مهمترین هدف عربستان از تلاش برای نفوذ در افغانستان گسترش نفوذ فرهنگی و دینی با گرایش وهابیت است. در این راستا دور جدید نفوذ عربستان در افغانستان با تلاش این کشور برای ساخت بزرگترین دانشگاه در ولایت ننگرهار آغاز شده است .بسیاری از محافل سیاسی در افغانستان نیز تاسیس این دانشگاه را پوششی برای حمایت از جریانهای افراط گرایی در افغانستان و منطقه می دانند.
درسالهای اخیر عربستان سعودی تلاش کرده است در پوشش کمک به روند صلح افغانستان و ایجاد مساجد و دانشگاه های مذهبی، نفوذ سیاسی و مذهبی و همچنین نفوذ وهابیت را در این کشور افزایش دهد. برگزاری اجلاس ناموفق علما در جده و همچنین ایجاد مسجد و دانشگاه های مذهبی در کابل و ننگرهار در همین راستا صورت گرفت. تلاشهای حکام سعودی برای نفوذ بیشتر در افغانستان ازچهار دهه ی پیش و از زمان حمله ارتش سرخ شوروی به افغانستان و اشغال این کشور با حمایتهای مالی از برخی از گروههای شبه نظامی برای مقابله با آن آغاز شد. بسیاری نقطه عطف حضور و نفوذ عربستان در افغانستان را، سال 1367 زمان سقوط نجیب الله می دانند اما تشکیل گروه شبه نظامی طالبان با کمک عربستان، آمریکا و انگلیس و امارات به کارگزاری پاکستان و حاکمیت این گروه بر بخشهای زیادی از افغانستان در اواخر دهه نود میلادی را بایستی حضور رسمی عربستان در افغانستان دانست.
اهداف عربستان در افغانستان
طالبان گروهی اهل معامله است که به راحتی می تواند همزمان با گروههای مختلف نظامی، ایدئولوژی و مالی کار کند.این بدان معنا است که از دیدگاه عربستان، طالبان می توانست منافع این کشور را در افغانستان حفظ و در همان حال از نظر ایدئولوژی نیز تحت فرمان علمای وهابی عربستان باشد . بخصوص آنکه گروه طالبان در دسته بندی گروههای مذهبی در ردیف گروههای افراطی قرار می گرفت که به راحتی می توانست اهداف ومنافع عربستان را با اعمال خشونت برضد اقلیتهای مذهبی تامین کند . حمله امریکا به افغانستان و سقوط رژیم طالبان در سال 2001 باعث شد تا در ادامه نفوذ و حضور عربستان در افغانستان وقفه ایجاد شود .هر چند عربستان به حمایتهای مالی و نظامی خود به گروه شبه نظامی طالبان ادامه داد تا بتواند مجددا خود را احیا کند و اکنون با کمک آمریکا به دنبال سهم خواهی از قدرت در افغانستان است .
مهمترین هدف عربستان از تلاش برای نفوذ در افغانستان گسترش نفوذ فرهنگی و دینی با گرایش وهابیت است. در این راستا دور جدید نفوذ عربستان در افغانستان با تلاش این کشور برای ساخت بزرگترین دانشگاه در ولایت ننگرهار آغاز شده است .بسیاری از محافل سیاسی در افغانستان نیز تاسیس این دانشگاه را پوششی برای حمایت از جریانهای افراط گرایی در افغانستان و منطقه می دانند. در واقع از این دیدگاه، عربستان حمایت از افراط گرایی، سلفی گری و ترویج وهابیت را در دو بخش دانشگاهی و نظامی با جدیت دنبال می کند.
برخی گروهها مانند حزب التحریر، بازوی به اصطلاح علمی و معنوی حکام آل سعود، تلاش خود را برای نفوذ در مراکز دینی و دانشگاهی کشورهای هدف معطوف کرده اند تا از این طریق بتوانند بخش دانشگاهی را جذب و نفوذ خود را در میان محافل علمی توسعه دهند. بخش دوم تلاشهای رژیم آل سعود حمایت از گروههای شبه نظامی و تکفیری برای توسعه افراط گرایی و دامن زدن به فرقه گرایی است که از جمله این گروهها در افغانستان، طالبان و حزب اسلامی حکمتیار و در پاکستان نیز سپاه صحابه و لشکر جهنگوی است.
عربستان برای ترویج اندیشه های وهابی گری و آموزه های غلط از اسلام، در پاکستان مدارس دینی بسیاری را مدیریت می کند که درواقع نیروهای این گروهها را تربیت می نمایند .اکنون عربستان با پوششی جدید و برای اغفال افکار عمومی در افغانستان مدعی تاسیس دانشگاه و مسجد در این کشور است تا از این طریق جوانان افغان را به سمت افراط گرایی و آموزه های غلط که برگرفته از اندیشه های منحط وهابیت است سوق دهند .موضوعی که بارها علمای افغانستان و همچنین مالزی و اندونزی درباره ی پیامدهای آن هشدار داده اند .ننگرهار از این جهت به عنوان محل ایجاد دانشگاه عربستان انتخاب شده است که ضمن نزدیکی جغرافیایی به پاکستان و رفت و امد سهل با این کشور، اخیرا به محل و پایگاه گروههای تروریستی بخصوص داعش تبدیل شده است .
هدف دیگر عربستان از تلاش برای توسعه نفوذ در افغانستان ،تقویت قدرت منطقه ای خود و مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی است. حکام ال سعود به زعم خود تصور می کنند که با تقویت حضور خود در افغانستان و حمایت از گروههایی مانند حزب اسلامی حکمتیار می تواند مانع از ادامه نفوذ انقلاب اسلامی در افغانستان شود. بعد از طرح مباحثی مبنی بر ارتباط ایران و روسیه با طالبان، عربستان احساس می کند که این گروه را از دست داده و از راههای دیگر در حال توسعه نفوذ خود در افغانستان است که از جمله مهمترین ان وانمود کردن تلاش برای کمک به حل بحران این کشور است.
در واقع رژیم ال سعود با برگزاری نشستهایی در عربستان درصدد است با رفتار های به ظاهر صلح طلبانه نظر مردم افغانستان و علمای مستقل این کشور را جلب نمایند .این در حالی است که در چهار دهه گذشته مردم افغانستان هرگز به عربستان و وهابیت روی خوش نشان نداده اند و این کشور نیز نتوانسته است متناسب با کمکهای مالی اش، در گروههای شبه نظامی افغانستان نیز نفوذ نماید. زیرا مردم افغانستان با فرقه گرایی به شدت مخالفند. با توجه به ظهور گروه تروریستی داعش در افغانستان که حمایتهای عربستان با امریکا از آن بر همگان محرز است که عربستان درصدد است موقعیت داعش را به عنوان گروهی فرقه گرا که پیشتر در دامان وهابیون پرورش یافته بود به عنوان نیروی جایگزین و حرف شنو در افغانستان مستحکم کند.
از دیگر اهداف عربستان ، تلاش برای توسعه نفوذ در افغانستان ، توسعه روابط اقتصادی و سرمایه گذاری در بخشهای مختلف از جمله معادن است. در سالهای اخیر یکی از ابزارهای عربستان برای توسعه حضور در کشورهای مختلف از جمله در افغانستان ، استفاده از اهرم اقتصادی است .با توجه به نیاز دولت این کشور به جذب سرمایه گذاری حکام عربستان با فعال شدن در بخشهای اقتصادی افغانستان اهداف بلند مدتی را پی گیری می کنند که می تواند در آینده خطرات زیادی را برای افغانستان به دنبال داشته باشد.
در این حال حضور و نفوذ پاکستان در افغانستان برای عربستان هم فرصت است و هم تهدید. فرصت است از این جهت که عربستان می تواند از فرصت حضور پاکستان در افغانستان برای توسعه نفوذ خود نیز استفاده کند .تهدید این وضعیت برای عربستان آن است که همیشه باید در سایه پاکستان در افغانستان حرکت کند .به عبارت دیگر حکام عربستان باید از دریچه پاکستان به تحولات افغانستان نگاه کنند و برنامه ها و اهداف خود را نیز با دولت اسلام اباد هماهنگ نمایند .این وضعیت چندان مطلوب حکام سعودی نیست. زیرا با تنش در روابط کابل و اسلام آباد روابط دو طرف نیز مخدوش شده و این به نفع تلاشهای عربستان برای نفوذ در افغانستان نیست. بنابراین برگزاری نشستهای علما در عربستان به نظر می رسد با هدف اتخاذ موضع مستقل این کشوراز پاکستان برای تاثیر گذاری بر تحولات افغانستان صورت می گیرد.
هر چند برخی محافل برگزاری نشستهای علما در عربستان در مورد تحولات افغانستان را نوع تلاشهای هماهنگ عربستان با دولت پاکستان می دانند تا به گونه از فشارهای امریکا بر دو کشور بکاهند. واشنگتن ، پاکستان را به همکاری با تروریستها و پناه دادن به انها متهم می کند و مدعی است دولت اسلام اباد بخصوص ارتش پاکستان در همکاری با ارتش امریکا در مورد تحولات افغانستان نقش دوگانه ای را ایفا می کند .اگرچه دولت اسلام آباد این ادعاها را رد می کند اما به نظر می رسد پاکستان با ایجاد شرایطی که بیانگر تلاش این کشور برای به اصطلاح پایان دادن به بحران افغانستان است می کوشد تا حدی فشارهای امریکا بر اسلام اباد را کاهش دهد .در این میان عربستان نیز با برگزاری نشستهای علما که بدون تردید با همکاری علمای پاکستان برگزار می شود می کوشد در همکاری مشترک ، ظاهر ی صلح طلبانه از خود به نمایش بگذارند.
با این حال این دیدگاه نیز از سوی برخی محافل سیاسی و امنیتی در منطقه مطرح است که عربستان در راستای تعریف جدیدی که آمریکا برای آن در افغانستان در نظر گرفته فعالیت می کند.بعد از سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا به عربستان به نظر می رسد حکام ال سعود با وی توافق کرده اند که نقش مهم و موثری را در راستای اهداف آمریکا در افغانستان ایفا نمایند .اهدافی که می تواند ضمن دامن زدن به رقابتهای منطقه ای منجر به شکل گیری گروهها و دسته بندی های جدیدی در افغانستان شود که پیامد آن دامن زدن به فرقه گرایی و جنگهای داخلی در این کشور است.
با توجه به اینکه افغانستان با تنوع قومی روبرو است دولت این کشور باید از هرگونه اقدامی که شائبه فرقه گرایی در افغانستان داشته باشد پرهیز نماید. زیرا بسیاری از محافل و اقوام در افغانستان با حضور و نفوذ وهابیت و در اشکال سیاسی آن با عربستان مخالفند و آنرا نماد تفرقه گرایی در افغانستان می دانند.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/19084
تگ ها: