جواد سروری
با گذشت حدود 13 سال از به وجود آمدن نظام جدید و حضور نیروهای خارجی با شعار مبارزه با تروریستان و آوردن صلح و آرامش به افغانستان، اما حوادث روزهای اخیر کابل و بعضی دیگر از ولایات کشور حاکی از آن است که این روزها اوضاع امنیتی افغانستان رو به وخامت گذاشته و متأسفانه دیدیم که انفجار و انتحار تا پشت دروازههای دفتر پلیس شهر کابل نیز رسیده است. همه روزه بر اثر انفجارات در کابل و دیگر ولایات دهها تن از مردم ملکی و نیروهای نظامی کشور کشته میشوند.
این حوادث حاکی از آن است که با روی کارآمدن دولت وحدت ملی، اوضاع امنیتی کشور بدتر از گذشته شده و حتی در کابل نیز سطح حملات گروههای مخالف به شدت افزایش یافته است. این حملات چند روز اخیر و در کُل 13 سال گذشته دلایل مختلفی میتواند داشته باشد که ما در این مقاله کوتاه به مهم ترین آنها اشاره مینماییم:
1- همسایه پرتنش (اختلافهاى حل نشدنى کابل - اسلام آباد)
رفتار و سیاست نظامیان و سیاستمداران اسلام آباد در صحنه افغانستان داراى پیچیدگىها و ظرایفى است. دو کشور با وجود پیوندهاى عمیق نژادى و فرهنگى همواره تاریخى پرتنش داشته اند که علت عمده آن اختلافهاى ارضى میان دو کشور و داعیه ارضى پاکستان نسبت به افغانستان است و نشانه پایدار این اختلاف خط دیورانه است. به این صورت روابط دو کشور تحت تأثیر عامل اختلافهاى مرزى بمدت ۳۰ سال تیره بود. حتى یک بار سال ۱۳۳۴ موجب قطع روابط دو کشور شد که با میانجیگرى کشورهاى همسایه این روابط دیگر بار از سرگرفته شد اما پدیده صلح از روابط دو کشور گریزان بود. پس از چند سال همین روابط کجدار و مریض دوباره رو به وخامت گذاشت ودو کشور تا آستانه جنگ پیش رفتند که این بار با مداخله امریکا دیگر بار به صلح گرایید. اما همچنان موضوع دیورند، چون استخوان لاى زخم ماند. این آزردگى و کدورت تاریخى دو کشور نسبت به یکدیگر باقى است که نمونه بارز آن دخالتهای همه جانبۀ پاکستان در امور افغانستان میباشد که هنوز هم ادامه دارد. پاکستانىها در طول دهه ۷۰ نیز با حمایت از (گلبدین حکمتیار) و پس از آن (طالبان) اندیشههاى و آرزوهاى تاریخى خود در صحنه افغانستان را پیش بردند که در هر دو برهه بى ثباتى و ناامنى افغانستان را دو چندان کرد.
2_ فقر و بیکاری:
فقر و بیکاری برای هر جامعه به مثابه سمی است که میتواند جوانان را در باتلاق کارهای خلاف قانون و حتی به سمت گروههای مخالف مسلح بکشاند. اگر کمی تأمل کنیم، وقتی اطفال یک خانواده بر اثر فقر که ناشی از بیکاری بوجود میآید، به فغان آیند، بدون شک صبر و حوصلهای مرد خانواده هم به طغیان آمده و ممکن است دست به هر کار بزنند. در افغانستان، گروههای مخالف به راحتی از این نقیصه در جهت کشانیدن جوانان به طرف خودشان استفاده میکنند.
3- اشتباهات نیروهای خارجی در افغانستان:
نیروهای خارجی در افغانستان اشتباهات فراوانی را مرتکب شدند که نتیجهای آن این بود که ما بعد از حدود 13 سال اینک بازهم شاهد ورود تروریست به مقر فرماندهی پلیس کابل باشیم. اشتباهات نیروهای خارجی را در این بخشها میتوان بیان کرد:
الف)- عدم آشنایی با فرهنگ و سنن مردم افغانستان و بعضی اعمال نادرست: نیروهای بین المللی که به افغانستان آمدند به دلیل عدم آشنایی با فرهنگ و اخلاقیات و سنتهای مردم مسلمان افغانستان، در برخورد با مردم و عملیاتها و دستگیریها و تلاشی خانهها، فرهنگ و اخلاق مردم کشورمان را در نظر نگرفتند. و حتی در بعضی مواردی مانند حادثهای خونین و دلخراش پنجوایی قندهار که سرباز امریکایی مردم را به رکبار گلوله بست، مرتکب قتل شدند. در این مورد آقای کرزی، رئیس جمهور پیشن افغانستان چندین بار به گونهای جدی به خارجیان هشدار داده بود. اما به هر صورت این اشتباهات باعث شد تا عدهای از مردم که از سواد پائین تری برخوردار بودند، فریب تبلیغات گروههای مخالف را خورده و به صفوف آنها بپیوندد. اینجا لازم است تا یادآوری کنیم که اعطای مصئونیت قضائی به سربازان امریکایی نیز میتواند تبعات خطرناکی برای جامعۀ ما داشته باشد.
ب)- عدم تجهیز نیروهای نظامی افغانستان: اعضای ناتو در تجهیز ارتش، امنیت و پلیس افغانستان کم کاری فراوانی نمودند. ما با گذشت حدود 13 سال از حضور نظامی حدود 48 کشور در افغانستان، هنوز نیروی مسلح قوی که بتواند از چهار گوشهای افغانستان حفاظت کند برخوردار نیستیم. با همهای شعارهای دولتهای عضو ناتو، نیروهای مسلح ما هنوز سلاحهای سنگین در اختیار ندارند. خارجیان در حالی ادعای آوردن امنیت در افغانستان را دارند که بخش هوایی ارتش افغانستان، هنوز دارای نیرو و تجهیزات کافی نیست. دولتهای عضو ناتو که شعار آوردن صلح و آرامش در افغانستان را سر میدادند، هر گز نخواستند و یا نتوانستند تا راه رسیدن به صلح در افغانستان را بیابند.
واقعیت این است که اگر همین اکنون ما در شهرهای بزرگی چون کابل حداقل امنیت نسبتاً خوبی داریم، این به دلیل جانفشانیهای سربازان نیروهای مسلح افغانستان اعم از نیروهای ارتش، امنیت و پلیس است که با دست خالی و با رشادت و جانفشانی شب و روز زحمت میکشند تا مردم آرامش نصف و نیمهای داشته باشند.
جان مطلب: اگر دولتهای خارجی و دولت وحدت ملی میخواهد افغانستان به آرامش برسد، راه حل اساسی این است که ضمن توجه جدی به نیروهای مسلح افغانستان، اعم از آسایش و آرامش خود آنها و خانوادههای آنان؛ این نیروها را از نظر علمی و تجهیزات به مدرن ترین سلاحهای روز مجهز نمایند و به آموزش و تجهیز نیروی هوایی ارتش افغانستان توجه خاصی صورت پذیرد. و موضوع دیگر اینکه مشکل بیکاری جوانان این مملکت را با راه اندازی کارخانههای تولیدی و رونق بخشیدن به بخش صنعت در کشور مرفوع سازید تا انواع جرایم اجتماعی نیز پائین آمده و خود به خود از ورود جوانان به جمع گروههای مخالف جلوگیری صورت گیرد. و آنگاه مطئمن باشید که نه تنها امنیت به شهرها باز خواهد گشت، بلکه دسیسههای پاکستان هم نمی تواند کشور را ناامن سازد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2938