اگر دل ساده و صادق نمى شد
رفیق چشم من هق هق نمى شد
همیشه من در این فكرم كه اى واى
چه مى شد گر دلم عاشق نمى شد
************
الهى قلب من روشن به یادش
دلم چون مرغ بى تابى به یادش
من و روح و دل و جانم فدایش
كه هر دم مى تپد قلبم به یادش
************
یا حسین اینجا همیشه كربلاست
قلب ما همچون اسیرى در بلاست
عشق تو ما را حریر آرزوست
نام تو راهى به سوى كبریاست
************
همچو ماه یى در شبم اى جان من
نقره فام شام من، نور چشمم جان من
در هجوم نا به هنگام غم و درد درون
چون چلچراغى در رهم اى جان من
************
دیدى خانه رنگى من چه غبار آلود است
و
چه تنگ است كوچه گذر خاطره‌ها
بوى عطر اقاقی باغ همسایه چنان مى پیچد
كه نرسیده به در باغ دوران قدیم
پایت در گودال هزاران خاطره گیر افتاده
مست عطر بودن‌ها
گرم رقص ماندن‌ها
و دیوانه عشق كودكى در پس دستان گِلى
خانه‌هایى از بالشت و نمد
سفره اى هفت رنگ از نان و نمك
و دلى خالى از هر گونه غم و بى دردى
كوچه‌هاى خیس و آب زده
گچ به دست و لى لى كنان از ١ تا ١٠
ولى افسوس از آن پاكى و نابى روز‌هاى قدیم
نه گچى مانده
و نه ١ تا به ١٠
دوستى‌ها به دم در نرسیده خشكند
و همه غرق در افكار پریشان صبا
خانه آرزو‌ها مان همه غمگین و غبار آلود است
و
زمان میزبان فرداهاى من و تو خواهد بود
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3052
1. بهرامـ خزر ميگويد:
ممنون لذت بردمـ خیلی زیبا بود افرین
بهار و نوروز در شعر شاعران پشتو زبان افغانستانی
