توقف کامل خشونت ها در افغانستان و نیز شکل گیری صلح پایدار در این کشور نیازمند توقف مکانیزم هایی است که خشونت را در این کشور بازتولید می کنند. بسیاری از زمینه ها و مقدمات خشونت از سوی کشورهایی بر افغانستان تحمیل شده است که دستیابی به منافع خود را در گرو باقی ماندن خشونت ها و گروه های ستیزه جو در منطقه می بینند.
توقف کامل خشونت ها در افغانستان و نیز شکل گیری صلح پایدار در این کشور نیازمند توقف مکانیزم هایی است که خشونت را در این کشور بازتولید می کنند. بسیاری از زمینه ها و مقدمات خشونت از سوی کشورهایی بر افغانستان تحمیل شده است که دستیابی به منافع خود را در گرو باقی ماندن خشونت ها و گروه های ستیزه جو در منطقه می بینند.
ضرورت توقف مکانیزم های بازتولید خشونت
افغانستان کشوری است که ضمن موقعیت ژئوپلیتیکی نسبتا مناسب و دارا بودن منابع معدنی و زمین های حاصل خیز، همواره درگیر خشونت، جنگ و ناامنی های گسترده بوده است. از منظر بسیاری از پژوهشگران کشورهایی همچون پاکستان به گسترش عمق استراتژیک خود در این کشور فکر می کنند و دولت هایی همانند عربستان سعودی به منظور گسترش نفوذ خود در افغانستان، در جهت بازتولید خشونت ها و درگیری ها در این کشور سرمایه گذاری های گسترده ای انجام می دهند. بنابراین بخشی از مشکلات افغانستان و شرایطی که زمینه های خشونت را فراهم می سازد از سوی دولت های خارجی شکل می گیرد که وجود خشونت ها و درگیری ها را در جهت گسترش منافع و نفوذ خود ارزیابی می کنند و نیز از جهت دیگر به رغم شعارها و وعده های ایالات متحده امریکا در طول دو دهه حضور نظامی در افغانستان، این کشور اقدام موفق و موثری را در جهت بهبود وضعیت افغانستان و نیز بازسازی این کشور صورت نداده است و بیشتر هزینه هایی که صرف افغانستان می شود در جهت مسائل نظامی و امنیتی است که در آن زمینه نیز شرایط همچون گذشته وخیم و نابسامان ارزیابی می شود.
امروزه با وجود آن که سخن از صلح در افغانستان بسیار است ولیکن به این نکته بسیار مهم توجه نمی شود که تا زمانی که شرایط برای بازتولید خشونت ها وجود دارد، هر نوع صلح و تفاهمی موقت، کوتاه و گذرا خواهد بود و دردی را از افغانستان دوا نخواهد کرد. افغانستان نه تنها از نعمت دولت ملی قوی به منظور توقف مکانیزم های بازتولید خشونت محروم است، بلکه دولت فعلی، خواسته یا ناخواسته، به افزایش خشونت ها در افغانستان دامن می زند. برای مثال تاسیس صد مدرسه دینی توسط عربستان و یک دانشگاه بین المللی اسلامی در ننگرهار، که به آموزش تفکرات وهابی و گسترش خشونت ها و ستیزه جویی ها در افغانستان کمک می کند با موافقت دولت افغانستان صورت می پذیرد که در نتیجه مشخصا با توجه به وضعیت اقتصادی نابسامان افغانستان، بسیاری از خانواده ها کودکان خود را به منظور تحصیل در این مدارس رایگان می فرستند که ثمره آن القا خشونت و وهابیت به کودکانی است که تنها به منظور سوادآموزی و یادگیری خواندن و نوشتن به این مدارس آمده بودند. این روزها صدها و هزاران مدارس وجود دارند که به ترویج خشونت و افراط گرایی در افغانستان دامن می زنند ولی دولت از وجود آن ها بی خبر است مشخصا وجود این مدارس و مراکز منجر به بازتولید و گسترش خشونت ها و درگیری ها در کشور افغانستان می شود.
علاوه بر آن عدم اطلاع دولت از شرایط موجود در افغانستان، به گسترش بحران دامن می زند. شرط اولیه حل یک بحران داشتن اطلاعات کافی از آن و ارزیابی ابعاد گسترده بحران می باشد. برای مثال دولت اطلاعات کافی از وجود مدارس و یا مساجدی که به ترویج تفکرات ستیزه جویانه می پردازند ندارد. برای نمونه براساس آمار وزارت حج و اوقاف از 120 هزار مسجدی که در افغانستان فعالیت می کنند، تنها 3500 مسجد ثبت این وزارت است و خطبه های آن ها تنظیم می شود.(۱) این اطلاعات به ما نشان می دهد که افغانستان همانند دریای عظیمی است که دولت تنها از بخش کوچکی از آن اطلاع دارد و مشخص نیست که زیر پوسته این کشور چه می گذرد. ضرورت وجود نظارت گسترده بر مساجد و مدارسی که خشونت و ستیزه جویی را ترویج می کنند نیازی است که امروزه افغانستان از آن بی بهره است. بی شک نیاز امروز این کشور کم رنگ شدن تفکرات قومی و پررنگ تر شدن حس میهن دوستی و ترویج فرهنگ صلح، همزیستی مسالمت آمیز و عدم خشونت است و این وظیفه ای است که از آموزش درست نشات می گیرد. بی شک صلح پایدار و امنیت از نیازهای مبرم افغانستان است و جوانان و کودکان امروز بیش از پیش تشنه صلح و دوستی به منظور رشد و بالندگی در جامعه هستند.
منابع
1-دویچه وله
منبع: مرکز مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/19799
تگ ها: