سالها پیش شوروی با گرفتار شدن در باتلاق افغانستان، مجبور به خروج از این کشور شد و در نتیجه خلاء قدرت ناشی از خروج ارتش سرخ، میدان برای حضور ایالات متحده امریکا باز و بازتر شد.
سالها پیش شوروی با گرفتار شدن در باتلاق افغانستان، مجبور به خروج از این کشور شد و در نتیجه خلاء قدرت ناشی از خروج ارتش سرخ، میدان برای حضور ایالات متحده امریکا باز و بازتر شد. اکنون پس از سالها از آن دوران، ایالات متحده با امضای توافق نامه صلح با طالبان، خود به ابزاری برای تکرار تاریخ تبدیل شده است. اما آیا روسیه در نقش ایالات متحده امریکا در سال 2001 ظاهر خواهد شد؟
دید روسیه به تحولات افغانستان پس از جنگ سرد
یک دهه پس از پایان جنگ سرد، روسها به پشتیبانی و همکاری با غرب به منظور دفع تروریسم در افغانستان مبادرت ورزیدند اما در سالهای اخیر، سیستم بین المللی شکل جدیدی به رفتار روسها در منطقه داده است. اکنون روسیه به دنبال ایفای نقشی فعال در منطقه می باشد و گسترش نفوذ روسها در منطقه به منظور حرکت این کشور در جهت توازن راهبردی با ایالات متحده ارزیابی می شود. حال مهم ترین پرسش برای روسها در شرایط کنونی افغانستان، این خواهد بود که همانطور که شرایط بازی در نظام دو قطبی، لئونید برژنف را به سوی جنگ در افغانستان سوق داد اکنون سیستم بین المللی چه شرایطی را برای روسها در افغانستان مهیا کرده است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا لازم است کمی به گذشته بازگردیم. در دوره ای که پس از پایان جنگ سرد، خلاء امنیت در افغانستان بیشتر شد و نیز نظام بین الملل به سمت تک قطبی شدن حرکت نمود و در حالی که روسها درگیر بی ثباتی داخلی ناشی از فروپاشی شوروی بودند، میدان تاخت و تاز برای ایالات متحده امریکا بیش از پیش فراهم شد. و حتی از آنجایی که طالبان و گروه های تروریستی همواره منافع روسیه در آسیای مرکزی را تهدید می کردند، حمله امریکا به افغانستان با حمایت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، همراه شد. با گذشت یک دهه از حضور نیروهای امریکایی در افغانستان، روسها به آرامی سعی در بازیابی قدرت خود به عنوان یک بازیگر فعال در عرصه بین المللی نمودند. در سند امنیت ملی این کشور در سال 2009، با اشاره به فائق آمدن این کشور نسبت به مشکلات داخلی، حفظ تمامیت ارضی و مسائل مختلف دیگر به ارتقاء رقابت روسیه و دفاع از منافع ملی این کشور به عنوان یک بازیگر کلیدی در روابط بین الملل اشاره می شود.[1]
تداوم حضور ایالات متحده امریکا در منطقه با منافع روسیه تعارض پیدا کرده است و در واقع روسها هرچند به دلایلی از حمله جورج بوش به افغانستان استقبال کردند اما با تغییر شرایط، اکنون تداوم حضور امریکا در افغانستان را به ضرر خود می دانند.
فعالیت ها، اظهارات و اقدامات روسیه در سالهای اخیر نشان می دهد که اکنون روسها سعی می کنند تا به عنوان بازیگری فعال در افغانستان مطرح شوند. روسها اکنون با اکثر جریانات و گروه های موجود در افغانستان در تماس هستند. شاید اکنون طالبان همانند دهه 90 میلادی برای روسیه تهدید جدی تلقی نمی شوند چرا که در سالهای اخیر طالبان محدود به مرزهای افغانستان باقی مانده است و نمی خواهد به حوزه نفوذ روسیه در آسیای مرکزی وارد شود اما قاچاق مواد مخدر و گسترش داعش می تواند به عنوان بخشی از نگرانی های امنیتی روسیه در سالهای اخیر به حساب آید.
بازیگری فعال روسیه حتی در برگزاری مذاکرات صلح و دیدار با طالبان نیز قابل مشاهده بود.
نگاه روسیه به توافق نامه صلح
روسیه از توافق صلح ایالات متحده امریکا با طالبان راضی به نظر می رسد. کابلوف فرستاده ویژه رئیس جمهور روسیه در امور افغانستان، در این باره می گوید: " این توافق از اهمیت ویژه ای برای امنیت روسیه برخوردار است." او در ادامه می افزاید: "این توافقنامه در درجه اول برای افغانستان اهمیت دارد. توافقنامه مذکور راه را برای توقف جنگ و ارتقای آشتی ملی در افغانستان هموار می سازد."[2]
خشنودی روسها از خروج امریکا از افغانستان بی دلیل نیست. چرا که از نفوذ ایالات متحده در جنوب آسیا کاسته می شود و تا حدودی حوزه نفوذ روسها در منطقه آسیای مرکزی از فشار امریکا کاهش می یابد و از سوی دیگر شرایط دیگری را برای روسیه فراهم می سازد که در ادامه به آن اشاره می شود.
طرح روسها پس از توافق نامه صلح در افغانستان
خروج ایالات متحده امریکا منجر به بازگشت زمان به دهه 1990 و خلاء امنیتی ناشی از خروج سربازان شوروی از افغانستان می گردد. با این تفاوت که نظام بین الملل کنونی شباهت چندانی به دهه 1990 ندارد و شرایط تا حدود زیادی تغییر کرده است. اکنون در نتیجه خروج ایالات متحده امریکا از افغانستان و نیز افزایش اختلاف میان عبدالله عبدالله و نیز اشرف غنی، گسل های امنیتی افزایش پیدا خواهد کرد و در نتیجه، فعالیت گروه ها و سازمان های تروریستی همچون داعش شدت می یابد. اما پاسخ روسیه به این شرایط به چه صورت خواهد بود؟
خلاء قدرت در افغانستان دائمی نیست بلکه بخشی از اقدامات واکنشی نسبت به این شرایط از سوی روسیه و چین اعمال می شود. براساس سند امنیت ملی روسیه در سال 2016، داعش و گروه های تروریستی که در مناطق خلاء قدرت رشد یافته اند مهم ترین تهدیدات علیه منافع روسیه در منطقه به شمار می آیند. [3] از سوی دیگر بر اساس بخش دیگری از این سند، امریکا و متحدان آن به دنبال حفظ تسلط خود در امور جهانی هستند و سیاست مهار و فشار بر روسیه را دنبال می کنند [4] بنابراین روسها با توجه به مجموعه ای از دلایل و واقعیتهای موجود و با توجه به شرایط سیستمی و تلاش به منظور بازیابی قدرت، ممکن است به اقدام نظامی در افغانستان دست بزنند و حوزه نفوذ خود را تا منطقه آسیای جنوبی پیش ببرند.
در واقع روسیه به دنبال بازیابی جایگاه خود در نظام بین الملل و رسیدن به توازن راهبردی با ایالات متحده امریکاست. برای رسیدن به این شرایط، افغانستان یکی مهم ترین و راهبردی ترین نقاط برای روسیه به حساب می آید. حال باید دید با توجه به تجربه شکست شوروی و نیز امریکا در افغانستان، آیا روسها همانند سابق به افغانستان نیروی نظامی می فرستند ؟
منابع
1-President of the Russian Federation (2009), National Security of the Russian Federation to 2020
2-ایرنا
3-ریاست جمهوری فدراسیون روسیه (1394)، "راهبرد امنیت ملی فدراسیون روسیه-2016″، ترجمه رقیه کرامتی نیا، موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)
4-همان
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/15106
تگ ها: