افغانستان شتابان در حال تجربه کردن حساس ترین اتفاقات تاریخ خود پس از حمله امریکا به این کشور است. در شروع سال 2020 افغانستان شاهد امضای توافقنامه صلح میان طالبان و امریکا، اعلام نتیجه پرحاشیه انتخابات ریاست جمهوری و تحلیف همزمان داکتر عبدالله و اشرف غنی به عنوان رئیس جمهوری افغانستان بوده و برای مذاکرات بین الافغانستانی نیز آماده میشود.
افغانستان شتابان در حال تجربه کردن حساس ترین اتفاقات تاریخ خود پس از حمله امریکا به این کشور است. در شروع سال 2020 افغانستان شاهد امضای توافقنامه صلح میان طالبان و امریکا، اعلام نتیجه پرحاشیه انتخابات ریاست جمهوری و تحلیف همزمان داکتر عبدالله و اشرف غنی به عنوان رئیس جمهوری افغانستان بوده و برای مذاکرات بین الافغانستانی نیز آماده میشود.
ابهام در افق سیاسی افغانستان
شتاب وقایع، افغانستان را درشرایطی قرار داده که به دلیل ابهام گسترده در چشم انداز سیاسی، تصمیم گیری برای کلیه بازیگران دشوار شده است. اشرف غنی و عبدالله و حتی جناح های سیاسی نمیدانند که نتیجه توافق بین طالبان و امریکا برای افغانستان چگونه خواهد بود. آنها از ادامه حمایت امریکا، پایبندی طالبان به توافق نامه، موفقیت مذاکرات بین الافغانی و نوع نظام سیاسی آینده افغانستان تصویر روشنی ندارند. آنچه که میدانند این است که شرایط امروز افغانستان بیش از هرچیز به روزهای پایانی اشغالی شوروی در این کشور شباهت دارد.
تاریخ تمایل به تکرار دارد
ترکیبی از عدم تسلط کابل بر سرتاسر افغانستان و حضور گروههای ستیزه جو و مخالفین کابل در خارج از شهرهای بزرگ و حتی شکل گیری حکومتهای غیررسمی در مناطق تحت نفوذ آنها، امری که نفوذ سیاسی و قدرت کابل را محدود کرده است. مجاهدین سابق کنترل مناطق شمالی را در اختیار دارند و طالبان نیز مناطق جنوبی را به جز شهرهای بزرگ در کنترل خود دارد.
در کابل رقابت بین عبدالله عبدالله که خود را براساس آرای بایومتریک رئیس جمهور افغانستان میداند و اشرف غنی که توسط کمیسیون انتخاباتی و با وجود عدم ابطال آرای غیربایومتریک به عنوان رئیس جمهور اعلام شده است، در جریان است. رقابتی که موجب برسرکار آمدن دو دولت همزمان در افغانستان شده است. خلیل زاد فرستاده ویژه امریکا تا کنون تلاش کرده است که تنش میان دو بازیگر را کاهش و حکومتی اشتراکی را تشکیل دهد. با این وجود عدم توجه امریکا به انتخابات ریاست جمهوری افغانستان و عملکرد کمیسیون انتخاباتی، خود عامل اصلی شکل گیری این بحران بوده است.
تلاش های خلیل زاد در کنار پیشنهاد لیست مذاکره کنندگان نشست بین الافغانی از سوی اشرف غنی تاکنون مورد توجه داکتر عبدالله قرار نگرفته است. وی خود را رئیس جمهور قانونی افغانستان میداند که براساس آرای پاک انتخاب شده است.
زنگها به صدا درمی آید
در چنین شرایطی افغانستان به سرعت به مذاکرات صلح نزدیک میشود. شرکت در این مذاکرات بدون وحدت میان جناح های درگیر، به معنی ناتوانی در دستیابی به یک خروجی مطلوب است. چنین وضعیتی حتی نمیتواند نظر گروههای درگیر را از نظر نام افراد شرکت کننده برآورده سازد و پذیرش نتیجه آن نیز دشوار خواهد بود. از سوی دیگر شکست این مذاکرات نیز دور از انتظار نیست و ابهام موجود میتواند موجب از دست رفتن کنترل و شدت گرفتن مجدد خشونت ها شود.
حال اشرف غنی بایستی تصمیم بگیرد. متحدین دکتر عبدالله در شمال قدرت را در دست دارند و طالبان نیز در جنوب و ولسوالیها بازیگری مسلط است. آیا اشرف غنی تصمیم دارد خود را درگیر در جنگی با دوجبهه سازد که نتیجه نهایی آن میتواند تکرار سقوط کابل پس از خروج شوروی باشد و یا با آینده بینی قدرت را به داکتر عبدالله سپرده و سعی خواهد کرد به وحدت مذاکرات بین الافغانستانی کمک کند؟
آنچه مسلم است این است که ادامه این عدم قطعیت در سیاست افغانستان، تنها به سود طالبان بوده و میتواند با فاجعه سیاسی برای سایرجناح ها پایان بیابد. به عبارت دیگر هر دو بازیگر میتوانند بایکدیگر همکاری کرده و از نتیجه متعادل پیروزی بهره مند شوند و یا با رقابت با یکدیگر به باختی مشترک دامن خواهند زد.
منبع: مطالعات افغانستان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/14772
تگ ها: