اغلب فکر میکردند منابعی نامتناهی در افغانستان وجود دارد که میتوان با ظرفیتسازی و سرمایهگذاری روی آن به خودکفایی اقتصادی رسید، اما همچون بسیاری از کشورهای دارای منابع که درگیر بیماریهای اقتصادی هستند، این کشور نیز از این مسئله مستثنی نبوده و منابع طبیعی چالشهایی برای آنها به وجود آورده است.
اغلب فکر میکردند منابعی نامتناهی در افغانستان وجود دارد که میتوان با ظرفیتسازی و سرمایهگذاری روی آن به خودکفایی اقتصادی رسید، اما همچون بسیاری از کشورهای دارای منابع که درگیر بیماریهای اقتصادی هستند، این کشور نیز از این مسئله مستثنی نبوده و منابع طبیعی چالشهایی برای آنها به وجود آورده است.
اغلب فکر میکردند منابعی نامتناهی در افغانستان وجود دارد که میتوان با ظرفیتسازی و سرمایهگذاری روی آن به خودکفایی اقتصادی رسید، منابعی که چشم همه به آنها دوختهشده و امید ثبات اقتصادی کشور افغانستان میباشد، اما همچون بسیاری از کشورهای دارای منابع که درگیر بیماریهای اقتصادی هستند، این کشور نیز از این مسئله مستثنی نبوده و منابع طبیعی چالشهایی برای آنها به وجود آورده است. در این گزارش به ارائه آماری از میزان منابع طبیعی در این کشور و چالشها و راه حلهای عبور از شرایط فعلی پرداخته خواهد شد.
مرور آماری منابع طبیعی
وزارت معادن و پطرولیم، ارزش منابع طبیعی افغانستان را 3 تریلیون دلار تخمین زده که این ذخیره 162 برابر تولید ناخالص داخلی کشور در سال 2016 (18.4 میلیارد دلار) میباشد؛ امری که در ثبات اقتصادی و کاهش وابستگی کشور به کمکهای خارجی نقش مهمی میتواند داشته باشد. بهعنوانمثال میزان ذخایر تازه کشفشده لیتیم، آهن، مس، کوبالت و طلا در جنوب افغانستان بهاندازهای است که میتواند افغانستان را به یکی از کشورهای مهم و ثروتمند جهان تبدیل کند[1]. روزنامهی نیویورکتایمز[2] در گزارشی آورده است که لیتیم افغانستان برابر با نفت عربستان است و معدن حاجی گگ به مقدار دو میلیارد تُن ذخیره آهن دارد. این گزارش میافزاید که اورانیم افغانستان در جهان بینظیر و ذخایر مس افغانستان با بزرگترین ذخیره مس شیلی برابر است. این روزنامه آمریکایی در ادامه گزارش خود به ارزش گاز افغانستان پرداخته و یک تریلیون دلار تخمین زده است و اضافه کرده است که حتی زمرد افغانستان از زمرد کلمبیا و الماس افغانستان از الماس آفریقا هم باکیفیتتر است[3]. همچنین گفته میشود سالانه پنجاه میلیارد مترمکعب آب افغانستان بهگونهای رایگان به کشورهای همسایه سرازیر میشود.
بیماری هلندی از نوع افغانستانی
کاهش ارزش پول ملی، قدرت رقابتپذیری سایر صنایع را کاهش داده و درنهایت سایر بخشهای اقتصادی را با رکود مواجه میکند، یعنی سرکوب صنایعی که میتوانند صادرات داشته باشند ولی به دلیل کاهش قدرت پول ملی رشد نمیکنند. بعلاوه، درصورتیکه درآمدهای ارزی ناشی از عواید منابع طبیعی به پول ملی تبدیلشده و وارد بودجه دولت شود و برای بهبود وضعیت اجتماعی تحت عنوانهای مختلف استفاده گردد؛ تورم را افزایش خواهد داد. تورم زمانی به مشکل جدی اقتصادی مدل میگردد که درآمدهای ارزی منابع طبیعی برای مدتی قطع گردد.
عدم شفافیت قراردادها
وجود قراردادهای غیر شفاف در زمینه ی استخراج منابع طبیعی که میان دولت افغانستان و شرکتهای استخراجکننده، امضا میگردد منجر به؛ عدم شفافیت در قیمتگذاری منابع طبیعی استخراجشده، عدم وجود اطمینان از مقدار پرداختیهای شرکتهای استخراجکننده و دریافتیهای دولت افغانستان میشود و سوءاستفاده از عواید منابع طبیعی را در پی خواهد داشت. اینها در حالی است که افغانستان عضویت ابتکار شفافیت صنایع استخراجی[4] (EITI) را داشته که بر اساس آن، این کشور متعهد به تهیه و ارائه گزارشها به نهاد یادشده میباشد. در آخرین گزارش این نهاد که در سال ۲۰۱۷ منتشرشده، یادآوری شده است که بعضی از شرکتها بدون اخذ جواز به استخراج معادن پرداخته و شرکتهایی هم بودهاند که از فعالیتهایشان هیچ گزارشی ندادهاند.
ارتباط عواید منابع طبیعی با پیسه عادی افغانستان
درآمد صنایع استخراجی در شرایط فعلی نقش چشمگیر در بودجه کشور ندارد. بااینوجود، همین درآمد اندک در بعضی از قسمتهای بودجه عادی کشور به مصرف میرسد. ادامه این روند در آینده باعث خواهد شد تا درآمد منابع طبیعی افغانستان بهجای تبدیلشدن به ثروت، صرف هزینههای جاری دولت در قالب پرداخت معاشات، خریداری تجهیزات و …گردد. هرچند که صرف پول این منابع در بودجه بهخودیخود بد نیست ولی اگر دولت بخش بزرگی از درآمدش از این راه باشد، در صورت کاهش درآمد صدمه بزرگ خواهد خورد.
چالشهای محیطزیستی
ضعف نظارت دولتی و شهروندان کشور از پروسه چگونگی استخراج منابع طبیعی باعث میگردد تا شرکتهای استخراجکننده منابع طبیعی صرفاً به حداکثر شدن سودشان توجه کرده و مراقب ضرر رساندن به محیطزیست نباشند. چنین حالت به آبها و محیطزیست ضربه زده و سلامت انسانها را نیز به خطر مواجه میسازد.
بامطالعه دلایل ذکرشده میتوان پی برد که حکومت و دولتهای افغانستان در حال حاضر توانایی و تخصص درزمینه ی مدیریت منابع طبیعی کشور را ندارد. بنابراین، استخراج منابع طبیعی در کوتاهمدت با چالشهای جدی مواجه میباشد. از مهمترین مشکلات اساسی برای استخراج منابع طبیعی میتوان دلایل زیر را ذکر نمود:
- عدم تصویب قانون معادن
- عدم شفافیت در قراردادها
- ناامنی
- نبود زیرساختهای لازم
راهحلها
- درآمد بهدستآمده از آدرس منابع طبیعی افغانستان باید به ثروت ملی تبدیل شود که مربوط به نسل فعلی و نسلهای آینده در کشور میباشد.
- عواید منابع طبیعی نباید مانند کمکهای خارجی غرض حفظ تصنعی ارزش پول افغانی در بازار پولی کشور به حراج گذاشته شود.
- جامعه مدنی، رسانههای اجتماعی و شهروندان کشور باید نظارت قوی روی چگونگی عواید منابع طبیعی کشور داشته و بالای حکومت افغانستان و شرکتهای استخراجکننده منابع طبیعی فشار آورند تا آمارهای دریافتیها و پرداختیهای مربوط به داد و گرفت منابع طبیعی را انتشار داده تا مانع فساد و حیفومیل شدن درآمدهای منابع طبیعی گردند.
- استخراج منابع طبیعی کشور نباید به هزینه آلودگی محیطزیست تمام شود.
- دستنخورده ماندن منابع طبیعی افغانستان به سود کشور نبوده و امکان دارد در آینده باعث افزایش تضاد منافع بین کشورها گردیده و سبب بروز ناامنیها و جنگها گردد.
برای افغانستان تراژدی بزرگ خواهد بود درصورتیکه منابع طبیعی دستنخوردهاش که ظرفیت تبدیلشدن به ثروت بزرگ را دارد و روزنهای امید برای توسعه اقتصادی -اجتماعی، رشد اقتصادی پایدار و کاهش فقر میباشد؛ منجر به افزایش فساد، تنشهای اجتماعی و عقبماندگی کشور گردد. درنتیجه، کشور دچار نفرین منابع طبیعی گردد. سیاستگذاران کشور باید بهصورت استراتژیک در این زمینه نگاه انداخته و با الهام از کشورهای دارای وفور منابع طبیعی که توانستهاند منابعشان را به سود رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی سوق دهند، استفاده نموده و افغانستان را از احتمال دچار شدن به نفرین منابع طبیعی نجات دهند.
منابع:
[1] .گزارشات وزارت معدن افغانستان،2016
[2] The New York Times
[3] .«نفرین منابع افغانستان»،روزنامه نیویورک تایمز،2016
[4] Extractive Industries Transparency Initiative
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/17081
تگ ها: