تفاهمنامه همکاریهای استراتیژیک بین افغانستان و ایران همزمان با آغاز کار رئیس جمهورجدید ایران حسن روحا نی در روز5 اگست که برابر است با ۱۴مرداداسد سال ۱۳۹۲هجری شمسی امضا گردید. این تفاهمنامه میتواند راه برون رفتی باشد از مشکلاتی که کشور پاکستان در برابر افغانستان قرار داده است. پاکستان از رو ابط هند و افغانستان درهراس است. واقعا چنین هراسی هم باید داشته باشد. زیرا هدف پاکستان ویران کردن سر زمین افغانستان و حفظ آن برای تمرینات نظامی پاکستان و تکیه گاه گریز از جنگی است که با هند ممکن است به وقوع بپیوندد. با ازدست دادن افغانستان، پاکستان درکمترین وقت ممکنه به تجزیه و ملحق شدن دوباره به سرزمین هندوستان مجبور میگردد. پاکستانیها در حین ترک انگلیس و به دسیسه آنها صف مبارزین آزادی را درهم شکسته ملیونها انسان بیچاره را با مشکلات دربدری و مهاجرت به دو طرف سرحد خود ساخته انگلیس پراکنده نموده اند. امروز دوصد ملیون مسلمان در پاکستان و بیش از دوصدو پنجا ملیون مسلمان در هند بشکل دوپارچه زندگی میکنند که در هردو طرف کارائی سیاسی شان به نصف و درپاکستان حتی به هیچ تبدیل شده است. همین عدم رشد سیاسی یا بهتر بگوئیم عقب کشاندن توده های مسلمان بسوی بنیاد گرائی توسط جهان غرب، پاکستان را به یک سرزمین بدنام جهان سوق داده است. در حالیکه اگر هر دو ملت درخاک هند یکجا میبودند با دموکراسیی که هند دنبال میکند تاحال چندین بار امکان روی کارآمدن مسلمانان در صحنه سیاسی هند امکان پذیر بود. به این لحاظ محمد علی جناح و یارانش هم به کشور بهارت یعنی نیم قاره هند و هم به مسلمانان جهان خیانت بس بزرگی نموده است. در این فتنه گریهای جناح و یارانش آنکه سود برده است تنها انگلیس، امریکا و دیگر کشور های غربی بود. دوستی چین با پاکستان نیز دوستی دپلوماسی جنگ است نه دوستی همسایگی. اختلافات هند و چین روی مسایل سرحدی، چین را مجبور ساخته است تا از پاکستان به حیث وسیله سرکوب برای هندوستان استفاده کند. هر زمانیکه مسایل سرحدی بین هند و چین حل گردد دیگر دوستی بین دو کشور چین و پاکستان نخواهید دید.
با این ترس پاکستان دامن عقب کشاندن افغانستان بسوی نا بودی را رها نمیکند. مسایل سرحدی و خط دیورند بهانه ای بیش نیست. هر افغانی که فکر میکند پذیرش خط دیورند مسایل بین افغانستان و پاکستان را حل میکند خیال مهال و جنون است. این تنها پاکستان نیست که چنین تصوراتی دارد. انگلیس در همان زمانیکه مارتیمردیورند را برا ی امضای معاهده به افغانستان فرستاد، میخواست خواب دیرینه خود را به واقعیت تبدیل کند که تا حدی کرد.
نویسنده: پولاد
زمانیکه پرتگال و اسپانیه جهان گشائی، قدرت و ثروت داشتند انگلستان هنوز گله ورمه گوسفندان را پیشه داشت. آرزوی یک انگلیسی آن بود که ضمن فرستادن پشم گوسفندان خود به هالند رفته و ازفضای روشن منوفکتوری آن لذت ببرد. اما کمی نگذشت که با یک فیصله تجاری فریبکارانه پرتگال را عقب زد وبازار تجارتی شرابش را که فرانسه عیاش بود از نزدش ربود و در کمترین فرصت دیگر بندر گاهای بحری را از پرتگال تصاحب نمود. امروز نیز همین بازی در بین کشورهای عربی و آسیای میانه روان است.
به این اساس است که ایران رانمیخواهند مجهز با سلاح زروی شود. حتی نام غنی سازی اورانیوم توسط ایران لرزه بر اندام شان میآورد. اگرریگی درکفش شان نیست پس چرا این حالت هستریک در مورد پاکستان و اسرائیل برایشان رخ نمیدهد که درمورد ایران چنین است؟!
از طرف دیگر به افغانستان اجازه نمیدهند تا به آبهای بحر راه داشته باشد. تمام تلاش شان این بوده تا مردم افغانستان تحت فرمانروائی پاکستانی ها و محتاج باشد. اما به نظر میرسد مه رئیس جمهور کرزی متوجه این سیاست های خارجیان شده است، به خصوص اینکه با عمل پسندیده قرارداد استراتیژیک را با هند امضا کرد. امضای تفاهمنامه همکاریهای استراتیژیک با ایران تکمیل کننده سیاست امضای قرار داد باهند بود. در غیر آن هند به مشکل میتوانست تعهدات خود را بر اساس قرارداد استراتیژیک با افغانستان را عملی نماید. زیرا یگانه راه کوتاهی که هند را به افغانستان میرساند همین بنادر بحری ایران است.
ازهمین سبب است که رسانه های غربی با تمام قوا در تخریب و منفی بافیهای ساده لوحانه میخواهند راه چنین پیش آمدی را سد کنند. اما مسؤولان باید منفعت کشور و مردم افغانستان را بر خواسته های غربیان ترجیح دهند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/466