امارات متحده عرب اخیراً «اعتمادنامه» بدرالدین حقانی، سفیر حکومت طالبان، را به گونه رسمی پذیرفت. پس از چین این دومین کشور است که چنین کاری را می کند. مزید بر آن، چند ماه قبل سراج الدین حقانی، وزیر داخله حکومت طالبان، مهمان امارات شد. سفر او به ابوظبی به این دلیل زیاد خبرساز شد که تحت تحریم امریکا قرار داشت و برای کشف نشان محل زنده گی او ده میلیون دالر جایزه تعیین شده است. هرچه بود، امارات بی پروا از او میزبانی کرد. ملا محمدحسن آخند، رییس الوزرای حکومت طالبان، نیز چندی قبل مهمان ابوظبی شد. با آن که هدف سفر او «معاینات صحی» اعلام شد، ولی دیدارش با محمد بن زید آل نهیان، رییس امارات، نمی تواند کم اهمیت باشد. نکته مهم در سفر حقانی و ملا حسن این است که هر دو پس از برگشت حکومت طالبان به قدرت، ابوظبی را به عنوان اولین مقصد خارجی شان برگزیدند. نمونه های فوق، حکایت از رابطه رو به گسترش طرفین در چند ماه اخیر می کند.
مزید بر چند ماه اخیر، رابطه طرفین از نیمه اگست ۲۰۲۱ به این سو گرم و عاری از تنش بوده است. طالبان مدیریت میدان هوایی کندهار، کابل و هرات را به یک شرکت اماراتی به نام «گاک» سپردند. قطر و ترکیه - رقیبان امارات - سعی کردند تا ابوظبی را در این عرصه عقب زنند، ولی موفق نشدند. ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی رییس الوزرای حکومت طالبان، و مولوی محمدیعقوب مجاهد، وزیر دفاع آنها، نیز هرکدام جداگانه به امارات سفر داشتند که دومی با تام وست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان، در ابوظبی دیدار هم داشت.
امارات یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس است که تلاش می کند در منازعات منطقه ای و جهانی اگر بتواند به حیث نیروی میانجی وارد میدان شود. میانجی گری آن میان روسیه و اوکراین برای رهایی اسیران تلاشی در همین راستاست. تا اکنون بیش از یک هزار و ۷۸۸ اسیر اوکراینی و روسی با پادرمیانی ابوظبی آزاد شده اند. در این روزها نیز ۱۱۵ اسیر با میانجی گری امارات آزاد شدند. پادرمیانی میان دو کشور متخاصم که یکی قدرت بزرگ است و دیگری از سوی قدرت های بزرگ جهانی حمایت می شود، می تواند برای ابوظبی اعتبار بیافریند. این در حالی است که قطر به مثابه رقیب امارات هنوز وارد مناقشه اوکراین نشده است.
مهم ترین عاملی که امارات را به نزدیکی با حکومت طالبان در این اواخر بیش تر ترغیب کرده، مصروفیت قطر در جای دیگر است: جنگ غزه. پای دوحه از ده ماه به این سو در منازعه غزه گیر کرده است. قطر به حیث متحد امریکا ملزم به پایان دادن به جنگ غزه با توسل به ابزارهای گوناگون میانجی گری است. مهم تر از آن، میزبان سران شاخص حماس - طرف اصلی جنگ غزه - نیز است. دیپلوماسی دوحه در غزه تا این دم به نتیجه ملموس منجر نشده است، اگرچه در یک نوبت قادر به برقراری آتش بس یک هفته ای شد. گیرماندن قطر روی باریکه غزه سبب شده تا ابوظبی فرصت را مساعد دیده در پی شکار برخی مقامات طالبان افتد.
میزبانی امارات از حقانی، ملا حسن و پذیرش سفیر طالبان نمی تواند امر ساده باشد. در این میان، ظاهراً در پی نزدیکی بیش تر با حقانی هاست. ادعا می شود که حقانی ها با اماراتی ها از یک حیث پیوند خانواده گی دارند. برپایه اطلاعات ارایه شده، یکی از همسران مولوی جلال الدین حقانی، پدر سراج الدین حقانی، تبعه امارات بوده است. ازاین رو، ابوظبی می خواهد روی شاخه ای از حکومت طالبان سرمایه گذاری کند که اطاعت پذیری بیش تر داشته باشد. برای همین، کسی را به حیث سفیر حکومت طالبان قبول کرده که «حقانی» تخلص می کند. این آدم ممکن است از خانواده حقانی نباشد، ولی قطعاً متعلق به شبکه حقانی است.
رجوع برخی مقامات طالبان به امارات به این مفهوم نیست که با دوحه مقاطعه کنند. پیوند قطر با طالبان عمیق تر از آن است که به این زودی ها بگسلد. روند دوحه که در سه نوبت برگزار شده، با آن همه هیاهو موثریت ملموس نداشته است. باور غالب این است که دوام آن روند با شکل و ماهیت جاری نمی تواند بن بست سنگین در افغانستان را بشکند. ازاین رو، بعید نیست که ابوظبی در پی ارایه طرح بدیل باشد تا اگر به بحران افغانستان از مجرای گفتگو پایان داده شود، نقش اولی و اساسی را ایفا کند. اگر چنین باشد، بازهم احتمال موفقیتش ضعیف است. پذیرش اعتمادنامه حقانی نوعی تلاش جدی برای خرسند نگه داشتن طالبان و فاصله افکندن میان آنها و قطر است. این در حالی است که هیچ یک از کشورهای همسایه افغانستان خطر پذیرش اعتمادنامه سفیر حکومت طالبان را به جان نخریدند. بدیهی است که طالبان این اقدام ابوظبی را فراموش نخواهند کرد.
اخیراً مردف القاشوطی، مستشار سفارت قطر در کابل، با مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی رییس الوزرای حکومت طالبان، دیدار داشت و بر اهمیت حفظ رابطه میان طرفین تاکید کرد. گفته می شود که این دیدار در واکنش به آمدورفت مقامات طالبان به امارات صورت گرفته است. القاشوطی به حکومت طالبان وعده ازسرگیری پروازها میان قطر و افغانستان را داده است.
امارات با ایران نیز میانه خوب ندارد؛ در حالی که رابطه تهران و ریاض ظاهراً عادی و عاری از تنش به نظر می خورد. سعودی در سه سال گذشته در افغانستان اقدامی انجام نداده که مخل منافع ایران ارزیابی شود. برعکس، سفارتش در کابل را بست و دیپلومات هایش را خارج کرد؛ چیزی که می تواند به سود تهران باشد. اما ابوظبی به مثابه بازی گر فعال در افغانستان ماند، شاید به این منظور که طالبان بیش تر متکی به همسایه گان افغانستان به ویژه ایران نباشند. البته که موضع طالبان نیز واضح است: ترجیح کشورهای عرب حوزه خلیج به ایران. برای اثبات این مدعا دلایل فراوان وجود دارد. کیومرث صمدی
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/33233