"وقتی رهبر دوفاکتوی میانمار برای دفاع در مقابل اتهام نسلکشی، ماه گذشته میلادی به دیوان کیفری بینالمللی قدم نهاد، مابقی اعتبار بینالمللی خود را روی انکار اتهامات مربوط به ارتکاب نسلکشی از طرف ارتش میانمار علیه مسلمانان روهینجایی قمار کرد."
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی مینویسد: «دیوان کیفری بینالملل از صحبتها و دفاعیات آنگ سان سوچی، رهبر دوفاکتوی میانمار متقاعد نشد. همین هفته پیش هم این دیوان دستور داد که میانمار باید تمامی اقدامات ممکن را برای جلوگیری از نسلکشی علیه روهینجاییها انجام دهد.
تمایل آنگ سان سوچی برای دفاع از نقض حقوق بشر در صحنه جهانی اقدامی بود که به احتمال زیاد با هدف صیقل دادن اعتبار ملیگرایی او در داخل و نه به دست آوردن رای این دیوان صورت گرفته است. برای تحسینکنندگان سابق رهبر دوفاکتوی میانمار، دفاع او در دیوان کیفری از ارتش میانمار، تنها بر مسئولیت او برای عدم موفقیت حداقلی در دفاع از روهینجاییها تأکید کرده است.
بیل ریچاردسون، از اعضای سابق کنگره آمریکا و سفیر سازمان ملل میگوید: با این حکم، رهبر دوفاکتوی میانمار با ضربه کاری بر اعتبارش روبرو شده است. او از یک قهرمان دموکراسی برنده جایزه صلح نوبل به یک دیکتاتور دیگر بدل شده که میخواهد با دفاع از سرکوب ارتش، نسلکشی و اخراج روهینجاییها در قدرت باقی بماند.
ریچاردسون در ابراز نارضایتی خود کمتر از خود ظرافت به خرج داد؛ او دعوت سوچی را برای پیوستن به هیات مشاوره درباره بحران راخین قبول کرده بود. اما در اوایل ۲۰۱۸، زمانی که پیشنهاد داد دو خبرنگار رویترز که بابت انتشار اخبار درباره نیروهای امنیتی بازداشت شدند، آزاد شوند، سوچی با عصبانیت به آن واکنش نشان داد، ریچاردسون هم با سرخوردگی هیات مشاوره را ترک کرد.
او در این باره میگوید: میبینم که قهرمان اصلاحطلب و سابق دموکراسی به یک عاشق قدرت و رهبری دوستدار قدرت بدل میشود. او به یک عذرخواه برای ارتش بدل میشود تا بتواند در قدرت بماند و بار دیگر انتخاب شود. او نمیتواند دیگر مخالفتی را بپذیرد و تحمل کند حتی اگر از جانب دوستان دیرینه یا حامیانی چون خودش باشد.
آنگ سان سوچی پس از به دست گرفتن زمام امور جنبش حامی دموکراسی در ۱۹۸۸، دفاعی شجاعانه در مقابل حکومت خونتا آن هم به بالاترین هزینه شخصی یعنی زندان، به یک نماد مبارزه جهانی بدل شد. او در ۱۹۹۱ برنده جایزه صلح نوبل شد و به یکی از نمونههای فوقالعاده شجاعت مدنی در آسیا در چند دهه گذشته بدل شد.
وقتی هم در سال ۲۰۱۵ رقابتهای انتخاباتی بدون خشونت او به پیروزی حزب لیگ ملی برای دموکراسی میانمار منجر شد، خوشبینیهایی به وجود آمد که میانمار در نهایت پس از چندین دهه حکومت خونتا میتواند زمام امور را به دست دولتی مدنی و غیرنظامی بسپارد. باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا، سوچی را بابت تلاشهای بیوقفه و خستگیناپذیر و جانفشانی چندین سال برای ترقی یک میانمار دموکراتیک، صلحطلب و کامل مورد ستایش قرار داد.
اما بعد سرکوب رخ داد.
در ۲۰۱۷، نیروهای امنیتی میانمار عملیات مقابله با شبهنظامیان را در راخین، واقع در غرب این کشور آغاز کرده که بر اساس شواهد موجود شامل تجاوزهای گسترده، کشتار و سوزاندن تمامی روستاها میشود. بیش از ۷۰۰ هزار روهینجایی مجبور شدند به بنگلادش فرار کنند و تا زمانی که حقوق اولیه آنها شامل اعطای حق شهروندی تضمین نشود، حاضر به بازگشت به میانمار نیستند.
همزمان با مطرح شدن تراژدی روهینجا، اسقف دزموند توتو، برنده جایزه صلح نوبل ۱۹۸۴ خطاب به سوچی در نامهای سرگشاده نوشت: خواهر عزیز من، اگر هزینه سیاسی صعود شما در بالاترین مقام در میانمار، سکوت شماست، مطمئنا هزینه بسیار گزافی است. ما برای شما دعا میکنیم تا برای عدالت، حقوق بشر و اتحاد مردم خودتان صحبت کنید. ما دعا میکنیم تا مداخله کنید.
واقعیتهای سیاسی نقش مهمی در موقعیت رهبر دوفاکتوی میانمار ایفا میکند. با وجود پیروزی چشمگیر حزب سوچی در انتخابات، ارتش هنوز هم تاثیری شگرف در دولت دارد آن هم به دلیل بندهایی است که در قانون اساسی ایجاد کرده است. حزب سوچی برای به کار بردن قدرت واقعی باید حمایت مردمی و انتخاباتی را بسیج کند.
سوچی پس از ریاست هیات میانماری در جلسات استماع اولیه ماه گذشته میلادی در دیوان کیفری بینالمللی به میانمار برگشت و با جمعیت حاضر در خیابانها و تشویق آنها استقبال شد.
کمپین برمه انگلیس، گروه لابیگر که متحد سوچی علیه خونتاست، نوشت: بدون شک، پیش از انتخابات سال جاری میلادی، تصمیم سوچی برای دفاع از این پرونده برای او خوب است و این فرصتی برای تحریک ملیگرایی است که حمایت مردمی از او را پیش از انتخابات تقویت میکند.
برخی از کارشناسان میگویند، در اینجا یک جنبه شخصی برای این وضع بسیار خطرناک سوچی وجود دارد.
ژنرال آنگ سان، پدر سوچی، قهرمان استقلال میانمار بود. سوچی تنها دو سال داشت که پدرش در ۱۹۴۷ و یک سال پیش از آزادی این کشور از استعمار بریتانیا توسط رقبای سیاسی ترور شد.
دیوید اشتاینبرگ، استاد مطالعات آسیا در دانشگاه جورج تاون گفت: گرچه سوچی درباره دموکراسی حرف زیاد میزند اما فکر میکنم که او بر مبنای اعتبار پدرش یک مفهموم بسیار فعالتر از نقش حال و آینده خود دارد.
سوچی در ۱۹۸۸ و زمانی که پس از یک دوره طولانی سکونت در خارج از کشور برای پرستاری از مادر رو به احتضارش به میانمار برگشت، وارد عرصه سیاست شد. او در قیام مردمی علیه خونتا شرکت داشت و به عنوان دختر آنگ سان با سخنرانی در جمع صدها هزار نفر از مردم میانمار به شهرت رسید.
جین فرگوسن، سخنران ارشد مردم شناسی در دانشگاه ملی استرالیا میگوید: اقتدار اخلاقی او در میانمار در سایه پدرش و آنچه که پدرش ارائه میکند، پیشبینی شده و و در حقیقت، او در ۱۹۸۸ برای نجات کشور پا به عرصه سیاست گذاشت و چندین سال حصر خانگی را تحمل کرد و به جان خرید.
سوچی زمانی به سوالی درباره اعتبارش به عنوان یک چهره مقدس پاسخ داد: من فقط یک سیاستمدارم. من شبیه به مارگارت تاچر و شبیه به مادر ترزا نیستم. من هرگز این را نگفتم. مهاتما گاندی به واقع یک سیاستمدار بسیار دقیق بود.»
انتهای پیام
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/13209
تگ ها: