به دلیل عدم امضای پیمان ذلت بار امنیتی امریکا- افغانستان، توسط رئیس جمهور کرزی، این روزها همگام با دولت امریکا، رسانههای غربی نیز با تبلیغات وسیع بر علیه رئیس جمهور کرزی به یاوه سرایی روی آورده اند.
عدهای از رسانههای امریکایی پا را از انتقاد فراتر گذاشته و اقدام به توهین بر علیه رئیس جمهوری افغانستان مینمایند. که البته این امر نشان از دو عامل عمده دارد؛ اول این که پیمان امنیتی امریکا با افغانستان، برای امریکاییان تا چه اندازه مهم است که حتی تأخیر در آن امریکاییان را عصبانی ساخته است. در حالی که باید توجه داشت اگر امریکاییان به دنبال منفعت از این پیمان هستند، چرا آقای کرزی به ضررهای این پیمان برای افغانستان به طور جدی تأمل نکند؟
عامل دوم این حملات رسانههای غربیان علیه آقای کرزی بر میگردد به موضوع آزادی بیان در غرب، که نشان میدهد وقتی پای منافع دولت امریکا در میان آمد، همۀ رسانهها مؤظف اند تا در یک خط حرکت نمایند. و حتی در آن حالت اپوزسیون و غیر اپوزوسیون مطرح نخواهد بود. اما متأسفانه در کشور ما این گونه نیست؛ حتی زمانی که رئیس جمهوری به مصالح کشور و ملت سخن بگوید عدهای از رسانهها، زیر نام آزادی بیان به انتقاد از رئیس جمهور میپردازند، وقتی رئیس جمهور حالا به قول بعضیها لااقل در ظاهر امر، از حاکمیت ملی و استقلال کشور دفاع میکند، عدهای از سیاسیون به مخالفت و انتقاد از رئیس جمهور میپردازند و چون در این مورد بهانهای پیدا نمی کنند اظهار میدارند که پشت پرده موضوعات شخصی در میان است! اینان تصور میکنند که چون اپوزسیون اند باید با هر جمله و عمل رئیس جمهور مخالفت کرد!
متأسفانه رسانههای به اصطلاح مستقل ما نیز تصور میکنند که باید تمام سخنان و عملکردهای رئیس جمهور را از بُعد منفی به نقد کشید و با آن مخالفت کرد و الا نشریۀ آنان خریداری ندارد. اما واضح است که اینان راه را به اشتباه میروند.
هر چند رویهای رسانههای غربی را با رئیس جمهور کشورمان یک عمل ضد فرهنگی میدانیم؛ اما جامعۀ مطبوعاتی ما هم باید از این عملکرد یک دست امریکاییان برای زیر فشار قرار دادن دشمنان ملت افغانستان چه در داخل و چه در خارج و همکاری با دولت در موضوعات مهم درس بگیرند.
باید کمی فکر کنیم که چرا در امریکا بیشترین سرمایهها در بخش رسانهها هزینه میشود؟ علت این موضوع چیست و چرا كشورها به ویژه امریكا با صرف هزینههای هنگفت و تقریبا بدون كسب درآمدی خاص این به اصطلاح لطف را برای مردم خاورمیانه نیز انجام میدهد؟ آیا پشت این حركت به ظاهر مثبت، اهداف خاصی نهفته است و چرا مهمترین حامیان این شبكههای رسانهای گروهی از صهیونیستها به رهبری روبرت مرداك هستند؟ چرا این شبكهها امروز دایه مهربانتر از مادر شده اند و برای افغانستان دل میسوزانند؟ چرا با وجود این همه مشكلات داخلی و ركود اقتصادی، وضعیت كشور و مردم كشورهای دیگر تا به این حد برای این شبكهها و مقامات سیاسی آنها پیمان امنیتی مهم شده است؟ با توجه به اینكه همه دولتها موظفند تنها منافع ملی خود را ارتقا دهند این برنامه ریزی منسجم و بلندمدت رسانهای با چه هدفی طراحی و منتشر میشود؟ آیا این كار هدفی به جز تضعیف مقاومت ملتها و كشورهایی كه در برابر زور گوییهای آنها ایستاده اند، یا در حال حاضر تضعیف و تخریب چهرۀ رئیس جمهور کرزی نیست؟ با کمی تفکر میتوان به جواب همۀ اینها رسید.
سرمقاله شماره 176 روزنامه انصار
تاریخ: 1392/9/17
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1388