نویسنده: جواد سروری
حدیث کربلا، حدیث عشق است و ایثار، اخلاص است و فداکاری، شهامت است و شجاعت، سرافرازی است و بزرگواری، شوکت است و عظمت، پاسداری است و پارسایی و سر انجام پیروزی است و رستگاری.
زبونان تاریخ که معبودی به جز هوا و هوس نداشتند چنان خود را آلوده کردند که تا سرحد انهدام اسلام پیش رفتند. اندیشهیی که میرفت با برنامه های از قبل برنامه ریزی شده محو و نابود شود، ناگهان شخصیت عظیمی که از عصاره وحی الهی تغذیه و در خاندان محمد مصطفی (ص) تربیت شده بود قیام کرد و با فداکاری بی نظیر نهضت الهی خود، واقعه بزرگ را به وجود آورد.
ابا عبدالله الحسین (ع)، قیام و نهضت خونین را تنها راه نجات اسلام و مسلمین در تمامی اعصار و قرون تشکیل داد و راه منحصر به فرد مبارزه با نقشه های خائنانه یزید را خود داری از بیعت و تسلیم و انجام حماسه جاوید عاشورا دانست او یقین داشت هدفش مطابق با رضای خدا و پیامبر و منتهی به شهادت و سعادت است، به این جهت صادقانه و قاطعانه و با حماسه زنده و جاوید مخالفت خود را با زمامداری نا صالحان و انحطاط مسلمین اعلام کرد و تمام مصائب و سختی ها را به جان و دل خرید و در عمل عشق و ایثار و حماسه را به ما آموخت که هیچ انسان آزادهیی نباید زیر بار چنین بیعتی رود و وقتی مسلمانان گرفتار زمامدار نا صالح شدند باید فاتحه اسلام را بخوانند و با اسلام و معارف آن وداع کنند.
شجاعت سید الشهدا (ع) نه تنها همان زور بازو و قدرت و قوت بدنی و علم و آگهی آن حضرت به آئین جنگ و نبرد و مدیرت و فرماندهی در صحنه کارو زار بود، بلکه تمام اینها از روح قوی و شخصیت بلند و حیات اعتقادی و اسلامی او نشأت میگرفت.
وقتی از او می پرسند از پیامبر حدیثی که خودت شنیده باشی نقل کن می فرماید: (خداوند کارهای بلند و گرامی را دوست میدارد و کارهای پست و زبون را دشمن می دارد.)
برای برخی از افراد، روح خدمت گزار جسم و جسد و جثه است؛ یعنی فکر و عقل و عاطفه در خدمت هدفهای جسمانی و بدنی و حیوانی است، روح کوچگ و ضعیف حتی احساس رنج هم نمی کند روح باید بزرگ و بلند باشد که احساس درد و رنج بکند اگر روح احساس درد و رنج بکند دیگر در خدمت جسم قرار نمیگیرد و خود را به أمور پست نمی فروشد.
معلوم میشود روح بلند امام با امور پست جسمی سر و کار ندارد و کارش با معانی بلند و با عظمت است.
عباس عقاد نویسنده عرب میگوید: (شجاعت حسین صفتی است که ظهور آن از وی غریب نیست، برای اینکه ظهور شجاعت از مثل او ظهور طلا از معدن آن است.)
در دنیا افرادی هستند خالی از حماسه و شور و هیجان و حرکت، در فراز و نشیب زندهگی احساس حقارت و ذلت و شکست خورده گی میکنند هیچ فکر و عقیده و فرهنگ و تحولی در روح آنها وجود ندارد.
اما بعضی مردم نوعی حماسه در روح وجود آنها هست؛ مثلاً در عرب خوی تفوق عرب بر غیر عرب بود که اسلام با آن مبارزه کرد و یا اینکه در عشایر و قبایل به صورت قومی و نژادی نوعی حماسه وجود دارد؛ اما این شجاعت و حماسه کجا؟ و شجاعت و حماسه حسینی کجا؟
عباس عقاد می گوید که در افراد انسان کسی در شجاعت روحی و قوت قلبی شجاعتر نیست از کسی که اقدام کند بر آنچه حسین در کربلا اقدام کرد.
از دیدگاه اسلام همهٔ حاسه های نژادی و قومی مذموم است و آن حماسه در اسلام ممدوح و پسندیده است که بر اساس عزت نفس، کرامت نفس، آزاد منشی و استقلال فرهنگی و اعتقاد دینی باشد و ننگ و ذلت و انحطاط و پستی را تحمل ننماید. سید الشهدا با الهام از آیات حماسی قرآن و با استفاده از زنده گی حماسی و سیره عملی رسول خدا (ص) به احیای انسان های مرده زمان پرداخت و شخصیت معنوی مسلمانان را بیدار کرد و در امت اسلام در تمامی اعصار و قرون حماسه و غیرت ایجاد کرد و برای تمام نهضت ها و انقلاب های دنیا الگو و سرمایه بی نظیری شد و به آنها آموخت که ترسها، بردگی ها، چاپلوسی ها، بیگانه پرستی ها همه و همه مولود از دست دادن خوی فطری و شخصیت انسانی است.
یکی از عوامل مهم و بنیادی برای انحطاط مسلمین نداشتن روح حماسه و شجاعت است عزت و شرافت و کرامت امت ها وابسته به میزان شجاعت و شهامت و روح بلند و قوی آنان است اگر روحیه چاپلوسی و سازشکاری در برابر تخلفات مالی و اجتماعی و اقتصادی و مدیریتی اجتماعی در جامعه یی، ارزش به حساب آید و در مقابل روحیه شجاعت حماسی و شهامت در گفتار کردار و نوشتار ضد ارزشی به حساب آید و مورد نکوهش قرار گیرد، آن جامعه به تدریج به انحطاط و ذلت کشیده خواهد شد.
استاد شهید مرتضی مطهری پیرامون شهادت امام حسین (ع) می گوید که شهادت های در دنیا است که به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد. بعضی پدیده های اجتماعی، روح را تاریک و کدر میکند، ترس و رعب به وجود می آورد، به اجتماع حالت برده گی و اسارت می دهد؛ ولی یک سلسله پدیده های اجتماعی است که به اجتماع نورانیت و صفا می دهد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس برده گی و اسارت را از او میگیرد، جرأت و شهامت به او میدهد.
بعد از شهادت امام حسین یک چنین حالتی به وجود آمد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود که امام حسین (ع) با حرکات قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده کرد، احساس برده گی و اسارتی را که تمام دوره معاویه بر روح جامعه اسلامی حکمفرما بود، تضعیف کرد و ترس را ریخت و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی شخصیت داد. چون از این سرمایه بالاتر برای اجتماع وجود ندارد که ملتی در خودش احساس شخصیت بکند.
اگر ملتی همه چیز داشته باشد ولی شخصیت خودش را ببازد، هیچ چیز نخواهد داشت و خواه ناخواه در ملتهای دیگر جذب میشود که متأسفانه در جامعه امروزی ما فلسفه مستقلی برای زنده گی وجود ندارد که به آن مباهات بکند. اگر ملتی از خود شخصیت نداشته باشد نمی تواند در مسایل مختلف قضاوت کند. هر موضوعی را فقط به دلیل اینکه مود است به دلیل اینکه در جوامع اروپا یا امریکا پذیرفته شده است و یا در فلمهای بالیودی و هالیودی از آن استفاه میشود، میپذیرد و منطقی دیگر ندارد.
امام حسین (ع) به مردم کوفه شخصیت داد و دیدیم که بعد از سه سال پنج هزار نفر از همین کوفه بر سر قبر حسین ابن علی رفتند و توبه کردند و عهد کردند تا انتقام نگیرند آرام نمی نشینند که عمل هم کردند.
بلی، همه این ها ریشه در تعالیم عاشورائی دارد که اینک می بینیم در گوشه های از دنیا روحی حماسی در ملت ها بیدار شده است و می روند که در تاریخ معاصر تحولی ایجاد کنند. همین حماسه و شهادت مخلصانه بود که یک جاذبه واقعی و حقیقی در قلوب مردم مؤمن جهان ایجاد کرد که حرارت آن هرگز به سردی نمی گراید.
شهادت مردی که فرموده است: من در چنین محیط ذلت باری مرگ را جز سعادت و خوشبختی و زنده گی با این ستمگران را جز رنج و نکبت نمی دانم.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/19896
تگ ها: