سمیه فروتن
با این که بلخ جایگاهی پیش از اسلام دارد و در تاریخ آن از پیشدادیان و کوشانیان میتوان یافت مهم ترین همه این شهرها بلخ است.
از مولانا تا فردوسی و رابعه بلخی تا شاعران به نام امروزی گرچه فاصله زیاد است اما بلخ جایگاهی خواص داشته و دارد.
شهر مادر یا پایتخت باستانی پارسیان قدیم شهری که جمشید در آن تاج میگذارد و زرتشت در آن مبعوث شده است و بالاخرپارسیان گزارش کرده است:
به بلخ گزین شد برآن نوبهار
که یزدان پرستان برآن روزگار
مر آن خانه داشتندی چنان
که مر مکه را تازیان این زمان
نام بلخ بیشتر از هر نام دیگری در شاهنامه ذکر شده است. در داستان زرتشت، در داستان گشتاسپ و در داستان اسفندیار و خلاصه یکی از محورهای اساسی داستان است.
یکی باره زیشان فرستم به بلخ
به ایرانیان بر کنم روز تلخ
دگر باره بر سوی کابلستان
به کابل کشم خاک زابلستان
مولانای بلخ
مولانای بلخی کسی نیست که به آسانی توان از او و نامش گذشت نزدیک شدن به او و شناختنش در این مجال نمی گنجد اما نباید فراموش کرد که مولانا در ذات خود یگانه پرستی است که جلوه اعتقاداتش در سرودههای آن جاریست.
من بپرسم کز کجایی هی مری
تو بگویی نه ز بلخ و نه از هری
نه ز بغداد و نه موصل نه طراز
در کشی در نی و نی راه دراز
خود بگو من از کجاام باز ره
هست تنقیح مناط اینجا بله
یا بپرسیدم چه خوردی ناشتاب
تو بگویی نه شراب و نه کباب
در غزلی به نام مثال مولانا از دنیا میگوید که بیتی از آن را ذکر میکنم:
تو مبین این واقعات روزگار
کز فلک میگردد اینجا ناگوار
تو مبین تحشیر روزی و معاش
تو مبین این قحط و خوف و ارتعاش
بین که با این جمله تلخیهای او
مردهٔ اویید و ناپروای او
رحمتی دان امتحان تلخ را
نقمتی دان ملک مرو و بلخ را
نظامی گنجوی
حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید نظامی شاعر معروف ایرانی در قرن ششم هجری قمری است. وی بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۴۰ هجری قمری در شهر گنجه واقع در جمهوری آذربایجان کنونی متولد شد اما اصلیت عراقی داشته است. وی از فنون حکمت و علوم عقلی و نقلی و طب و ریاضی و موسیقی بهرهای کامل داشته و از علمای فلسفه و حکمت به شمار میآمده است. مهمترین اثر وی"پنج گنج" یا "خمسه" است. دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است. وی بین سالهای ۵۹۹ تا ۶۰۲ هجری قمری وفات یافت.
با این که نظامی از بلخ دور بوده اما میتوان در سرودههایش و داستانهایی که آورده رد پای از بلخ یافت که این نشان میدهد که بلخ نکتهای ناشناخته در جغرافیایی آن جامان نبوده و در تاریخ جایگاه مهمی داشته.
رفتن اسکندر به ری و خراسان
سرو سیم آن بنده در سر شود
که با خواجهٔ خود به داور شود
خراسانیانش عنان میکشند
به پیگار شه در میان میکشند
ز حد نشابور تا خاک بلخ
کنندش به صفرای ما کام تلخ
به سر خیلی فتنه بربست موی
سوی تاجگاه تو آورد روی
جستجو در اثار شعرای پارسی زبان و یافتن حقیقت جغرافیای آنان ساده نیست اما آنچه معلوم و هویدا است قدمت و عظمت سرزمین ماست که در این عصر آثار به چشم میآید و بر ماست که از آن به آسانی نگذریم.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3080