سردار سلیمانی از راه دور فرماندهی نمیکردند؛ همیشه اول خط بودند و از نزدیک مدیریت میکردند. اقتدار و محبت را همزمان با هم داشتند. اگر فرد غریبهای وارد جمع میشد و برخورد سردار سلیمانی با نیروها را میدید، از جدیت و سختگیری او تعجب میکرد، اما ما میدانستیم که فرماندهی ایشان دلی است. با هیچ کس حتی شخصیتهای سیاسی رودربایستی نداشتند؛ با مافوقشان هم محکم حرف میزدند. استدلال، منطق و صراحت لهجه داشتند و افراد را متقاعد میکردند. علیرغم سختگیریهایشان، حاکم دلها بودند و همه افرادی که با او کار میکردند اعتقاد داشتند که یگانهاند و همانند ندارد. در واقع در مقابل حاج قاسم نه گفتن معنی نداشت و همه با اعتقاد کامل به فرامینش عمل میکردیم.
چگونه سردار راهی افغانستان شدند؟
سال ۷۸ وقتی خبر رسید که طالبان حمله کردند و افغانستان به زودی سقوط میکند، ساعت هشت صبح به سمت افغانستان به راه افتادند. به او گفتم یک نفره میتوانی چه کار کنی؟ با این حال رفتند. احمد شاه مسعود هم به دره پنجشیر عقبنشینی کرد و طالبان هم میخواستند با ورود به دره پیروزی کامل خود را اعلام کنند. ساعت دو بعدازظهر زنگ زدند و گفتند: «حسن (پلارک) امشب دو آتشبار توپخانه را به دره پنجشیر بفرست.» در حالی که توپخانه در اختیار ما نبود و متعلق به نیروی زمینی بود. دو آتشبار توپخانه یعنی به ۱۲ قبضه توپ و هر قبضه ۵۰ گلوله، قطعات یدکی، نیرو و... نیاز بود. تهیه سلاح و انتقال آن بسیار سخت و در یک روز غیرممکن بود، اما خدا را گواه میگیرم که میدانستم چون حاج قاسم گفته، حتماً این توپخانه به موقع به دره پنجشیر، که طالبان در نزدیکی دروازههای آن بودند، میرسد.
با افراد و نهادهای متعددی تماس گرفتم تا اینکه بالاخره در مشهد سلاحها را تحویل گرفتم. جالب اینکه حتی نمیتوانستم بگویم این توپها را برای کجا میخواهیم، چون امنیتی بود. سپس با یکی از دوستان، که در استفاده از توپخانه مهارت داشت، تماس گرفتم و گفتم که توپچیهای قدیمی را جمع کنید و توپها را تحویل بگیرید. شب دو هواپیمای افغانستانی آنها را بردند و ساعت دو بامداد توپها در دره پنجشیر بود. صبح آن روز توپخانهها طالبان را زیر آتش گرفتند و همین موجب ترس و فرارشان شد و افغانستان سقوط نکرد. میتوانم صدها مثال بزنم از چنین دستورهایی که در حالت عادی نشدنی به نظر میآید. همین کارهای به ظاهر نشدنی رمز موفقیت حاج قاسم بود.
آخرین فصل خدمت سردار به جهان
همنشینی با شهدا موجب شده بود تا سردار همه خوبیهای شهدا را داشته باشد و رهبری این مسئله را به خوبی میدانستند. به همین دلیل برای نیروی قدس ایشان را انتخاب کردند. سردار هم مطلع بودند که امنیت نظام و مسلمانان چگونه رقم میخورد؛ آرمانهای امام(ره) در حفظ مظلومان چگونه محقق میشود و برای زمینهسازی ظهور باید کجا کار کرد. همه این موارد را با اولویت اعتقاد دینی، تدبیر مدیریتی، تقوای الهی و تبعیت از رهبری تلفیق کردند و وارد عرصه شدند.
ارتباط با حزبالله و سایر نیروهای مبارز بینالمللی
سردار به نهضت مقاومت جنبه اعتقادی بخشیدند و به تبیین این موضوع پرداختند که مسئله صرفاً جنگیدن نیست. همیشه میگفتند که باید با اقتباس از سیره نبوی و با حرف و عمل اسلام را تبلیغ کنیم. نباید دیگران را شیعه کنیم، بلکه باید ببینیم مسلمانها چه کمکی از ما میخواهند؛ به دنبال حکومتسازی هم نبودند. به حزبالله هم توصیه میکردند که به دنبال به دست آوردن دولت نباشند. اقدامات سردار برای نهضتهای اسلامی فقط شامل تدبیر نظامی نبود، بلکه تدابیر اعتقادی، مدیریتی و ... نیز موجب قدرت گرفتن حزبالله، حماس و جهاد اسلامی شد. سردار فرهنگ مقاومت را در گروههای حماس و جهاد اسلامی زنده و به آنها ثابت کردند که تنها راه نجات فلسطین مقاومت و مبارزه است.
مبارزه سردار با داعش
وقتی که ساعت سه بعدازظهر گفتند که داعش موصل را گرفته، از سامرا عبور کرده و پشت دروازه بغداد است، سریع گفتند که بچهها برویم. رفتند و منطقه داعش را شناسایی کردند. پرسیده بود که ماشین دارید؟ در یک ماشین زرهی همراه با ابومهدی و تعدادی از بچههای بدر که آنها را ساماندهی کرده بودند و دو وانت به سمت داعشیها رفتند. داعش یکباره جا خالی داد و مثل دومینو از سیطرههای ورودی بغداد تا سامرا عقبنشینی کرد. داعشیها با آن همه نیرو و تجهیزات وقتی ماشین سردار را دیدند، فکر کردند که یک ارتش پشت این ماشین است و از ترس عقبنشینی کردند. بعد سردار حشد الشعبی را در عراق و فاطمیون و زینبیون و نیروهای سوری و عراقی را ساماندهی و به هم متصل کردند و مقاومت را به این مرحله رساندند. سردار با توانمندی خود از همه امکانات بهره میگرفتند؛ برای مثال نیروهای روسیه را به سوریه آوردند و از حمایت آنها استفاده کردند؛ وحدت کفار را در سقوط سوریه شکستند و دشمن را در تصمیمگیریهایش با تردید مواجه کردند. اعتقاد داشتند که برای امنیت پایدار و درازمدت بین عراق و ایران و با توجه به اینکه همیشه دشمنان از عراق علیه ایران سوء استفاده کردهاند، باید به کمک مقدسات دو ملت را پیوند داد.
حسن پلارک
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/21564
تگ ها: