زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان پس از دیدار با ملابرادر رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر ، به پاکستان رفت و با جنرال قمرجاوید باجوا فرمانده نیروی زمینی ارتش این کشور در راولپندی دیدار و در مورد تحولات افغانستان و لزوم برقراری آرامش و ثبات در این کشور گفتگوکرد.
زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان پس از دیدار با ملابرادر رئیس دفتر سیاسی طالبان در قطر ، به پاکستان رفت و با جنرال قمرجاوید باجوا فرمانده نیروی زمینی ارتش این کشور در راولپندی دیدار و در مورد تحولات افغانستان و لزوم برقراری آرامش و ثبات در این کشور گفتگوکرد. این دیدارها و رایزنی های خلیلزاد پس از آن صورت گرفت که گروه طالبان در مورد پیامدهای تخطی آمریکا از توافقنامه دو طرف موسوم به دوحه هشدار داد. از اینرو نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان نگران شکست توافقنامه ای است که خود پای آنرا امضا کرده و خروج طالبان از آن ممکن است پایان فعالیت خلیلزاد در امور افغانستان باشد .
خلیلزاد چرا به پاکستان رفت و با باجو دیدار کرد؟
خلیلزاد به خوبی می داند که پیکان هدایت طالبان در اختیار پاکستان است و این گروه ابزار و اهرم این کشور برای پیشبرد اهداف و منافعش در افغانستان می باشد. اگر چه برخی محافل سیاسی در پاکستان از استقلال عمل طالبان سخن می گویند اما برکسی پوشیده نیست که بسیاری از گروههای شبه نظامی منطقه از جمله گروه طالبان مستقیما تحت نظر و هدایت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان "آی اس آی" عمل می کنند. از اینرو دیدار خلیلزاد با فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان به جای دیدار با مقامات سیاسی این کشور به این دلیل است که پرونده افغانستان از سوی ارتش و سازمان "آی اس آی" دنبال می شود و نهادهای سیاسی پاکستان هیچ نقشی در سیاست گذاری و تعیین راهبرد در افغانستان ندارند.
واقعیت این است که خلیلزاد نگران پیامدهای آزاد نشدن افراد دربند طالبان از زندانهای افغانستان بخصوص 15 سرکرده این گروه است. ترک افغانستان از سوی هیات سه نفره طالبان که برای گفتگو در مورد آزادی این افراد به این کشور سفر کرده بود به نشانه اعتراض، توافقنامه دوحه را به لبه پرتگاه کشانده است. نرمش نشان ندادن طالبان از یکسو و ادامه مقاومت کابل در برابر فشارهای پاکستان از جمله اخراج پناهجویان افغان از این کشور باعث شده است تا از هم اکنون برخی محافل رسانه ای در آمریکا از ناتوانی خلیلزاد در اجرایی کردن توافقنامه دوحه و شکست زودهنگام آن سخن بگویند. انتشار برخی گزارشها در مورد اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به دنبال کسب جایزه صلح نوبل به خاطر توافقنامه دوحه و استفاده تبلیغاتی از آن در انتخابات ریاست جمهوری 2020 است، بدین معنا است که خلیلزاد فرصت زیادی برای اجرایی کردن این توافقنامه ندارد.
برخی ناظران سیاسی این دیدگاه را که پاکستان در همکاری با طالبان خلیلزاد را به این کشور و قطر کشاند رد نمی کنند تا ضمن هشدار تلویحی به وی در مورد پیامدهای تاخیر طولانی اجرایی نشدن توافقنامه دوحه، مطالبات اسلام آباد را به نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان گوشزد کنند. اظهارات فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان در دیدار با خلیلزاد مبنی براینکه دولتمردان آمریکا وظایف خود را در قبال پاکستان به درستی انجام دهند موید این مطلب است. این بدان معنا نیز می تواند باشد که پاکستان مدعی است صرف نظر از اجرایی شدن یا نشدن توافقنامه دوحه برای تحقق آن بسیار تلاش کرده است و اکنون نوبت آمریکا است تا به وعده هایش عمل کند. خلیزاد به عنوان یک پشتون به خوبی می داند قدرت سلبی پاکستان بسیار زیاد است و اگرانتظاراتش برآورده نشود به راحتی می تواند توافقنامه دوحه را به شکست بکشاند.
پاکستان خود را برنده توافق آمریکا و طالبان می داند زیرا از یکسو طالبان در افغانستان به قدرت بازمی گردد و از سوی دیگر امیدوار به حل مشکلات اسلام آباد با واشنگتن و بازپس گیری افغانستان به عنوان حیاط خلوت خود از هند است. به همین دلیل پاکستان به هیچ عنوان خواهان شکست توافقنامه دوحه نیست. اما مقاومت کابل دربرابر آزادی افراد دربند طالبان و تاخیر طولانی در تعیین هیئت مذاکره کننده افغانستان، پاکستان را برآن داشته است تا با استفاده از فرصت نیاز ترامپ به اجرایی شدن توافقنامه دوحه، واشنگتن را برای برآورده کردن انتظارات اسلام آباد تحت فشار قرار دهد.
نتیجه
در هر حال، خلیلزاد در حالی برای جلوگیری از شکست زودهنگام توافقنامه دوحه با طالبان تلاش می کند که اختلافات سیاسی میان ارگ و کاخ سپیدار بر سر نتایج انتخابات ریاست جمهوری ششم ماه میزان ادامه دارد و چشم انداز روشنی برای حل آن دیده نمی شود . در همان حال محمد اشرف غنی که امیدوار به حفظ دولت خود است به هیچ عنوان حاضر به از دست دادن مهمترین کارت بازی خود در برابر طالبان ،آمریکا و پاکستان نیست که همانا افراد دربند طالبان در زندانهای افغانستان هستند. بدون تردید خلیلزاد به عنوان پشتون به فرهنگ خود محوری سیاسی، انحصارگرایی قومی و ترجیح منافع شخصی افغانها بر منافع ملی آشنایی کامل دارد. همانگونه که خود با ترجیح منافع شخصی بر منافع ملی افغانستان، برای تامین اهداف آمریکا در کشورش تلاش می کند.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/15939
تگ ها: