سید مسعود علوی
نشاط بهاران و لطافت باران، از راه رسید و آبشار عشق، مضمون غزل سبز ساقیان بهاری شد. این روزها شکوفهها آیات حیات را تلاوت میکنند و نسیم سحر، سبزههای نورسته را به سماع و وجد میخواند. پیاله گلها شراب هشیاری به اهل راز تعارف میکنند و گیسوان طلایی خورشید بر شانههای ستبر زمین آویخته شده و گرمای مهر بر قنوت شاخههای طراوت میریزد.
سلام بهاریان سبزینه دل بر بهار، که اعجاز هماره هستی است. بهار، عشوه عرش است برای ساکنان خاک. قصیده رسای معرفت است برای مقیمان مدینه فطرت. بهار، آیتی از حشر است و عبرتی برای دلبستگان خزان. بهار، برگی از صحیفه بهشت است و شاخهای از طوبای بهشتیان. بهار، نافله ارض است و قیام سَرو و رکوع یاس و قنوت لاله و سجود نرگس و تشهد شمشاد و سلام سپیدار.
بهار، احرام سبز عندلیب است و رمی سرمای جدی. حماسه احساس است و هجوم سپاه سپیده. پنجره دل به روی ملایمت صبای بهاران و نوید نوروز بگشاییم و همراز با هَزاران، به ضیافت رویش برویم.
چشمه عنایت یار، دوباره جوشیدن گرفت و میهمانان لطف دلدار، فزونی یافت. تنفّس مسیحایی صبح، بارانی از کرامت و عطری از عطا را به ارمغان آورد.
خوشههای خوشگوار رحمت ملکوت بر تاکهای بوستان زمینیان رویید. چشم و چراغ خاکیان آمد و رونق راغ و بیداری باغ، فرا رسید. ستارههای سبز آرزو به خاک، رجعت آغازیدند و زمین، آذین شد و سروش سماواتیان به گوش آمد؛ (یا مقلب القلوب والابصار..."
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3388