شاید این کمکی باشد برای امریکاییها که بتوانند با آدرسی مشخص به مردم دنیا نشان دهند که واقعا طالبانی وجود دارد و ما پس از گذشت حدود ده سال جنگ، هنوز نتوانستیم این جماعت راشکست دهیم و حالا با آنها مذاکره میکنیم.
سه شنبه شب دفتر نمایندگی سیاسی طالبان در دوحه قطر بدون حضور هیچ نمایندهای از دولت افغانستان افتتاح شد. در این مراسم نماینده طالبان افغانستان گفت: افغانستان یک کشور اشغال شده است. "امارت اسلامی افغانستان" از راههای مشروع تلاش دارد تا افغانستان را از دست اشغال گران نجات داده و یک کشور مستقل و آزاد با نظام اسلامی بسازد. ما همچنان خواهان روابط نیک با کشورهای همسایه هستیم و از صلح و ثبات جهانی نیز حمایت میکنیم.
طالبان سالها پیش نام حکومت خود را "امارت اسلامی افغانستان" گذاشت و اکنون همین نام را بر روی دفتر خود در قطر حک کرده است. نامی که برای طالبان شیرین و برای ملت و حکومت افغانستان و حامد کرزی آزار دهنده است. دولت افغانستان این اسم را به رسمیت نمی شناسد و اعلام کرده است که اساسا چیزی به نام "امارت اسلامی افغانستان" وجود ندارد. اما تنها این نام نیست که کرزی را آزار میدهد.در واقع امریکاییها او را دور زدند و همه چیز را به شکلی رقم زده اند که خلاف آن را به کرزی گفته بودند.
حدود دو سال قبل دولت باراک اوباما از طالبان خواست تا برای گفتگوهای سیاسی یک آدرس مشخصی برای خود مشخص کند. از این جا بود که رایزنیها برای ایجاد دفتر طالبان در یکی از کشورها آغاز شد. از همان ابتدا کرزی مخالف تاسیس چنین دفتری بود و شروط مختلفی را برای ایجاد چنین دفتری بیان کرد. یکی از این شروط این بود که دولت افغانستان در هر زمانی که بخواهد، بتواند دفتر مذکور را ببندد. یکی دیگر از شروط این بود که ایجاد این دفتر باید تنها به عنوان یک مسیر برای رسیدن به صلح تلقی گردد و این دفتر نباید به طالبان رسمیت ببخشد. کرزی همچنین گفته بود که امیدوار هستیم که با آغاز این مذاکرات در کشور ثالث، فوراً مذاکره و تمام جریان پروسه صلح به کشور ما افغانستان انتقال گردد. زمان گذشت تا اینکه کرزی پس از فشارهای زیاد ایالات متحده، مجبور به پذیرش تاسیس این دفتر شد. البته کرزی کشورهایی را برای میزبانی این دفتر پیشنهاد داده بود و طبق توافقات چند جانبه مقرر گردید که شورای عالی صلح افغانستان از طریق این دفتر، به طور رسمی با طالبان وارد مذاکره شود.
اما در عمل چه شد؟ این دفتر در کشوری تاسیس شد که مد نظر کرزی نبود و شروط کرزی مد نظر قرار نگرفت و حتی این نمایندگی سیاسی به طالبان رسمیت داد و آنها نام "امارت مستقل افغانستان" را بر روی سردر دفتر حک کردند. مهمتر از همه آنکه خبری از مذاکره شورای عالی صلح افغانستان با طالبان نیست و دولت امریکا خود با طالبان وارد مذاکره شده است. این در عمل، یعنی دور خوردن حامد کرزی و تضعیف دولت افغانستان که البته کرزی نسبت به این اقدام امریکاییها واکنش نشان داد.
اول از همه آنکه نماینده دولت افغانستان در افتتاحیه این دفتر حاضر نشد و افغانستان اعلام کرد که در این مذاکرات حاضر نمی شود. دوم آنکه چهارشنبه، دفتر ریاست جمهوری در واکنش به این اقدام امریکاییها بیانیهای صادر کرد. این بیانیه اعلام میکند که دولت افغانستان تا زمانی که مذاکرات به طور کامل در دست افغانها نباشد، در این مذاکرات شرکت نمی کند و افغانستان مذاکرات توافقنامه امنیتی دو جانبه با امریکا را پس از اعلام مذاکره مستقیم آن کشور با طالبان متوقف میکند. مذاکرات امنیتی دو جانبه افغانستان با امریکا موسوم به "BSA" که از ماه نوامبر سال گذشته آغاز شد.
افغانستان همچنین در این بیانیه واشنگتن را به ناسازگاری و تناقض در رویکرد خود در روند صلح متهم کرد.همچنین سخنگوی حامد کرزی چهارشنبه به خبرگزاری فرانسه گفت که آنچه دولت ایالات متحده گفته بود در تضاد روند موجود مذاکرات صلح افغانستان است و رئیس جمهور از نامگذاری دفتر به نام "امارت اسلامی افغانستان" راضی نیست، چون چیزی به این اسم وجود ندارد. البته طبق آخرین اخبار واصله، این نامگذاری که با اعتراض شدید کرزی رو به رو شده است ظاهرا چند روزی در این مذاکرات تاخیر ایجاد میکند.
اما اگر از بازی خوردن حامد کرزی و دولتش و حتی بعضی صاحب نظران بگذریم باید به این سوال پاسخ داد که چرا امریکا با طالبان وارد مذاکره شده است. موضوعی که فی نفسه عجیب است. امریکایی که خود را متمدن و ضد تروریزم میداند چگونه است که با طالبان تروریست که جنایات مختلفی را مرتکب شده است مذاکره میکند؟ طالبان متحجر که فقط در یک مورد دست به کشتار هزاران تن از مردم هزاره زد و در تحجر آنقدر پیش رفته است که با نقاشی و مجسمه سازی مخالفت میکند، امروزه پای میز مذاکره با امریکا مینشیند.
اما به واقع امریکاییها از مذاکره با افغانستان چه میخواهند و اساسا آنها از مذاکره با افرادی که مبانی کاملا متفاوتی با آنها دارند دنبال چه هستند؟ آیا این طالبان جدید و دیپلوماتیک است که به جای حمله تروریستی، کشتار و تحجر، پای یک میز بنشیند و با مذاکره به دنبال راه حل سیاسی بگردد؟ به واقع امریکا از پروسه پلیتیکالیزه کردن طالبان به دنبال چیست و امریکا از طالبان دیپلوماتیک چه میخواهد؟
این سوالات چالشهای اساسی را در خارج و داخل امریکا، مقابل دولت باراک اوباما قرار داده است. اوباما که ژست ضد تروریزم خود را همواره حفظ میکند، قطعا زمانی حاضر میشود با یک گروه تروریستی مطرح همچون طالبان مذاکره کند که فواید خاصی را کسب کند و قطعا به اهداف خود در این مسئله برسد. میتوان اهداف ایالات متحده از تشکیل دفتر برای طالبان در قطر و ایجاد روند مذاکره مستقیم را از چند جنبه مورد تحلیل قرار داد.
آنچه که در ظاهر توسط مقامات امریکایی گفته میشود این است که هدف از این اقدام ایجاد یک آدرس مشخص برای ارتباط گیری با نمایندگان واقعی طالبان و حل مسائل سیاسی است. اما خیلی ساده لوحانه است که باور کنیم امریکا تاکنون نمی توانسته است با نمایندگان واقعی طالبان ارتباط بگیرد و یا واقعا به دنبال حل مشکلات سیاسی روند صلح است. به واقع ایالات متحده با این اقدام خود به طالبان رسمیت بخشیده است. طالبان از این پس، حداقل به عنوان یک حزب بین المللی شناخته شده فعالیت میکند و در واقع امریکا با مذاکره مستقیم با طالبان موضع این گروه را در افغانستان تقویت کرده است. میتوان اینگونه گفت که امریکا با این عمل خود، جریانات رسمی قدرت در افغانستان را به دو بخش تقسیم کرد و خود در میان این دو جریان قرار گرفته است. امریکاییها که در سال 2014 باید به طور کامل خاک افغانستان را ترک گویند، از طریق طالبان میتوانند همچنان بر دولت افغانستان کنترل داشته باشند. در واقع امریکا به عنوان حایلی عمل خواهد کرد که میتواند از دو طرف باج بگیرد و با تقسیم رسمی قدرت در افغانستان و پیش کشیدن گفتمانهای مختلفی در مسیر صلح حکومت خود را بر این کشور ادامه دهد. هرچه میان دولت افغانستان و طالبان مانند زمان کنونی فاصلهای بیشتر باشد، این دولت امریکا است که میتواند در فضای بیشتری نقش بازی کند.
اما اهداف باراک اوباما هرچه میخواهد باشد، مذاکره با تروریست در امریکا معنای خوبی ندارد و انتقادهای شدیدی از او صورت گرفته است. افکار عمومی امریکا به طرق مختلف به این تصمیم اوباما واکنش نشان دادند و همچنین شخصیتهای سیاسی مختلف هم او را به باد انتقاد گرفته اند.
به طور نمونه مایک راجرز رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان امریکا در همین زمینه گفت: مذاکرات اوباما با طالبان برای امریکا خوب نیست. این سازمان طالبان است که باعث بسته شدن بیش از 500 مکتب در افغانستان شده است. ما نمی توانیم به کسانی که حق آموزختن را از کودکان به ویژه دختران میگیرند رسمیت ببخشیم. اوایل این ماه نزدیک به 100 دختر از دو مکتب در شمال افغانستان پس از ایجاد مسمومیت گازی توسط طالبان در بیمارستان بستری شدند.
راجرز که نمایندگی ایالت میشیگان را بر عهده دارد افزود: من وقتی فهمیدم مذاکرات مستقیم با طالبان قرار است بدون پیش شرط برگزار گردد بسیار ناراحت شدم و این میتواند یک لکه بر روی شخصیت ملی امریکا باشد. هر نوع مذاکرهای در زمان کنونی در این موقعیت امریکا غلط است و باعث تضعیف بیشتر موضع ما میشود، چرا که نیروهای ائتلاف به رهبری امریکا خروج خود را از افغانستان آغاز کرده اند.
اما تاکنون طالبان هم در روند صلح اقدام خاصی نکرده است. طالبان مدتها است که با امریکا بر روی مذاکرات صلح توافق کرده اما تا این لحظه هیچ وعدهای برای آتش بس نداده است. حتی این گروه شبه نظامی چندی پیش در روند مذاکرات صلح افغانستان، مسئولیت حمله موشکی به پایگاه هوایی بگرام که منجر به کشته شدن چهار سرباز امریکایی شد را بر عهده گرفت. کاملا مشخص است که این گروه از هیچ قائده خاصی پیروی نمی کند و حتی در روند مذاکره به طرفش حمله میکند و اعلام این مذاکرات در چند هفته گذشته از اعمال خشونت توسط آنها نکاسته و در این مدت هم حرکات خصمانه و حملات انتحاری طالبان در صدر اخبار بوده است.
حتما خود امریکاییها هم میدانند در مذاکره با چنین گروهی به غیر از اهداف پشت پرده خود که علیه دولت افغانستان و در راستای تامین آینده خود در منطقه طراحی کرده اند هیچ نتیجهای در خصوص ایجاد صلح به دست نمی آورند.البته شاید یکی دیگر از فواید پروسه پلیتیکالیزه و دیپلومات کردن تروریستهای طالبان این باشد که دیگر خبرنگاران و مردم عادی جهان در نوک کوههای صعب العبور مرزی افغانستان به دنبال اعضای طالبان نگردند، بلکه آنها میتوانند با هواپیما به دوحه سفر کنند و پس از رسیدن به دفتر "امارت اسلامی افغانستان" یک طالبانی را از نزدیک ببیند. شاید این کمکی باشد برای امریکاییها که بتوانند با آدرسی مشخص به مردم دنیا نشان دهند که واقعا طالبانی وجود دارد و ما پس از گذشت حدود ده سال جنگ، هنوز نتوانستیم این جماعت راشکست دهیم و حالا با آنها مذاکره میکنیم. این تصمیم اوباما همچنین میتواند به نوعی اذعان به شکست تفسیر شود و مخابره این پیام از سوی آنها باشد که ما در مقابله با تروریستها نتوانستیم مقابله کنیم و فقط یک راه برای مقابله وجود دارد و آن هم مذاکره برای رسیدن به یک توافق است.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/195