سرودۀ ذبیح حبیب خان، در وصف شهادت و مظلومیت فرخنده.
برای اولین بار از طریق خبرگزاری انصار به نشر میرسد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3520

خادمـ مسجد ۲ شمشیر میگوید نمازش را همـ درست حسابی نمیتواند بخوند بلد نیست!!!!!!!!

ن. سنگر ................. ترا آتش زدند خواهر! ذغالِ جسمِ پاک ات را، قلمـ کردند... نوشتند: با سیاهیی جهالت، نامِ سرخ ات را... ترا حٌلـاج قرنِ 21 ساختند، و مرگ ات: یک حماسه در دلِ تاریخ خواهد شد! نبود فرخنده دنیا ات، اگر چه نامِ تو فرخنده میگفتند... ولی عصیانِ تو، ایمان تو... فرخنده میماند!

انجیلـا پگاهی باز همـ جنایت، جنایت،... در امتداد جنایت این جا، چه سرزمینیست؟! .... در خـاک ذهـنِ مردمی نیرنگ کاشته اند در سینه هـا بجای دلی سنگ کاشته اند از خـواب چشمی وا بکُن اینجا خدا ببین! کز نــامِ تو به روی زمین ننـــگ کاشته اند... فرخنده مِشنومـ تو که فریاد میزنی از پوچیِ حضور بــــَــدان داد میزنی من میشنومـ که با نگه ی غمگنانه ات گپ از هجومـ و ســـــلطه ی بیداد میزنی انسانیت که مرده در این جا،تو، پس چرا ؟! فریادِ عاجـــــزانه ی امـــــــداد میزنی

راحله یار من با تمامـ احترامی که به خانواده ی ارجمند فرخنده دارمـ ناگزیرمـ این را بگویمـ که امروز فرخنده صرف به خانواده و اقرابش تعلق ندارد او دیگر به نماد مظلومیت زن افغانستان مبدل شده است، هیچ کس حق ندارد قاتلین و تایید کننده هـای شکنجه غیر قابل تحمل و اعدامـ صحرایی اش را دوست فرخنده خطاب نماید و روی خون انسانیت پا بگذارد! .... تو را با خرمن موی پریشانت که میسوزی نگاه بیپناهت را به هر نامرد میدوزی ندایت در میان شعله میرقصید فرخنده! زمین از شرمـ چشمان تو میلرزید فرخنده! جبین و گونه و لب هـای زیبایت اناری بود شب آغاز سال نو، شب مرگ قناری بود . دلمـ از سخت جانی خودمـ دلگیر میگردد و از بار خجالت هفت پشتمـ پیر میگردد

بهار سعید من از سرودن فرخنده ناتوان شده امـ برای گفتن دردش چه بیزبان شده ام درین خموشی خود گریه گریه میجوشم و چشمه چشمه درون خودمـ روان شده ام وای فرخنده وای فرخنده تو ای یا که منمـ هی مردم؟ هرچه سنگ و لگد و چوب که خوردی، خوردم تو سر شانه ی من خاک سپاری رفتی؟ یا که بر دوش خودمـ مرده ی خود را بردمـ

حمیرا نکهت چه روز تلخ و سیاهی به چشمـ دنیا بود چه آشکار دل شهر زیر پا هـا بود دلی که ناله برآورد سنگ خارا بود زنی که سوخت به آتش میان دریا بود