رضا عطایی (ماستری مطالعات منطقهای دانشگاه تهران)
* وزارت امور خارجه امریکا در گزارشی جمعیت هَزارَهها در افغانستان را نه درصد (۹℅) اعلام کرد که اعتراضات و محکومیتهایی را در پی داشت.
مسلم است که تا کنون هیچگونه سرشماری دقیق و قابل اعتمادی در افغانستان صورت نگرفته است و سرشماریهای قبلی نیز تحت تاثیر فشارها، حساسیتها و ملاحضات قومی، سیاسی و گروهی قرار داشته و نتوانسته است تعداد دقیق جمعیت هر قوم را تعیین کند.
* در زمینه میزان نفوس و جمعیت اقوام مختلف در افغانستان تنها می توان گفت که هر یک از این چهار قومیت؛ پَشتونها، هَزارَهها، تاجیکها و ترک تبارها به عنوان "یکی از چهار قومیت عمده" (چهار کتله قومی عمده) ساکن در افغانستان هستند. و هیچ گروه قومی "اکثریت مطلق" را در افغانستان ندارد، و هرگونه سخنی بیش از این، به نظر میرسد نوعی جنگ روانی و سیاسی علیه سایر اقوام باشد.
* یک روی سکه گزارش وزارت خارجه آمریکا به جنگ روانی و سیاسی مذکور بر میگردد که عیان و مشخص است. اما این سکه روی دیگری هم دارد که کمتر مورد تامل قرار گرفته است که آن را میتوان در این سوال خلاصه نمود که؛ هَزارَهها در کجای معادلات قدرت قرار دارند؟
* پیش از هر گونه جوابی به این پرسش، باید موقعیت بسته و محصور جغرافیایی هزارهها و همچنین اقتصاد ضعیفشان را مد نظر داشته باشیم. علاوه بر این دو فاکتور مهم که در معادلات کلان سیاسی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. تاریخ تحولات افغانستان به خوبی نشان میدهد که این قوم و سران آن از فهم عمیق سیر تحولات مهم منطقهای و فرامنطقهای در طول تاریخ غافل بودهاند و هیچ کنش معقول سیاسی_اقتصادی برای بقاء و استمرار حیات خویش به خرج ندادهاند.
از زمان عبدالرحمن (۱۸۸۰_۱۹۰۰م) که "بازی بزرگ" در جریان بود گرفته تا کنون که "بازی بزرگ جدید" منطقهای در جریان است این وضع قابل مشاهده است.
* حتی برخلاف ادعای بسیاری، علت اصلی قتلعام هزارهها در دوره عبدالرحمن، عامل مذهب نبود؛ عنصر مذهب فقط ظاهر و چاشنی غائله بود. هزارهها همانند اصحاب کهف در خواب عمیقی فرو رفته بودند و از آنچه آن روز در صحنه سیاست منطقه و جهان میگذشت بیخبر محض بودند. نه جریان "بازی بزرگ" (The Great Game) را فهمیدند و نه بازیگران اصلی آن را میشناختند که بخواهند با زد و بند سیاسی وارد بازی شوند؛ به تبع قربانی شدند.
* بعد از کنفرانس بن و حوادث یازده سپتامبر که "بازی بزرگ جدید" (The New Great Game) شروع شد نیز کنش معقول اقتصادی_سیاسی از سوی هزارهها برای معادلات قدرت و ثروت صورت نگرفته است.
گزارش وزارت خارجه آمریکا را به این صورت بخوانید که هزارهها نود درصد (۹۰℅) جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند، اما تا وقتی که در جریان معادلات منطقهای و فرامنطقهای نباشند و ظرفیتها و پتانسیلهای مورد نیاز را برای زد و بندهای کلان قدرت و ثروت تقویت نکنند باز در عمل نود درصد با نه درصد آنچنان تفاوتی ندارد.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/18939
تگ ها: