مردم افغانستان در ماه رمضان آداب و رسوم گوناگونی دارند که اکثر آنها ریشه در فرهنگ دینی و مذهبی مردمان این سرزمین دارد که سرودها و آواهای خاص ایام رمضان جزئی از این آداب و رسوم اصیل در فرهنگ مردم افغانستان است.
به گزارش انصار به نقل از خبرگزاری فارس، با فرا رسیدن ماه رمضان، مردم افغانستان، در شهرها و مناطق مختلف کشور خود را برای انجام تکالیف دینی آماده میکنند و در هر منطقهای از افغانستان، ماه رمضان با آداب و تشریفات خاصی برگزار میشود.
در گذشته این آداب و رسوم از غنای ویژهای برخوردار بود که با به وجود آمدن زندگی شهری، جنگهای طولانی و هجوم فرهنگها و رسانههای بیگانه، آداب و سنتهای اجتماعی دیرین در افغانستان به تدریج در حال کمرنگ شدن هستند.
سرود معروف (رمضانی) از آواها و نواهای قدیمی افغانستان است که پیشیه تاریخی در فرهنگ مردمان این سرزمین دارد و با فرهنگ مردم کشور گره خورده است.
سروده رمضانی بیشتر در غرب کشور به خصوص در شهر هرات معروف است و در گذشتهای نه چندان دور، بسیاری از جوانان در این ماه در هر محله به طور جداگانه به درب خانههای هممحلهایهای خود میرفتند و رمضانی میخواندند و حلول ماه مبارک رمضان را تهنیت و خیر مقدم میگفتند.
(لبیب جیلانی) از شهروندان هرات در مورد نحوه اجرای این سرود در وبلاگ خود این چنین نوشته است: بچههای محله و منطقه پس از سپری شدن نیمه اول ماه رمضان، دور هم جمع میشدند و یکی را که صدای خوشتر و دلنشینتری داشت سردسته خود تعیین میکردند و بعد به سوی منازل اهالی میرفتند. آنها پس از کوبیدن درب، آهنگی را به آواز بلند میخواندند که (رمضانی) نام داشت.
سر دسته، این شعر را با لحنی ویژه سر میداد و دیگران با یکصدا همواره پس از هر بند، تنها بیت اول را تکرار میکردند.
این شهروند هراتی در ادامه تأکید کرده است که خواندن این سرود در ماه مبارک رمضان باعث پیوند بیشتر جوانان و مردم شهر میشده و موجب بوده تا مردم منطقه از حال هم بهتر و بیشتر با خبر شوند.
سرودخوانان رمضانی اغلب با استقبال مردم مواجه میشدند و برخی از خانوادهها درب منازل خود را بر روی سرودخوانان که اغلب از نوجوانان بودند میگشودند و آنان را به داخل منزل دعوت میکردند و با دادن هدیهای آنان را تشویق میکردند.
(نصرالدین سلجوقی) در بخشی از کتاب خود که با نام (موسیقی و تئاتر در هرات) به چاپ رسیده است به سنت رمضانیخوانی در هرات اشاره کرده و نوشته است که سرودخوانان از هر خانه هدایایی نقدی به دست میآوردند و مردم ساکن در شهر هر کس به حد توان خود پول نقد به سرودخوانان میداد ولی در روستاها دوردست، معمولا گندم، جو، کشمش و برخی هدیههای دیگری به سرودخوانان داده میشد و رمضانیخوانها آن را در همان جا به (نخود،کشمش) تبدیل میکردند.
این نویسنده و پژوهشگر کشور در ادامه یادآوری کرده است که همه رمضانیخوانها بیبضاعت و فقیر نبودند تا در قبال خواندن خود وجهی را از مردم طلب کنند، بلکه اجرای این کار جزو آداب و فرهنگ آنها بود و اجرای آن را نوعی سرگرمی برای خود میدانستند.
طبق نوشته سلجوقی و آن گونه که برخی مردم گفتهاند، رمضانیخوانها آنچه در شبهای ماه مبارک رمضان میاندوختند آن را در شب بیست و نهم رمضان در بیرون شهر در محلی تقسیم کرده و بعداً سرود رمضانی را به الوداع ختم میکردند.
سنت حسنه رمضانیخوانی تا قبل از کودتای مارکسیستی سال 1357 خورشیدی در هرات اجرا میشد و با تجاوز شوروی به افغانستان و آغاز جنگ در کشور و به خاطر عدم تأمین امنیت، رمضانیخوانها نتوانستند رمضانی بخوانند و به تدریج این فرهنگ و رسم زیبا اینک به دست فراموشی سپرده شده است.
رمضانی بحر طویلی دارد و هر کس به علاقه خود مصرعها و ابیاتی به آن افزوده است و تا کنون این سرود توسط هنرمندان رادیو و تلویزیون و به خصوص هنرمندان محلی افغانستان اجرا شده است.
رمضانیخوانی با گفتن ( بلی بلی بلی) این گونه آغاز میشود:
رمضان یا رب یارب رمضان
السلام علیک ماه رمضان
رمضان سی شب مهمان مانه
رمضان قوت ایمان مانه
رمضان یا رب یارب رمضان
السلام علیک ماه رمضان
ای سرا از کینه رازینه داره
زیر رازینه خزینه داره
رمضان یارب> یارب رمضان
السلام علیک ماه رمضان
ما بچهها هستیم یک و چهل و دو
یکی را کشتیم با چوب کدو
ما بچهها هستیم یک و چهل و چهار
یکی را کشتیم با چوب چنار
ما بچهها هستیم یک و چهل و پنج
یکی را کشتیم با چوب سپنج
رمضان یارب> یارب رمضان
السلام علیک ماه رمضان
رمضان گفتیم تا مانده شدیم
زیر سابات شما پوده شدیم
رمضان یارب> یارب رمضان
السلام علیک ماه رمضان
سرودخوانان وقتی که به درب منازل مردم مراجعه میکردند ابیات مختلفی را به سرود اضافه میکردند و این گونه به صورت دسته جمعی صدا سر میدادند:
ای سرا از کینه، رو بر آبه
ما پنداریم سرای اربابه
ای سرا از کینه رو بر چاهه
میپنداریم سرای پادشاهه
ای سرا از کینه، رازینه داره
زیر رازینه، خزینه داره
الا بیبی، گُمگُم میکنی
طبق چینی، گندم میکنی
الا بیبی، خِش خِش میکنی
طبق چینی، کشمش میکنی
الا بیبی، تاج بر سر تو
صد و بیست ساله شوه پسر تو
رمضان آمد رمضانی کنیم
شتر بغداد قربانی کنیم
شتر بغداد چیزی نمیشه
بچههای محله، مهمانی کنیم
بچهها میگن، ما مانده شدیم
زیر دالان شما پوده شدیم
بلبلک خواند بر شاخ انار
بچهها میگن، صد روپیه بیار
اگر سرودخوانان بعد از اتمام سرود خود جوابی نمیشنیدند این گونه با صدای بلند صدا سر میدادند:
یا ثواب، یا جواب
یا سنگ پنج من، یا کوزه آب
یعنی یک جوابی به ما بدهید یا هدیهای بدهید یا اگر هدیه نمیدهید سنگی بر سر ما از بالای بام بیندازید یا کوزهای آب بر سر ما بریزد.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/303