیاد حزب جمعیت، تلاش در راه دامن زدن به اختلافات درون حزبی میباشد که اینک نیز به شدت آن افزوده شده است. اکنون باید به انتظار نشست که آیا دسیسه مخالفان حزب جمعیت پیروز میشود و آنان به اهداف خود میرسند؟ و یا اینکه، اعضا به خصوص اشخاص شناخته شدهای حزب جمعیت با هوشیاری و از خودگذری، دسیسه مخالفان را خنثی میکنند؟!
نویسنده: جواد سروری
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/4957
تگ ها: