سید محمدعلی شهیدی
در آن زمان ابرهای تاریک جهل و نادانی آسمان عربستان را فراگرفته بود، ملتی گمراه در میان آلودگیها و انحرافات غوطهور بودند. بردگی و اسارت، استعمار انسان و امتیازات غلط طبقاتی بشدت حاکم بود. برادرکشی و خونریزی، فتنه و آشوب، ترس و وحشت همه جا را فرا گرفته بود. جنگهای وحشیانه قبیلهای و خصومتهای جزئی و بیدلیل حکمفرما بود. پستی و لئامت، قساوت قلب و خرافات جزو اخلاق عمومی مردم گشته بود. زمینگرم و سوزان عربستان از خون بیچارگان و بیپناهان گلرنگ و آسمان از فریاد بردگان سیاهپوست به لرزه درآمده بود. فریاد بیوه زنان و آه یتیمان و ناله ستمدیدگان در دامن کوهها طنین انداز بود. زمین از قبول دختران بیگناه و معصومی که توسط پدران متعصب و سنگدل خود، زنده به گور میشدند، خجلت داشت.
همه سرزمین مکه در ننگ و پستی فرو رفته و خانه خدا به بتخانهای تبدیل گشته بود. هزاران برده در زیر شلاق و شکنجه اربابان ستمکار خود جان میسپردند و بالاخره زورگویی و ظلم و ستم و خونخواری همه دلها را پرکرده بود. در همین دوران تاریک و در همین لحظات خطرناک، پاکمردی دور از جنجالها و جنایات بشری، از فرط ناراحتی به گوشه غاری پناه برده، غاری که در عین تاریکی روشن بود. چشمه نوری در آن به عبادت یکتای بزرگ مشغول بود.
آری در آن زمان همان نیروی لایزالی که همیشه در چنین شرایطی به کمک بشریت آمده و دست مهر خود را بهسوی او دراز کرده، به یاری او آمد و از همان غار تاریک، خورشیدی طلوع کرد و نخستین پرتو آن به صورت نزول پیک وحی بر فراز کوه حرا بر محمد(ص) جلوه گرشد.
در همچو روزی، 27 رجب سال چهلم عام الفیل، پیامبر(ص) بر فراز كوه حرا در میان غار مخصوص آن جا، مشغول مناجات با خدا بود، ناگاه پیك وحی، جبرئیل امین بر آن حضرت نازل شد و این آیات آغاز سوره علق را همراه مژده رسالت، برای آن حضرت خواند: (بِسْمِ ا... الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * اِقْرَءْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الاِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ * اِقْرَأْ وَ رَبُّكَ الاَكْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الاِنْسانَ ما لَمْیعْلَمْ؛ بخوان به نام پروردگارت كه جهان را آفرید، همان كس كه انسان را از خون بستهای خلق كرد، بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كسی كه به وسیله قلم تعلیم داد، و به انسان آن چه را نمیدانست، آموخت.)
در آن روز بزرگ، روز آزادی انسانها، روز نجات بشریت، روز بتشکنی و روز خداپرستی، لحظات انتظار به پایان رسید و پیامبر با مأموریتی عظیم از کوه حرا پایین آمد. پیامبر آمد، تعلیمات آسمانی و حیاتبخش را با خود آورد و مسیر تاریخ بشریت را عوض کرد.
زمین گلگون از خون را، مملو از محبت کرد. بردگان را آزادی بخشید و به خونریزی خاتمه داد.
ارزش بالایی برای طبقه بانوان قائل گشت و آنها را از قربانی شدن در راه هوسهای کثیف و عقاید ناپاک مردان نجات داد.
قلبهای سنگین و خونخوار را تبدیل به کانون محبت و دوستی کرد.
با تعلیمات اسلام، زورگویان را وادار به تعظیم و تواضع در مقابل ضعفا کرد.
اختلافهای طبقاتی را از بین برد و با شعار قولوا لا اله الا ا... تفلحوا جامعهای خداپرست و توحیدی تربیت کرد.
این روز عظیم بر همه مسلمین جهان مبارک باد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3598