تعجبی ندارد در وضعیت بحرانی سیاسی کنونی و اقتصاد وابسته و کمکی و... امروز، فرهنگ مان نیز در سرزمینی که روزگاری مهد حکیم سنایی و ابوریحان بیرونی و بوعلی سینا و ناصر خسرو و مولانای بلخ یا ملای روم بود، بدترین نمودهایش را به نمایش بگذارد؛ اما تفاوت زیادی وجود دارد میان یک وضعیت اضطراری و ناخواسته؛ تا هجمهای بنیان برانداز و هدفمند که برای راه اندازی آن، شش ماه برنامه ریزی و صدها هزار دالر هزینه میشود؛ تا در یک شب، زخمی به عمق هزاران سال افتخار، بر یکی از اساسی ترین پایههای فرهنگی این سرزمین زده شود.
شامگاه جمعه در کابل، در اوج تنشهای سیاسی و رویدادهای امنیتی، کمیته جوایز رومی نخستین جشنواره موسیقی خود را برگزار کرد؛ تا به این ترتیب، عرصه فرهنگ اصیل و نجیب این سرزمین نیز از هجمه و تاراج بی رحمانه مزدوران خارجی در امان نماند.
در شرایطی که نان، کار، آینده، داشتن یک رییس جمهور مشروع و منتخب و متعلق به همه و امنیتی که بر پایه آن بتوان امید داشت شبانه، سالم به خانه برمی گردیم، رویاهای هر انسان افغانستانی است، جشنواره رومی با حضور ۸۰ هنرمند(؟) و رقاصه و ۸۰۰ شرکت کننده پولدار کابلی و خارج نشین و با شرکت و سخنرانی یکی از اصلی ترین مسئولان به اصطلاح فرهنگی این سرزمین برپا شد.
دردآورتر از همه اینکه این جشنواره با نام بلند مولانای روم یا مولانا جلال الدین محمد بلخی(رومی) مزین شده بود؛ تا به این ترتیب، زخمی که بر پیکره پاره پاره فرهنگ این وطن میزنند، عمیقتر و کاریتر از همیشه باشد.
گفته شده کمیته جوایز رومی، سال گذشته در لاس وگاس امریکا با برگزاری اولین "جشنواره رسانههای افغانستان" آغاز به کار کرده و به "بهترینهای دنیای روزنامهنگاری" جایزه داده و قرار است همه ساله در ردههای مختلف فرهنگی و هنری جشنواره برگزار کند.
از محل آغاز به کار این جشنواره، به خوبی مشخص است که در پی چه چیزی است و از جان و جهان ویران هنر و فرهنگ و تمدن تکه پاره این سرزمین، چه میخواهد: جشنواره مولانای روم در لاس وگاس امریکا! شاید اگر مولانا اینک زنده بود و این بازی زهرآگین و مسموم را میدید، از شدت درد و اندوه جان میداد.
کاش این نمایش منحط و مبتذل با نام مقدس مولانای بزرگ، مزین نمی شد و به فرهنگ و مدنیت و هنر این سرزمین منسوب نمی گردید؛ تا به این ترتیب، دست کم یک توجیه کوچک و یک نسبت مرتبط میان نام و نمایش و هدف و مجریان و شرکت کنندگان آن وجود میداشت.
اوج بدبختی آنجاست که تصور کنیم در جشنواره منسوب به ملای روم به سیتا قاسمی و مژده جمال زاده و آریانا سعید و آرزو نیک پی و امثال آنها به عنوان بهترینهای فرهنگ و موسیقی و هنر این سرزمین، جایزه داده میشود و زنان نیمه برهنه روی صحنه جشنواره مولانا میرقصند!! اما در واقع تنها سهم مولانای بزرگ از این اهانت آشکار به روح آن یگانه روزگار، برگزاری رقص ناشیانه سماع بود که بدون شک، حتی با معیارها و موازین امروزین رقص سماع نیز نسبتی نداشت و بیشتر به تقلیدی بوزینه وار و مضحک از این سنت منسوب به مولانا میماند؛ تا بلکه دلیلی برای انتساب این اهانت غیر قابل توجیه فرهنگی به قرنهای طلایی تاریخ و مدنیت و فرهنگ و شعر و عرفان و هنر این سرزمین متمدن شود؛ اما این اقدام چیزی از بار توهین آمیز بودن و انحراف نهفته در ذات این جشنواره بدنام و ضد فرهنگی و بیربط بودن آن با فرهنگ و ارزشهای ماندگار مدنیت پرافتخار این وطن کم نکرد.
کمیته جوایز رومی میگوید که این اولین جشنواره موسیقی این کمیته است که همزمان در کابل و در شهر سانخوزه کالفیرنیای امریکا برگزار شد و هدف آن "معرفی نخبههای دنیای موسیقی افغانستان" است.
مسئولان برگزاری جشنواره در افغانستان، در فضای باز باغ بابر در غرب کابل، فرش سرخ پهن کردند و هنرمندان و پایتختنشینها را به شرکت در این جشنواره فراخواندند.
بیش از ۸۰۰ تماشاچی و ۸۰ هنرمند(؟!) در قصر ملکه باغ بابر گردهم آمدند و تا نیمههای شب رقص و پایکوبی کردند.
هدف این قلم، نواختن زنگ هشداری است که شاید مسئولین و مقامات متولی امور فرهنگی کشور را بیدار کند؛ تا ببینند که رخوت و خوب آلودگی آنها چه بر اثر عقیده و باور و فرهنگ و تمدن اصیل مردم مسلمان افغانستان آورده است.
روی دیگر این سخن، با علما و نهادهای پاسبان دین است. در سالهای پیش، با ترویج برنامههایی نظیر ستاره افغان در تلویزیونهای خصوصی، علمای کشور حداقل در برابر نشر آن موضع میگرفتند و واکنشی از روی تکلیف شرعی به آن نشان میدادند و به ارشاد، امر به معروف و نهی از منکر میپرداختند؛ اما جشنواره رومی در سکوت کامل جامعه روحانیت کشور برگزار میشود.
به راستی چه بر سر مردم مسلمان افغانستان آمده است و به چه چیزی مشغول هستند که نسبت به این گونه حرکات که باورها و ارزشهای دینی آنها را نشانه رفته است، بی تفاوت هستند؟
شاید در نگاه اول به نظر برسد که این، جشنوارهای برای تجلیل از هنرمندان موسیقی افغانستان بوده است؛ اما وقتی برخی از رقاصهها با لباسهای نیمه برهنه، در برابر دوربینها خودنمایی میکنند و با آرایش های غلیظ و پوشش غربی خود را به رخ مردم سنتی ما میکشند، باید پی به نیت برگزاری چنین محافلی در کشور برد که آنها برای چه منظوری هزینه میکنند و نام بزرگ و بلند مولانای کبیر بازیچه چه اهداف پست و منحطی شده است.
نثار بهادری؛ از مسئولان برگزاری جشنواره موسیقی رومی در کابل گفت که هدف از برگزاری این جشنواره در کابل، به تصویر کشیدن چهره ای دیگر از افغانستان است و روشن است که این (چهره دیگر) به اندازهای با واقعیتهای فرهنگ و تمدن و ارزشهای دینی و شخصیت اصلی و باور دینی مولانای رومی و حقایق تلخ مردم فقیر افغانستان، بیگانه و متفاوت است که اگر کسی نداند اینجا باغ بابر؛ جایی در پایتخت افغانستان است و زنان نیمه برهنهای که روی صحنه میرقصند، روزی فرزندان مسلمان همین آب و خاک بوده اند، فکر میکند در لاس وگاس امریکاست و شاهد یک کنسرت هنرمندان زن و مرد امریکایی است؛ با این حساب، میتوان دید که میان مولانای روم مردم متمدن افغانستان با یک جشنواره ضد فرهنگی منسوب به مولانا، تفاوت ره از کجاست تا به کجا؛ اما دریغ و درد از مسئولی فرهنگی که با پوششی جالب، در آن جشنواره سخنرانی میکند و آن را نشانه موفقیت و پیشرفت فرهنگی کشور میداند!!
منبع: آوا
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/2416