به نظر میآید سعودیها خود را برای «انتخابات» آماده میکنند. البته نه در داخل عربستان بلکه در ترکیه! عربستان سعودی و ترکیه رقبای جدی یکدیگر در منطقه هستند؛ رقابتی که از دشمنی گذشته، اما هنوز لایههای زیادی از آن پنهان مانده است. شاید به این دلیل که هر دو فعلاً علاقهای به علنی شدن آن ندارند.
تضاد رویکردی این دو از همان روزی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه پیروز شد، کلید خورد، اما در ابتدا بسیار ملایم و پنهانی بود. این تضاد در تحولات خاورمیانه که از سال ۲۰۱۰ آغاز شد کمی خودش را نشان داد، اما هنوز خاموش و در خفا بود. پیروزی اخوانالمسلمین در مصرِ بعد از انقلاب و متعاقب آن کودتا علیه دولت محمد مرسی هم چندان نتوانست پردهها را کنار بزند. با اینکه ترکیه کنونی نگاه اخوانی دارد و اردوغان نیز درباره کودتای مصر مواضع روشن و مشخصی گرفت، ولی بین عربستان و ترکیه تضاد سیاسی نمایان نشد. از آنجا که در سراسر منطقه و دنیای عرب، اخوانیها در همه کشورها حضور دارند و پیروزی آنها در مصر به همراه جهش سیاسیشان در دیگر کشورها از جمله اردن و امارات، نگرانی شدید امریکا را برانگیخت که مبادا زنجیرهای از حکومت اخوانی در منطقه شکل بگیرد، کودتای مصر بیشتر به نام امریکا نوشته شد. اگرچه متحدانش با آن همکاری کردند. در گامهای بعدی همچون اختلافات در سوریه و نوع حمایت از مخالفان بشار اسد، دشمنی عربستان سعودی به همراه بحرین کنونی که مستعمره عربستان است و امارات و مصر با قطر و محاصره اقتصادی دوحه، همچنین قطعهقطعه شدن روزنامهنگار عربستانی در خاک ترکیه (کنسولگری سعودیها در استانبول) و... هیچکدام نتوانستند دشمنی پنهان ترکیه و عربستان ضداخوانی را آنطور که هست، علنی کنند. شاید به این دلیل که هیچکدام هنوز آشکارا مداوم علیه یکدیگر اقدام جدی انجام ندادهاند.
اختلافات کنونی ترکیه با عربستان سعودی و امارات در لیبی هم میتواند یک نمونه از آنها باشد که به احتمال به دلیل پررنگ و چالشی بودن حضور ترکیه در منطقه ادلب سوریه، چندان دیده نمیشود. در این میان رسانهها از اهمیت بسیاری برخوردار هستند. عمده رسانههای جهان که نقش مؤثری در پمپاژ خبر و حتی معناسازی عمومی در جهان داشته و افکار عمومی را جهت میدهند، در حال حاضر عمده تمرکز خود را در منطقه بر ادلب گذاشتهاند و اقدامات روسیه را مورد حمله قرار دادهاند.
با این وجود به نظر نمیآید که دشمنی بین ترکیه و سعودیها بتواند خیلی پنهان بماند. بهویژه که محمد بنسلمان برای تأییدیه گرفتن از اسرائیل و درخواست از صهیونیستها برای حمایت از حکومت خودش در دالانهای لابی امریکا، دست به هر کاری میزند. بحث هک کردن تلفن جف بزوس، مدیرعامل آمازون که از جمله مالک واشنگتنپست هم هست، نشان داد که وی بهجد در این کار وارد شدهاست. اما نگهداشتن طولانی مدت اسرائیل در کنار خود و تأییدیه گرفتن برای تداوم قدرت خود در بین مقامات امریکا از طریق صهیونیستها، زمینههایی نیز نیاز دارد که نمونه اخیر آن محکوم نکردن معامله قرن است که بین ترامپ و نتانیاهو توافق شد. به همراه عربستان سعودی، دلیل برخی دیگر از کشورهای عربی برای عادیسازی روابط با اسرائیل و نزدیک شدن به صهیونیست، ضمانت گرفتن برای تداوم قدرت خود و خانوادهشان است. بعد از عربستان، امارات در صف دوم ایستاده است.
تا اینجا به نظر میآید خانههای پازل سیاست بین امریکا، سعودیها و صهیونیستها در کنار هم جور شده است. در این میان ترکیه، هم با امریکا مشکل پیدا کرده، هم با اسرائیل و هم با عربستان سعودی؛ بنابراین گام بعدی محمد بنسلمان برای اثباتسازی خود، میتواند حضور سایهگون در انتخابات بعدی ترکیه باشد. انتخابات شهرداریها بهخصوص در استانبول نشان داد که اردوغان میتواند با مشکلاتی مواجه باشد. اخبار و اطلاعات سالهای اخیر نیز نشان میدهد که نفوذ و دخالتهای پنهان در انتخابات کشورهای مختلف تبدیل به بخشی از سیاستهای پنهان مخالفان و دشمنان شده است. این سیاست حتی بین امریکاییها درباره نفوذ و تأثیر روسیه در انتخابات ریاست جمهوری آنها اختلاف انداخته است. نمونه آمازون نیز نشان داده است که عربستان سعودی در این کار تمرین لازم را دارد. از طرفی اگرچه هنوز تا حدودی پنهان مانده، اما زمین بازی نشان میدهد که یکی از مهمترین دشمنان عربستان سعودی در منطقه، ترکیه اردوغانی است؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که محمدبنسلمان همانطور که در بازشدن فضای اجتماعی عربستان تلاش میکند، گامهایی برای انتخابات هم بردارد، البته نه برای کشور خودش بلکه برای بازاندن اردوغان در ترکیه.
نویسنده: رضا حجت
منبع: روزنامه جوان
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/13765
تگ ها: