نویسند: سعید سبحانی:
ارتباطات و مراودات میان پاکستان و اعضای طالبان همچنان ادامه دارد. این اعترافی است که روز یک شنبه سرتاج عزیز سر مشاور امنیتی صدر اعظم پاکستان بار دیگر بر زبان آورد. در شرایطی که پاکستان و طالبان دو عامل اصلی پسرفت و تباهی افغانستان طی 15 سال اخیر محسوب میشوند، هم اکنون امریکا نیز تمایل پیدا نموده است تا با مذاکره با طالبان به این دوبپیوندد. اینها در حال معامله بر سر خاک افغانستان و تقسیم قدرت هستند. این روند تا سال 2014، یعنی زمان خروج نیروهای خارجی از خاک افغانستان تشدید خواهد شد. اگرچه طالبان و امریکا به صورت ظاهری بعضا در مقابل یکدیگر موضع گیری میکنند اما ارتباطات این دو همچنان پابرجاست. در یک مورد وزیر امور داخلۀ کشور در جریان جلسۀ استیضاحیه مجلس نماینده گان از وی، به پرداخت رشوۀ یک میلیون دالری امریکائیان به طالبان جهت آسیب نرساندن به کاروان نظامی شان، اشاره نمود.
از سوی دیگر در پی تعطیلی دفتر طالبان در قطر و خروج هیئت طالبان به رهبری (طیب آقا) از این دفتر (کریم خرم) رئیس دفتر رئیس جمهور کشور رسما اعلام کرد که گشایش دفتر قطر یک توطئه برای تجزیه افغانستان بوده است. در پی آغاز به کار دفتر طالبان در قطر، دولت نسبت به نام و پرچم نصب شده با نام امارت اسلامی افغانستان واکنش نشان داده و به نشانه اعتراض مذاکره بر سر پیمان امنیتی با امریکا را به حالت تعلیق در آورد. دولت افغانستان معتقد بود که گروه طالبان به جای مذاکره با این دولت، امریکا را به عنوان طرف مذاکره کننده میشناسد. پس از برافراشته شدن پرچم طالبان به عنوان امارت اسلامی افغانستان کرزی، واکنش سختی نشان داد، چرا که کابل معتقد بود امریکاییها نه تنها دولت کابل را دور زدند بلکه رضایت دادند که دو حکومت در یک کشور وجود داشته باشد. این اتفاق موجب شد دولت مذاکره بر سر پیمان امنیتی با امریکا را به حالت تعلیق درآورد. پس از این حادثه شاهد بودیم که ایالات متحده امریکا ناچار شد از مواضع خود عقب نشینی کند. با این حال این عقب نشینی نوعی عقب نشینی ظاهری است. به نظر میرسد در آیندهای نزدیک دوباره واشنگتن دولت را بابت مذاکره با طالبان تحت فشار قرار خواهد داد.
چندی پیش امریکاییها به طالبان فشار آوردند تا تابلوی امارات اسلامی و پرچم را جمع کنند و در محوطه دفتر قرار دهند. پس از این امر ارزیابی طالبان آن بود که اگر تحت عنوان امارت اسلامی نتوانند مذاکره کنند در آن صورت ابتکار عملی نمیتوانند نشان دهند. یعنی باید شناسنامه مشخصی داشته باشند نه به عنوان یک گروه با امریکاییها مذاکره کند و بالاخره دفتر قطر را تعطیل کردند تا فضا کمی تغییر کند. شاید بتوان گفت که امریکا متوجه شده تا زمانی که دولت افغانستان در این مذاکرات شرکت فعال نداشته باشد نمیتواند به تنهایی مذاکرات را به جایی برساند.
انتقادات عمومی نسبت به مذاکرات امریکا وطالبان همچنان ادامه دارد. سیاست امریکا در مذاکره با طالبان که به بهانه مبارزه با آن به افغانستان لشکرکشی کرده، شفاف نیست. کارشناسان مسائل سیاسی در افغانستان و دیگر کشورهای دنیا معتقدند که امریکا در واقع با مذاکره با طالبان به دولت و ملت افغانستان جفا میکند.این سیاست امریکا در حالی اجرا میشود که بوش و کرزی در سال 2007 اعلام کرده بودند که هرگز با گروه تروریستی طالبان گفتگو و مذاکره نمی کنند. رهبران طالبان در خصوص ورود به مذاکرات بسیار تردید داشتند و بر این باور بودند که امریکا به دنبال آن است که با استفاده از این گفتگوها بین جنبش طالبان تفرقه ایجاد کند اما تنها پس از سه جلسه از آغاز این مذاکرات محرمانه، جزئیات نشست آلمان و قطر، در روزنامه امریکایی واشنگتن پست و مجله آلمانی (اشپیگل( فاش شد و نام (طیب آقا) به عنوان مذاکرهکننده طالبان در این مذاکرات معرفی شد. برخی تحلیلگران دیگر نیز معتقدند که اعلام آمادگی اوباما با هدف جلوگیری از غرق شدن امریکا در باتلاقی مشابه جنگ ویتنام و نجات آبرومندانه از آن صورت گرفته است. بر این اساس امریکا از پیش هدفی را برای خود در افغانستان تعیین کرده است و مدتهاست که همپیمانان امریکا در جستجوی (هدف نهایی) واشنگتن در افغانستان هستند و به عبارتی میخواهند بدانند که کاخ سفید در افغانستان به دنبال چه چیز است.
در این میان ایالات متحده و طالبان هر یک اهداف شومی را در سر میپرورانند. باید توجه داشت که مهمترین هدف طالبان برپایی امارت به اصطلاح اسلامی( به سبک و سیاق طالبان) در کل افغانستان است تا بخشی از این کشور؛ هر چند که بعضی کشورها این آمادگی را پیدا کردهاند که مناطق شرق و جنوب افغانستان را در اختیار طالبان قرار دهند و ساختار قدرت کنونی در افغانستان از نظام ریاستی به فدرال تغییر یابد. در چنین شرایطی ایالات متحده امریکا و طالبان در پشت پرده موافق ادامه مذاکرات با یکدیگر هستند. در این میان طالبان و امریکا با مانعی به نام دولت افغانستان رو به رو هستند. ضمن آنکه ملت افغانستان نیز با این مذاکرات به شدت مخالف است.
نکته مهمتر اینکه دولت پاکستان ( دولت نواز شریف) موافق برگزاری و تداوم این مذاکرات خطرناک است. این مسئله نشان میدهد که امنیت ملت افغانستان برای دولت نواز شریف در پاکستان کمترین اهمیتی ندارد.
نکته بسیار مهمی که باید در این خصوص مدنظر قرار دهیم به میزان مراودات طالبان و ایالات متحده امریکا باز میگردد. این ارتباطات به یکباره به وجود نیامده است که به یکباره بخواهد از بین برود. روزنامه امریکایی واشنگتن پست چندی پیش اعلام کرد که واشنگتن میلیونها دالر در اختیار نیروهای طالبان قرار میدهد. تحقیقات داخلی ارتش امریکا از این امر حکایت دارد که میلیونها دالر از راههای نامشخص و از طریق کانالهای فرعی، سرانجام به جیب نیروهای طالبان ریخته میشود. بر اساس این گزارش، امریکا از 10 سال پیش مشغول جنگ با طالبان است، ولی این نیروها به طور غیرمستقیم از پولهای واشنگتن سود میبرند. طالبان با این پولها جنگ افزار و مواد منفجره میخرد و عملیات نظامی خود را سازمان میدهد. این سیاست غیر شفاف امریکا به رفتار آن در زمان جنگ ویتنام شباهت دارد که به رغم ادعا مبنی بر عدم مذاکره با دولت انقلابی ویتنام با آن مذاکره کرد و به این وسیله به سایگون و حکومت ویتنام جنوبی جفا کرد. امریکا در راستای سیاست مماشات با طالبان به آزادسازی مقامات ارشد این گروه میپردازد و در ماههای اخیر شاهد آزادی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح طالبان و وزیر دفاع سابق آن از بند امریکاییهاو انتقال آنها به قطر بودیم.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/351