شکایت داشتیم که اهالی فرهنگ و مطبوعات ما حافظه تاریخی ندارند، اما حالا دیده میشود که برخی اصلاً حافظه ندارند، حتا حافظه کوتاه مدت. اهالی فرهنگ و رسانههای ما چه زود فراموش کردهاند که اشرفغنی احمدزی، رییس جمهور منتخب نه، بل رییس دولت وحدت ملی است که چندروز پیش در پی یک توافق سیاسی شکل گرفت و بر بنیادِ آن اشرفغنی احمدزی رییس جمهور و دکتر عبدالله عبدالله رییس اجرایی اعلام گردید.
رییس جمهور منتخب، به کسی گفته میشود که در نتیجه یک انتخابات شفاف و دموکراتیک به قدرت رسیده باشد. انتخابات افغانستان نه شفاف بود و نه هم دموکراتیک. چه ملت بیحافظهای هستیم و چه زود فراموش کردهایم که انتخابات افغانستان چنان آمیخته با تقلب بود که بُنبست سیاسی خلق کرد کشور را به لبه پرتگاه برد و سرانجام با میانجیگری جامعه جهانی، سازمان ملل و ایالات متحده امریکا پرونده انتخابات پایانیافته اعلام گردیده و بنبست موجود از طریق یک توافق سیاسی حل و فصل گردید.
من از کسانی که اشرفغنی احمدزی را رییس جمهور منتخب میخوانند، میپرسم که آیا در روزی اعلان پیامد انتخابات، کنفرانس مطبوعاتی نورستانی و سایر اعضای رهبری کمیسیون انتخابات را دیدید؟ چرا نتوانستند آمار و ارقام آرای نامزدان را اعلام کنند؟ چرا متنی را به خوانش گرفتند که توسط نمایندگان ستادهای انتخاباتی تهیه و ترتیب گردیده بود، نه توسط اعضای کمیسیون؟ چرا در روز اعلان پیامد انتخابات، سرشان خم بود و رخسارشان سیاه؟
واقعیت آن است که سیاهی رخسار نورمحمد نور در روز اعلان پیامد انتخابات، رسوایی تقلب را نشان میداد و سر خم نورستانی، حکایت از شرمندگیاش در برابر تاریخ داشت. وقتی نورستانی نتوانست آمار و ارقام ارایه کند و بر بنیاد آن رییس جمهور را معرفی نماید، به جایاش من شرمیدم. آخر، کمیسیونی که مسوول برگزاری انتخابات است، چنان تقلب کرده که از اعلام نتیجه خودش نیز میشرمد. تقلب، رسوا شد، افزونطلبی سرش به سنگ خورد و بزرگترین مبارزهی ما در راستای براندازی نظام ستیزهگر با حقیقت عینی به پیروزی رسید. بنابراین، اگر شرم دارید و چیزی را به نام وجدان به رسمیت میشناسید، حداقل اشرفغنی را رییس جمهور منتخب نخوانید و به جایگاه انتخابات و دموکراسی و رهبران مردمی توهین نکنید. رییس جمهور منتخب، کسی است که با رأی اکثریت مردم در یک انتخابات شفاف، نه گوسفندی، به قدرت رسیده باشد. اگر بنا را بر آرای مردم بگذاریم و حساب آرای ناپاک را از پاک جدا کنیم، دیده خواهد که منتخب مردم افغانستان عبدالله عبدالله است، نه اشرف غنی. حمایت قاطع مردم افغانستان در دودور انتخابات از عبدالله عبدالله چیزی نیست که تنها هواداران تیم اصلاحات و همگرایی به آن باورمند باشند، بل واقعیتی است که بر سر زبان همه جهانیان نیز میباشد. اگر باور ندارید باری به تازهترین گزارش مجله فارین پالیسی نگاه کنید. مجله معروف فارین پالیسی به تازهگی فاش کرده است که پروسه تفتیش یک درامه بود و نزدیک به دوملیون رأی تقلبی به نفع اشرفغنی احمدزی در صندوقهای انتخابات وجود داشت. این مجله گفته است که ازخودگذری دکتر عبدالله عبدالله و مشارکتاش در حکومت وحدت ملی، افغانستان را از ریخت و جنگ نجات داد.
در اینکه عبدالله عبدالله به چه علتی ریاست جمهوری اشرفغنی را تحمل کرد باید خودش پاسخ بگوید. اما وظیفه مان این است که از خودفریبی جلوگیری کنیم و حداقل نگذاریم که با رییس جمهور منتخب خواندن اشرفغنی خود را فریب بدهیم. در آغاز رمان (برادران کارامازوف) داستایوسکی، پدر که دروغگوی مشهوری است، از رهبر روحانی میپرسد: (برای رسیدن به رستگاری چه باید بکنم؟). رهبر روحانی در پاسخ میگوید: (قبل از هرچیز، به خودت دروغ نگو). خودفریبی بسیار خطرناکتر از دروغگویی است. دروغگوی نمیتواند نقش پای حقیقت را کاملاً محو کند، اما خودفریبی، این کار را به سهولت انجام میدهد. بنابراین، پیشنهاد میکنیم که بیایید توافق کنیم که خودفریبی ممنوع!
نویسنده: عبدالشهید ثاقب
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2524